اصطلاحات معرفه و نکره را در اشاره به گروههای اسمی به کار میبرند. در مقاله حاضر به بررسی نحوه نشاندادن معرفگی و نکرگی در فارسی پرداختهایم و نشان دادهایم با اینکه گروههای اسمی بدون وابسته در فارسی میتوانند معرفه باشند، این زبان تکواژهای دیگری نیز برای نشاندادن معرفگی در اختیار دارد. این نشانهها اسامی معرفه را از اسامی جنس و نوع متمایز میکند. همچنین به ارتباط معرفگی و نکرگی در زبان فارسی با مباحث دستوری دیگر مانند انضمام، گذرایی، کاربرد طبقهنماها، صفات عالی و مطابقه نیز اشاره شده است.
انسجام و پیوستگی متن از جمله مسائلی است که تحلیلگران متن همواره به آن توجّه کردهاند. در مقالۀ حاضر میکوشیم براساس نظریۀ تکاملیافتۀ انسجام هلیدی و حسن در سال 1985، و مفهوم هماهنگی انسجامی که رقیّه حسن آن را در سال 1984 مطرح کرد، عوامل انسجام، هماهنگی انسجامی، پیوستگی و همچنین کاربست این نظریه در یک داستان کمینۀ فارسی را بررسی کنیم. در نتیجۀ کاربست نظریۀ این دو زبانشناس درمییابیم که با شناخت این الگوی جدید انسجام و هماهنگی انسجامی میتوان آن را در هر متن- اعم از ادبی و غیرادبی- به کار گرفت؛ نکتۀ درخور توجه آن است که با استفاده از هماهنگی انسجامی میتوان درجۀ انسجام و پیوستگی متون را از نظر کمّی مقایسه کرد.
به نظر دکتر محمد معین، تدوین دستور کامل زبان فارسی مانند تاریخ ادبیات و فرهنگ لغات محلی در صورتی امکان پذیر است که به صورت جداگانه بررسی شود. دکتر معین از سال 1331 شمسی به تدوین یادداشتهای دستوری خود پرداخت و این مباحث را به عنوان «طرح دستور زبان فارسی» به زیور طبع آراست. این رسائل به روش استقرا تدوین شده و در آن شاهد مثالهای قدما و معاصران، زبان ادبی و عامیانه برگزیده شده است. در این کتاب به مبحث اسم جنس، معرفه و نکره، پرداخته شده و دکتر معین نظرات و یادداشتهای معاصران و قدما، فارسی زبانان و زبانهای دیگر را نیز در نظر گرفته شده است. این کتاب بخشی از کتاب «مفرد و جمع، معرفه و نکره» است که در سال 1337 به طبع رسیده و چندین بار تجدید چاپ شده و کتاب حاضر چهارمین چاپ آن است. تعریف اسم نکره، نشانه های نکره (9 نشانه)، فرق نکره و اسم جنس، تعریف اسم معرفه، انواع معرفه و نشانه های معرفه، نکره ساختن معرفه، معرفه ساختن نکره و کلمات مرکب عربی، مطالب این کتاب را تشکیل می دهد.
اصطلاح قلب نحوی را اولین بار راس در اشاره به ویژگی زبانهایی به کار برد که دارای آرایش واژگانی آزاد هستند. بر این اساس، قلب نحوی سازهها را به همراه نقشهای دستوری خود جابهجا میکند، بدون اینکه در معنای تحلیلی جمله تغییری ایجاد کند. قلب نحوی میتواند ساخت اطلاعی جمله را تغییر دهد، یعنی میتواند مجموعه تاکید جمله را دگرگون سازد. البته، در این راستا، قلب نحوی با تکیه جمله نیز در ارتباط است و از این حیث به تعامل حوزههای نحو، کلام و آواشناسی مربوط میشود.
ضمایر تکراری در جایگاهی قرار میگیرند که سازهای از آنجا حرکت کرده باشد. در زبان فارسی این ضمایر در بندهای موصولی، فک اضافه و گروه حرفاضافهای با عنصر پیشایندهشده به کار میروند. ضمایر تکراری در فک اضافه و گروه حروف اضافه ای با عنصر پیشایندشده اجباریاند و در مورد بندهای موصولی، با توجه به دیدگاههای کینن (keenan 1977) و هاوکینز (HAWKINS 1999,2004)، حضور ضمایر تکراری تابع شرایطی است. اگر ضمیر هم مرجع با هستهبند موصولی، در جایگاه فاعل باشد، این ضمایر به کار نمیروند. اگر ضمیر هممرجع با هستهبند موصولی، مفعول صریح باشد، حضور ضمایر تکراری اختیاری است و اگر ضمیر هممرجع با هستهبندهای موصولی، مفعول غیر صریح یا وابسته ساخت اضافی باشد، حضور مفعول صریح اجباری است.