واج /l/ یکی از واجهای زبان فارسی است که دارای چند منشأ متفاوت است. منشا واج /l/ در شماری از واژههای زبان فارسی نیز مشخص نیست.این مقاله بر آن است تا با بررسی سیر تحول واج /l/ و واجهایی بپردازد که در زبان فارسی منجر به شکلگیری واج /l/ شدهاند. در این خصوص سیر تحول واج /l/ در دیگر زبانهای خواهر ایرانی نیز بررسی شده است، چرا که این زبانها به نحوی در زبان فارسی تأثیر گذاشتهاند. در این مورد، تحول واج /l/ و واجهایی که منجر به /l/ در فارسی و زبانهای خواهر شدهاند، از هندواروپایی به هند و ایرانی و ایرانی باستان، فارسیِ میانه و نو بررسی شده و در خصوص هر یک از تحولات، مثال یا مثالهایی ذکر شده است. در پایان نیز به دستهبندی ریشهشناختی واژگان l - دار فارسی پرداخته شده و منشأ واج /l/ در واژگان l- دار فارسی مشخص گردیده است.
غرض اصلی نویسنده از نوشتن این کتاب، حل مسئله لغتسازی و وضع اصطلاحات علمی و سیر و پیشینه این فن است در ایران و جهان. این امر ما را با تاریخ علم ارتباط داده و تاریخ علم هم ما را با تاریخ زبان فارسی مربوط کرده است؛ بنابراین بخشهایی از این کتاب تاریخ علم و تاریخ زبان فارسی است. در ضمن لغتسازی و ترجمه و وضع اصطلاحات علمی که یکی از نیازهای جامعه امروز است، ما را با فرهنگستانها و مفهوم و تاریخچه آن ارتباط داده که کمتر دانشجو و استادی با این مسئله مهم آشنایی دقیق و علمی دارد. مبحث فرهنگستان هم ما را به برنامهریزی برای زبان و ادبیات و خط فارسی کشانیده است؛ بنابراین اثری پرحجم پدید آمده که خود شامل چند کتاب است: لغتسازی و سیر آن در ایران، تاریخ زبان فارسی دری، برنامهریزی برای زبان و ادب و خط فارسی، تاریخچه فرهنگستانهای ایران و جهان.
در این کتاب کوشیده شده تا بررسی و توصیفی متناسب درباره سیر بررسی زبان و نیز اصول مکتبها و نظریههای زبانشناسی از آغاز تا زمان کنونی ارائه گردد. از این لحاظ که روند سترگ زبانشناسی در اروپا از چشمههای دانش و پژوهش اندیشهگران سرزمینهای دیگر بهویژه هند و سرزمینهای اسلامی نیز سرشار شده و فرهنگهای یادشده در چگونگی گسترش آن تأثیری بسزا داشته است، در فصل اول سیر بررسی زبان در هند باستان و نیز سرزمینهای اسلامی از جمله ایران و نیز چگونگی آشنایی پژوهشگران اروپایی با آن ارائه شده است. سپس در فصول بعد درباره زبان در یونان، دستور زبان لاتین، برخی زمینههای نوین درباره بررسی زبان، زبانشناسی تاریخی و تطبیقی در سده نوزدهم و .... بررسی و تحلیل شدهاند.
در این مقاله نخست به ارتباط ریشهشناسی و فرهنگنگاری پرداخته شده است، که اگر چه مقولههایی مجزایند، میتوانند در فرهنگنویسی کنار هم قرار گیرند. در واقع هدف این مقاله این است که نشان دهد ریشهشناسی در چه فرهنگهایی ثبت میشود و اصولاً چه ارتباطی بین این دو وجود دارد. بدین منظور، در خصوص فرهنگهایی که میتوان در آنها اطلاعات ریشهشناسی را ثبت کرد توضیحاتی داده شده است. همچنین به ضرورت ثبت ریشهشناسی در فرهنگ نیز اشاره شده است.
در این مقاله، نخست ریشهشناسی ازدید زبانشناسی تاریخی تعریف شده است و پس از آن، پیشینهای از ریشهشناسیهای انجامشده ذکر گردیده است؛ سپس انواع ریشهشناسی شامل عالمانه، شبهعالمانه و عامیانه مطرح شده، آنگاه، بحث ریشهشناسیهای عامیانه بهطور مفصّل و همراهبا مثالهایی در حوزه فرهنگی ایران شرح دادهشده است. این مثالها مربوط به جاینامهای ایران است که بهدلایل و اغراض گوناگون ازجمله مسائل و تعصبات قومی وقبیلهای ریشههای غیرایرانی برای آنها تراشیده شده است. در این مقاله کوشش شده ریشه ایرانی آنها روشن شود. در پایان، هدف از ایننوع ریشهشناسی و دامنزدن بدان ازسوی برخی اقوام ایرانی و نیز پیامدهای آن بهبحث گذاشته شده است.