اسطوره سياوش، با در نظر گرفتن جز به جز ساخت مايههاي آن، يكي از اصليترين و محوريترين بخشها در زنجيره اسطورهاي ايراني است. اين اسطوره يكي از پشتوانههاي ساختاري شاهنامه به شمار ميآيد؛ به طوري كه بيشتر داستانهاي پيش از اين، در بنمايه با آن يگانهاند و نقش زمينهساز آن را دارند. سياوش دارنده والاترين شخصيت انساني در اساطير ايراني؛ بويژه در شاهنامه است. زايش، زندگي و مرگ او، مايه اسطورهاي كهن را در خود دارد و شخصيت او آييني و رازناك است. اين مقاله در پي آن است تا با تحليل بنمايههاي اسطورهاي شخصيت سياوش در شاهنامه، پارهاي از ويژگيهاي بارز شخصيتي او را موشكافي كند تا از اين رهگذر اثبات كند: الف) سياوش، آفريدهاي اهورايي و شخصيتي پريزاده است؛ ب) شخصيت او، منطبق بر الگوي «نخستين انسان» است و در نهايت به اين پرسش اساسي پاسخ دهد كه علت راز گونگي گوهر سياوش در چيست؟ پاسخ مقدر به اين فرضيهها، سياوش را به عنوان شخصيتي همه جانبه و تاثير گذار معرفي ميكند؛ شخصيتي كه داراي پويايي و كمال است.
ویژگی اصلی این پژوهش، کنکاش باستانشناسانه و روانشناسانه دربارهی شخصیتها و فضای اجتماعی و سیاسی داستانهای "شاهنامه" است. به باور نگارنده: "شاهنامه دارای دو بخش است که به طور کامل با هم تفاوت دارند. ویژگیهای ساختی، زبان شناسی، جهانبینی و مانند اینها در هر دو بخش چنان ناهماهنگ و ناهمخوانند که میتوان گفت دارای دو اندیشه، دو استعداد، و دو پسند جداگانه و نایکدستاند. برای نمونه در یک بخش سستی و ناپایداری جهان، بنیان جهانبینی است و در بخش دیگر آزپرستی و زیادهخواهی اساس جهانبینی است و در بخش دیگر آزپرستی و زیادهخواهی اساس جهانبینی نویسنده را میسازد؛ ..... بر این اساس میتوان شاهنامه را بر دو بخش جداگانه بخشبندی کرد بخش نخست از آغاز شاهنامه تا پایان شاهنشاهی (= امپراتوری) کیخسرو به همراه داستان رستم و اسفندیار است که شاهنامهی اصلی نامیده میشود و بخش دوم از آغاز پادشاهی لهراسب تا پایان شاهنامه (بدون داستان رستم و اسفندیار) است که آن را شاهنامه افزوده نام نهادهایم. شاهنامهی افزوده نوشتهی فردوسی است؛ اما شاهنامهی اصلی نویسندهی دیگری دارد که باید برای یافتن نامش در تاریخ و تاریخ ادبیات کاوش کرد. کتابی که پیش رو دارید کوشیده تا این نظر را که کل شاهنامه نوشتهی یک تن نیست به اثبات برساند".
کتاب اساطیر یونان اثری است از ف. ژیران به ترجمه دکتر ابوالقاسم اسماعیل پور و چاپ انتشارات مکتوب. کتاب حاضر به معرفی اسطوره های یونانی که موجوداتی فرازمینی با ویژگی های شگفت آور بودند می پردازد و تحلیلی از تاثیراتی که این اسطوره ها بر فرهنگ بشری و ادب و هنر یونان و جهان برجای گذاشته اند ارائه می دهد. “اساطیر یونان” مطالبی درباره چگونگی پیدایش ایزدان و اطلاعاتی پیرامون ایزدان زمین، ایزدان قهرمان و اسطوره هایی چون آتنا، هرا، آپولن، هرمس، آرس، آفرودیت، پوزئیدون، ایزدبانوی جهان زیرین و… در اختیار می گذارد و داستان ها و افسانه هایی را که پیرامون آن ها وجود دارد ارائه می دهد.
کنایه در زبان مردم آفریده میشود و در نتیجه، مردمیترین پایه بلاغت است. زمینههای پیدایش کنایه بسیارند. در این مقاله کنایههای برآمده از شغلها بررسی شده است. پس از نگاهی گذرا به تاریخچه کنایه، به هدفها و انواع کنایه، و سپس به زمینه پیدایش کنایه در شغلها پرداختهایم. به شهر آشوب و نقش این نوع ادبی در پیوند دادن زبان ادبی و عامیانه نیز اشاره کردهایم. سپس کنایههایی را که از شغلها وارد زبان مردم شده، به شیوه الفبایی زیر هسته خود آوردهایم. روبهروی هر کنایه شغل مربوط به آن آمده است. مبنای مقاله بر کنایههای مردمی و عامیانه است، اما برخی کنایههای ادبی را نیز آوردهایم. دادههای این پژوهش فرهنگهای کنایه فارسی و نیز پژوهش میدانی است.
در بررسی سبک، همواره دو مقوله متوازی به صورت تقابلی مطرح میشوند که عبارتاند از سبک زبانی و سبک ادبی. در سبک زبانی به تحلیل نشانههای موجود در زبانی خاص میپردازیم تا قوانین عام آن زبان را کشف کنیم؛ قوانینی که هنجارهای ثابت و معیاری مشخص را در اختیار اهل زبان قرار میدهند و به توصیف نظاممند آواها، اجزای کلام، ساختهای نحوی و واژگان میپردازند. اما در سبک ادبی، تکیه اصلی بر مشخصههای هدفمند اثری خاص است که آن را در بهرهگیری از امکانات زبانی متمایز میکند و هدفِ بررسی این سبک، کشف عدول از قوانین عام زبانی در آثار نویسندگان و گویندگان برجسته است. مقاله حاضر بر سه فرضیه استوار است: 1. ارائه تعریفی جامع و مانع از سبک ادبی عملاً غیرممکن است؛ 2. سبک ادبی قابلیت توصیف دارد و میتوان مبتنی بر مشخصهها و نشانههای موجود، جوانب این توصیف را کاوید؛ 3. عناصر موجود در سبک ادبی، در سبک زبانی هم دیده میشوند و تفاوت این دو، در تصادفی یا هدفمند بودن بهرهگیری از این عناصر است.