در این مقاله به نقد و معرفی کتاب دستور زبان فارسی معاصر نوشته ژیلبر لازار با ترجمه مهستی بحرینی و توضیحات و حواشی هرمز میلانیان پرداخته شده است.
مولف کتاب یکی از دانشمندان ترک زبان قرن پنجم هجری است. از زندگی او جز آنچه از تضاعیف این کتاب به دست میآید اطلاع دیگری در دست نیست و این اطلاعات نیز بسیار مختصر است. وی از یکی از خاندانهای ریشهدار ترک (به قول خود او: اَعرَقِ ترکان از نظر مَحتِد (= اصل) بوده است که به شهرهای مختلف ترکزبان مسافرت کرده و زبانهای آنها را گردآوری کرده است. این زبانها یا بهتر بگوییم گویشها عبارتاند از: ترکی، ترکمانی، اُغُزی، چگلی، یغمائی و قِرقِزی. وی زبان خود را که ترکی خاقانی بوده فصیحترین گویش ترکی دانسته است.
شاملوها ـ چه در خراسان و چه در آذربایجان ـ با شعر و ادب و فرهنگ عهد تیموری و ایلخانی آشنایی داشتند. بعضی از آنان که در هرات «بیگلربیگی» بودند، ساحههای فرهنگی عصرشان را ـ گاه به درستی ـ میشناختند و خود نویسنده بودند و شعر میگفتند و خوش مینوشتند و انجمن ادبی برپا میکردند و به شاعران و منشیان و خوشنویسان تعلق خاطر بروز میدادند و در زمینه مجموعهسازی فرهنگ ـ بر چایه درک نسبی زمان و دریافت خویش ـ اهتمام میکردند. در لابلای اشارات و عبارات متون نشان چند مرقع، جنگ و بیاض از سده دهم هجری را میبینیم که میتوان با بررسی بیشتر آنها، به پسندهای فرهنگی ادیبان و خوشنویسان آن عصر بیشتر پیبرد.
اصطلاح قلب نحوی را اولین بار راس در اشاره به ویژگی زبانهایی به کار برد که دارای آرایش واژگانی آزاد هستند. بر این اساس، قلب نحوی سازهها را به همراه نقشهای دستوری خود جابهجا میکند، بدون اینکه در معنای تحلیلی جمله تغییری ایجاد کند. قلب نحوی میتواند ساخت اطلاعی جمله را تغییر دهد، یعنی میتواند مجموعه تاکید جمله را دگرگون سازد. البته، در این راستا، قلب نحوی با تکیه جمله نیز در ارتباط است و از این حیث به تعامل حوزههای نحو، کلام و آواشناسی مربوط میشود.
ضمایر تکراری در جایگاهی قرار میگیرند که سازهای از آنجا حرکت کرده باشد. در زبان فارسی این ضمایر در بندهای موصولی، فک اضافه و گروه حرفاضافهای با عنصر پیشایندهشده به کار میروند. ضمایر تکراری در فک اضافه و گروه حروف اضافه ای با عنصر پیشایندشده اجباریاند و در مورد بندهای موصولی، با توجه به دیدگاههای کینن (keenan 1977) و هاوکینز (HAWKINS 1999,2004)، حضور ضمایر تکراری تابع شرایطی است. اگر ضمیر هم مرجع با هستهبند موصولی، در جایگاه فاعل باشد، این ضمایر به کار نمیروند. اگر ضمیر هممرجع با هستهبند موصولی، مفعول صریح باشد، حضور ضمایر تکراری اختیاری است و اگر ضمیر هممرجع با هستهبندهای موصولی، مفعول غیر صریح یا وابسته ساخت اضافی باشد، حضور مفعول صریح اجباری است.