در کنش هستیشناسانه عرفانی، هدف سالک وصال به حق و معرفت بر امور، پدیدهها و حالاتی است که کمیت عقل در راه آن لنگ است و بالهای پرواز دل فربه. او برای نیل بدین هدف باید به مدد ریاضت و صداقت، پاکی را برای دل، روشنایی را برای دیده و آشنایی را برای گوش به ارمغان آورد. در این حالت، دلش روشن از نوری است که محرومان هرگز آن را نیافتهاند و دیدگانش گشوده به دیدنیهایی است که اغیار ندیدهاند و گوشهایش آشنا به رمز و رازهایی است که ناآشنایان نشنیدهاند. عرفا از حاصل این پاکی و روشنایی و آشنایی، با عنوان سر یا راز یاد میکنند و عارف واصل و کامل کسی را میدانند که در کتمان اسرار بکوشد. جلالالدین محمد بلخی در مثنوی و کلیات شمس، راز و رازداری و موضوعات مربوط بدان را مطرح کرده است و از جایگاه راز، رازداری و خاموشی، محرم و نامحرم، موانع رازدانی، عوامل افشای راز و رسولان یا پیامآوران راز و... سخن گفته است. این مقاله به تحلیل راز و رازداری در عرفان مولوی پرداخته است.
در این مجموعه، دو رساله کوتاه از حکیم "عمر خیام"، متن عربی و ترجمه فارسی به طبع رسیده است .در رساله اول، سه مسئله مطرح و پاسخ داده شده است .این مسائل درباره نفوس ناطقه، حوادث امکانی باطل، و اثبات وجود زمان به حرکت و حد حرکت، و سپس قائم نبودن حرکت به ذات خود، است .رساله دوم نیز "پرتوی عقلانی بر موضوع علم کلی "نام دارد .
عبدالعلی کارنگ در بیان سبب تالیف این کتاب میگوید: "یکی از دوستان عزیز کتابی به نام انیس القلب که محتوی قصیده شیوایی از فضولی بغدادی و ترجمه و شرحی به زبان ترکی عثمانی با الفبای لاتین داشت را به من به امانت داد، خلاصه مضمون این نسخه چنین بود: "قصیده شیوای انیس القلب نظیره ای است که فضولی بغدادی شاعر قرن دهم هجری به قصاید بحر الابرار خاقانی شروانی مرآت الصفای امیرخسرو دهلوی و جلاءالروح عبدالرحمن جامی ساخته و بقول خود ارکان خانه آسایشی را که سه شاعر مزبور بنیان نهاده بودند تکمیل کرده است. کاتب چلبی در کتاب کشف الظنون بوجود چنین قصیده ای اشاره کرده بود ولی تا سال 1944 میلادی کسی از وجود نسخ و کیفیت آنها اطلاعی نداشت......". در جلسه ای دیگر من اشاره به پیدا شدن قصیده انیس القلب کردم و حاج محمد نخجوانی گفت من نیز نسخه ای از قصیده انیس القلب دارم. این نسخه علاوه بر قصیده مزبور غزلیات ترکی فضولی، قصاید بحر الابرار، مرآت الصفا، جلاء الروح و نظیره های قاضی حسن میبدی و مسیحی و قریب دویست رباعی برگزیده و دهها غزل منتخب شورانگیز از شعرای پارسیگوی اواخر صفویه و اوائل قاجاریه را در برداشت. این نسخه را گرفتم و قصیده انیس القلب و رباعیات برگزیده را استنساخ و بطور الفبایی مرتب کردم و چند رباعی لطیف بر آن افزودم و سپس بعد از چندی تصمیم به طبع آن گرفتم و مقدمه و شرح مختصری بر آن افزوده و آماده چاپ ساختم"
نظریههای متعددی در حوزه زبانشناسی شناختی مطرح شده که «استعاره مفهومی» و «طرحواره تصویری» بیشترین اهمیّت را دارند. طرحوارههای تصویری ساختهایی از فرایند شناختیاند که بهواسطه تجربههای فیزیکی انسان در برخورد با جهان خارج شکل میگیرند و امکان درک و تحلیل مفاهیم انتزاعی را فراهم میآورند. طرحوارههای تصویری گونههای مختلفی دارند، نظیرِ طرحواره های حرکتی، طرحوارههای حجمی، طرحوارههای قدرتی. طرحواره چرخشی یا دوری یکی از گونههای طرحوارههای حرکتی است که میتواند از انگاشت طبیعی یا قراردادی شکل گرفته باشد. مفاهیم انتزاعی طرحوارههای چرخشی در غزلهای سعدی و حافظ در سه دسته جای میگیرد: سعدی: طلب، شکایت و ترک؛ حافظ: طلب، شکایت وتسلیم. تحلیلهای شناختی حاصل از طرحوارههای چرخشی این دو شاعر عبارتند از: 1. درک سعدی از حرکت زمان خطی است و فهم حافظ، دایرهای. 2. درک حرکت خطی سعدی بر واقعگرایی و فهم دایرهای حافظ بر آرمانگرایی او دلالت دارد. 3. سعدی به دلیل درک حرکت خطی در گروه انسانهای تراژیک جای میگیرد و حافظ به دلیل فهم حرکت دایرهای در شمار انسانهای حماسی. 4. شکل کاربرد واژگان و ساختارکلی غزلها، از مرکزگریزی سعدی و مرکزگرایی حافظ حکایت میکنند.
شادي يکي از ويژگيهاي هويت ايراني است و در ايران بعد از اسلام تا عصر حافظ در اشعار فردوسي، منوچهري، خيام، مولانا و حافظ بيشترين نمود را دارد. عيش و خوشدلي در غزليات حافظ به دو نوع ابژکتيو يا بيروني يا آفاقي و سوبژکتيو يا دروني يا انفسي تقسيم ميشود. خوشدلي بيروني بر عواملي مانند باغ و بهار، طرف جويبار و مي خوشگوار و ... بويژه بر سه عنصر مي، مطرب و معشوق زميني يا نمادين استوار، و نتيجه آن، احساس آرامش ناپديدار دروني است. خوشدلي دروني، محصول عواملي چون پيوند با امر قدسي و تبديلشدن حالت شادي به مقام است و براحساس حضور معشوق حقيقي در دل، اشراق و روشني ضمير تکيه دارد و موجب آرامش پايدار دروني ميشود. مباني عيشها و خوشدليهاي حافظ را ميتوان به پنج دسته تقسيم کرد: 1. روانشناختي 2. فلسفي 3. ديني 4. سياسي ـ اجتماعي 5. عرفاني. اين مقاله به بررسي و تحليل هر يک از اين مباني پرداخته است.