در چند دهه اخیر، که روایتشناسی به عنوان علم مطرح شده است، روایتشناسان تلاش کردهاند به الگوهای روایتی مشخصی دست یابند تا بتوانند تمام ساختارهای روایتی، چه قصههای قدیمی و چه رمانهای امروزی را با این الگوها تجزیه و تحلیل کنند. در این زمینه نیز تلاشهای فراوانی توسط محققان انجام شده است، اما کار ولادیمیر پراپ تا زمان خود از دیگران پرثمرتر بوده و نظریه او به رغم کاستیهایش، تحول عظیمی در علم روایتشناسی به وجود آورده است. پراپ در کتاب ریختشناسی قصههای پریان به توصیف قصهها بر اساس اجزای سازنده آنها و روابط متقابل این اجزا پرداخته است. پراپ پس از تجزیه و تحلیل صدقصه از قصههای روسی به سی و یک خویشکاری دست یافته است. او معتقد است میتوان قصههای عامیانه و حتی رمانسها را نیز با این الگو تجزیه و تحلیل کرد. این مقاله میکوشد تا الگویی را که پراپ از تجزیه و تحلیل قصههای پریان به دست آورده است بر روی قصه سمک عیار نشان دهد و با نتایج تجزیه و تحلیل پراپ مقایسه کند؛ به عبارت دیگر، این مقاله سعی در ریختشناسی قصه سمک عیار دارد. اگر چه کار پراپ درباره قصه پریان است، نظریههای او چنان ظرفیت زیادی دارد که شامل قصههای ایرانی از جمله قصه سمک عیار هم میشود. بسیاری از کارکردها و کنشهای بررسی شده در قصه سمک عیار، کم و بیش با روایتشناسی پراپ یکسان است و این مقاله بر مبنای نظریه او است.
پیدایش، رشد، اعتلا و زوال جنبش های سیاسی و اجتماعی معاصر ایران در کنار تحولات و رخدادهای متعدد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، جابجایی قدرت ها و نخبگان حکومتی و تغییرات گسترده در عرصه اجتماعی و سیاسی تاریخ معاصر ایران، به دلیل اهمیت و تأثیرات شگرف و متنوع آن، سبب گشته است تا از سوی پژوهشگران، مورخان و تحلیل گران حوادث اجتماعی و نخبگان سیاسی مورد تجزیه و تحلیل و نقادی و تقریر و تبیین قرار گیرد. تنوع و کثرت نگاه ها و اختلافات در نگاشته های تاریخی این دوره باعث پیچیدگی و سختی فهم و درک درست محققان و اندیشه گران این عرصه در تشخیص سره از ناسره و کشف درست حقایق تاریخی گردیده است. تاريخ نگاري و نوع نگاه مورخان به پديده هاي تاريخي از منظر ملي گرايي و شرح و بسط اين رويدادها و حوادث گذشته و حال بر آن اساس، مقوله اي است که در کنار ساير رويکردهاي اين جريان از جمله نمودهاي ادبي، جلوه ويژه و متفاوتي از نوع رسمي و مرسوم خود در جامعه ايراني داشته است. بررسي تاثيرات اين جريان فکري و فرهنگي در حوزه فرهنگ، خاصه تاثيراتي که تاريخ نگاري و تاريخ نگاران از آن گرفتند و تبعات و پيامدهاي آن در ساير بخش هاي اين حوزه، در تاريخ معاصر ايران، موضوع دامنه دار و چالش برانگيزي بوده که کم تر به حد کفايت مورد پژوهش و توجه محققان واقع شده است. پژوهش حاضر به بررسي ويژگي هاي اين جريان در تاريخ نگاري معاصر ايران مي پردازد و تاثيرات و تاثرات حاصل از رويکرد متفاوت اين تاريخ نگاري و مورخان و مولفان آن را از حيث شيوه هاي متفاوت نگرشي و نگارشي پي مي گيرد.
برای من شاهنامه به رودی عظیم مانند است که در عین زیبایی و قدرت، آراسته و کامل است و در مسیر طولانی خود تا دریا در هر جایی و در هر چشمی و برای هر گوشی جلوه و جمال و زمزمه ای خاص دارد و برای اندیشمندان، ساختار پیروزی و شکست، امید و نومیدی، زادنها و مردنها، در آن بسیار پرمعنا و تفکرانگیز است، این کتاب شناسنامۀ زندگی پرتلاطم و سرشار از گیر و دار ملت سلحشور ایران است که هرگز نام را به ننگ نفروخته است و پیوسته جان را به پای نام نیک خویش باخته است و فردوسی، استاد بزرگ ادب پارسی و پیر پارسای این سرزمین ایزدی، با بیان جادویی و افسون ساز خود، این روحیات و توانمندی های ملی مردم ما را چنان زنده و پویا و گویا به تماشا گذاشته است که انسان خود را شاهد زندۀ همۀ وقایع می یابد و ... در این فرهنگ تمامی واژهها و نام های شاهنامه بر پایه سرشت و نهاد زبان فارسی به ترتیب الفبا گردآمده است. برای هر اسم معنی و کارکرد آن در شاهنامه به همراه ابیات مرتبط آن تشریح گردیده است. پولاد = از سرداران ایران در روزگار کیقباد پیروز = از فرزندان کاوه ی آهنگر تاجبخش = رستم تاجور = ایرج تهمورس = پسر هوشنگ ، سومین پادشاه نخستین سلسله ی جهان تهمینه = دختر شاه سمنگان و مادر سهراب پسر رستم جاماسپ = وزیر و حکیم و رایزن گشتاسپ و داماد زرتشت جانفروز = از سرداران بهرام چوبینه در جنگ او با خسرو پرویز جریره = همسر سیاوش و مادر فرود و...
درس تاریخ زبان فارسی یکی از موضوعهای اصلی رشته زبان و ادبیات فارسی است که در صورت توجه به آن میتواند کمک مؤثری به دانشجویان در درک بهتر و شناخت بیشتر زبان فارسی باشد. در این اثر ابتدا به موضوع زبانهای هندواروپایی و سیر تحول زبانهای اشاره شده و اشارهای گذرا به بینالنهرین و سپس پیشینه زبان فارسی در سه دوره باستان، میانه و امروز بررسی شده است. در ادامه به تاریخچه خط اشاره شده است.
ادبيات عامه، در هر جامعه و سرزميني، دوش به دوش ادبيات رسمي وجود داشته است. چنين ابياتي از آنجا که بر پايه واقعيات زندگي و عاري از هر گونه تعارف و ملاحظهاي است آينه تمام نماي بخش از حقايق تاريخي ـ اجتماعي است. علاوه بر آن گوياترين تصوير زندگي مردمان که آداب و رسوم، سنتها و باورهاي منطقهاي حاضر است. ادبيات لري با پيشينهاي کهن تصويرگر زندگي سنتي و ايلي است. شناخت چنين ادبياتي مددرسان شناخت ويژگيهاي مردمشناختي و جامعهشناسي آن ناحيه است. اين نوشتار به بررسي بافت عشيرهاي و ايلاتي جامعه لر با تاکيد بر شهرستان بوير احمد پرداخته است. محدود زماني اين بررسي دهه هزار و سيصد و پنجاه و قبل از آن است سدگي و بي پيرايگي رسوم لري را ـ قبل از آميزش با ادبيات رسمي دهههاي اخير ـ بيان ميکند.