وجود نامهاي مشترک و روايتهاي همانند در اوستا و حماسههاي هند نشان از قدمت داستانهاي اساطيري و حماسي ايران، دست کم از زمان همراهي و همزيستي اقوام هند و ايراني، يعني بيش از دو هزار سال پيش از ميلاد مسيح دارد. برخي نشانهها از نوع جانوران شگفت، پرندگان خارقالعاده و روايتهاي مختلف از اسطوره دموزي واينانا، نماينده مشترکاتي با اقوام هند و اروپايي و ساکنان بين النهرين است. اشارههاي هرودوت، کتزياس و گزنفون در کتابها و گزارشهاي خارس ميتيليني بارسالار اسکندر حکايت دارد که داستانهاي ديني، پهلواني و غنايي در مراکز فرهنگي و گنجينههاي شاهان ايراني نگهداري شده است. اين اشارهها، بيانگر آنست که قصهپردازي و توجه به آن همزاد عمر آدميست، بويژه که اين قصهپردازيها در ميان اقوام ايراني بيشتر با آواز و حرکات نمايشي همراه بوده است. روايتهايي ديگر چون داستان رستم و سهراب و به آسمان رفتن کاوس نيز نشان از نقلهايي دارد که گوسانهاي قصهپرداز در مناطق مختلف شايد با اندکي تغيير، غالبا قصهها را به صورت منظوم و با آواز ميخواندهاند. اين روايتها که بيشتر تمثيلهاي غنايي پهلواني است. در شاهنامه نيز در داستان خسروپرويز و باربد نمونههايي دارد. گوسانها با اين که از ميان توده مردم برخاسته و بيشتر براي آنها روايتپردازي ميکردهاند، در ميان برجستگان و حکومتگران هم از موقعيتي خاص برخوردار بوده و غالبا به مجالس آنان رفت و آمد داشتهاند. در اين گفتار کوشش شده است تا به اهميت اين روايتگران بديهه سرا اشاره شود و مقام و موقعيت آنان در جامعه مشخص گردد.
این مجموعه شامل تمام شاهنامه است که برای راحتی خوانندگان جوان که به تاریخ و تمدن کشور خود علاقه دارند و می خواهند با شاهنامه آشنا شوند، به نثر ساده برگردانده شده و در سه بخش شامل: 1. بخش اساطیر 2. بخش پهلوانی 3. بخش تاریخی تنظیم شده است. بخش اساطیر از پادشاهی کیومرث شروع شده و تا مرگ فریدون ادامه دارد. بخش پهلوانی از پادشاهی منوچهر و ظهور خاندان سام شروع می شود و تا مرگ رستم و فرزندش فرامرز ادامه دارد و بخش تاریخی که با پادشاهی بهمن فرزند اسفندیار شروع شده تا مرگ یزدگرد و تسلط عربها بر ایران ادامه می یابد.
رستم و سهراب یکی از داستانهای غم انگیز شاهنامه است و داستان مرگ سهراب جوان را به تصویر میکشد که بر اثر جنگ با رستم، به دست پدر کشته میشود. سهراب پهلوان افسانهای در شاهنامه است که پدرش رستم و مادرش تهمینه دختر شاه سمنگان است. سهراب با سپاه تورانیان به نبرد ایران آمد و در جنگی تنبهتن با رستم کشته شد، درحالیکه همدیگر را نمیشناختند. تراژدی رستم و سهراب، تراژدی بیخبری است. کتاب حاضر شامل این عناوین است: فصل اول: حماسه ها، ساختار حماسه، خصوصیات عمده شعر حماسی فصل دوم: مختصات شاهنامه، دوره اساطیری، دوره پهلوانی، دوره تاریخی، حماسه سرایی پس از فردوسی فصل سوم: اسطوره چیست؟ حماسه و تراژدی، حماسه ها و اساطیر بابلی و سومری، حماسه گیل گمش، مهابهاراتا (حماسه ای از هند)، رامایانا، هومر و ایلیاد و اودیسه، انه اید (حماسه ای از روم)، دیگر حماسه های اروپایی، اعراب و حماسه فصل چهارم: سه دیدگاه بر حماسه رستم و سهراب، 1.دیدگاه استاد منوچهر مرتضوی، 2.دیدگاه استاد زرین کوب، 3.دیدگاه استاد مینوی، متن داستان رستم و سهراب.
سیمرغ شاهنامه در چنین هیاتی است و وظایفی همانند دارد. او زال را میپرورد، از دد و دام نگاه میدارد و سپس به زندگانی عادی باز میگرداند، در عین حال همیشه یاور او خاندان اوست. پری از خود بدو میبخشد تا در هنگام نیاز آن را بر آتش نهد و از پشتیبانی سیمرغ برخوردار گردد.
کيمياي سعادت مهمترين اثر فارسي ابوحامد محمد غزالي است که در ايران دو بار تصحيح و منتشر شده است: بار نخست در سال 1319 به اهتمام احمد آرام و بار دوم در سال 1361 به کوشش حسين خديوجم که پيشتر هم در سال 1354 نيمه نخست کتاب را به چاپ رسانده بود. اين مقاله بر آن است تا با بررسي اين دو چاپ، به ويژه تصحيح خديوجم و مقايسه آنها با نسخ کهن کتاب، کاستيها و اشکالات اين دو تصحيح را نشان دهد و ضرورت تصحيح دوباره کيميا را گوشزد کند. در اين راستا افزون بر نسخ اصلي مورد استفاده خديوجم، از نسخه موزه ملک (مورخ 605 ق)، دو دستنويس موزه بريتانيا (مورخ 644 ق. و 672 ق.) و نسخه نويافته اوپسالا (مورخ 614 ق.) بهره برده و نشان دادهايم که معرفي نکردن کامل نسخهها، انتخاب نابه جاي نسخه / نسخ اساس، نامعلوم بودن شيوه تصحيح و انتقادي نبودن آن، افتادگيها، افزودههاي بيپشتوانه و برخي اشتباهات فاحش در تصحيح واژههاي غريب و نادر، مهمترين اشکالات اين دو چاپ ـ به ويژه چاپ خديوجم ـ بوده است. اين اشکالات به حدي است که گاه معني و مفهوم عبارات دگرگون شده و به کلي با آنچه مولف در صدد بيان آن بوده، اختلاف پيدا کرده است.