در اين جستار صور ابهام و عوامل ايجاد آن را در رسائل عرفاني سهروردي ـ كه از نوع داستانهاي رمزي هستند ـ بررسي کردهايم. از آن جا كه بيان عرفاني رمزي از نوع مفاهيم معرفتي است و طريقه تعبير از آن فقط از طريق الفاظ متشابه ممكن است، سهروردي براي تبيين آن مفاهيم به تمثيل روي آورده است. تمثيلهاي رمزي او از روايت داستاني و نماد تشكيل شده و همين غلبه نمادها بر روايت داستاني ايجاد ابهام كرده است. در اين مقاله بر اساس تاويلهايي كه تا کنون از تمثيلهاي سهروردي صورت گرفته، ابهامهاي باقي مانده در اين تمثيلها و عوامل آن بررسي شده است. نتايج نشان ميدهد ميزان ابهامات در هر يک از اين تمثيلها، اولا به پيش زمينه فكري و عقيدتي مخاطب و ميزان آشنايي او با ذهنيت و جهانبيني سهروردي و ثانيا به نوع نمادهاي به كار رفته در تمثيل (اساطيري، شخصي و تكراري بودن نمادها) بستگي دارد. بالاترين سطح ابهام را در رسائل آواز پر جبرئيل، عقل سرخ، في حقيقه العشق و رساله الطير ميتوان ديد.
شهاب الدین ابوالفتوح یحیی بن حبش بن امیرک سهروردی، حکیم متاله و موسس دومین نظام فلسفه اسلامی بنام حکمه الاشراق است. آثار و اشعار فراوانی منسوب به سهروردی است. کهنترین فهرست آثار وی را شهرزوری ارائه کرده که تعداد آن مشتمل بر 46 عنوان است. تفصیل زندگی و آراء سهروردی در آثار وی و منابع گوناگون آمده است و این کتاب مجموع مقالات منتخب در این باب است که از میان آنها انتخاب شده است
چون خلاق شعر ، رساننده پیام و مفهومی نیز میباشد، آفریده وی مبتنی بر مفاهیمی میگردد که بر اثر گذر زمان مفاهیم مزبور میمیرد و از قلمرو علمی اجتماعات بشری رخت برمیبندد و جایگاه آنها آثار مکتوب میگردد و میعادگاه آنها نیز همانجا. بنابراین شعر که دربردارنده مفاهیم مذکور است، بر اثر ناباب شدن آن مفاهیم از خصوصیتی برخوردار میشود که آن «دشواری» خوانده میشود. دغدغه نویسنده در این کتاب بر آن است تا به بررسی بپردازد در اینکه چرا شعر مبهم است یا اینکه چرا شعر جو دشواری را میسپرد؟
هدف مولانا از بهکاربردن حوادث داستانی تنها شناخت و طرح آن حادثه نیست، بلکه آن را در حکم مقدمهای میداند برای نشان دادن القابی برتر و مفهومی فراتر. او قصههای پیامبران، رمزها و اسطورهها و اشارات داستانی را شاعرانه متجلی میسازد تا به کمک آن اندیشههای عارفانه خویش را به آسانی القا کند. این است که ابتدا روایتی را بیان میکند، سپس آن را گسترش میدهد، به قصه تبدیل میکند و با دخل و تصرف و صحنهسازیهای لازم، اندیشه لطیف و شاعرانه خویش را بر آن بار میکند. در این کتاب در آغاز هر فصل ابتدا منابع و مآخذی درباره زندگی شخصیتهای قرآنی آورده شده در مثنوی آورده شده تا خواننده هنگام مطالعه مباحث مربوط به آن در صورت لزوم به آن مراجعه کند و سپس به شرح چگونگی تجلی شاعرانه قصهها و رمزها و اشارات داستانی در شعر مولانا پرداخته شده و تا حد امکان مواردی که شاعر از آنها سود جسته، بیان گردیده است.
در اين جستار بر اساس نقد اسطورهشناختي به بررسي نمادينگي عناصر متضاد چهارگانه در اساطير، به ويژه اسطورههاي خاک و باد و مشاهده تبلور آن در شاهنامه فردوسي پرداختهايم. تجسم ضديت جوهري و وحدت نهايي ميان عناصر متضاد، از فرافکني محتويات ناخودآگاه در موضوعات بيروني، در جهت غلبه بر طبيعت منتج شده است که در اين ميان، هر آخشيج صاحب نقشهايي شده است که در اساطير جهان، از جمله شاهنامه عموميت دارد. در اساطير، خاک ماده اوليه تشکيلدهنده حيات مادي و زندگي جسماني انسان، و همچنين بستري براي مرگ و اضمحلال و پايان حيات گيتيانه او به شمار آمده است و باد نمادي از خشم طبيعت و بروز اختلال در تعادل ميان طبايع است که بارزترين نمودهاي آن را در اسطوره توفان (در تلفيق با آخشيج آب) و ديو باد ميتوان جستجو کرد.