از رهگذر ادبيات مقايسهاي، در اين پژوهش، تلاش نمودهايم تصاوير و مضامين به کار رفته در غزليات شريف رضي و سعدي را با هم مقايسه کنيم و تطبيق دهيم. علي رغم اينکه تفاوتهاي زيادي در سبک غزل سرايي و نوع نگرش آنها نسبت به مساله عشق، وجود دارد؛ عناصر و مضامين مشترک فراواني در غزليات اين دو شاعر ديده ميشود که اگر اين مساله را نه از باب تقليد سعدي که از باب توارد بدانيم؛ باز هم دلايلي چون آشنايي سعدي با زبان عربي و تاثيرپذيري وي از اديبان نامدار عرب از يک سو و شهرت شريف رضي به عنوان برجستهترين غزل سراي ادب عربي از ديگر سو، احتمال متاثرشدن سعدي از شريف رضي را فزوني ميبخشد. از ديگر نتايج پژوهش مذکور اين است که غزل شريف، خشن و يادآور سبک جاهلي است. در مقابل، شعر سعدي به خاطر محيط جذاب شيراز، زيبا و دلنشين است و در غزل وي علاوه بر تشبيهات زيبا، آرايههايي چون تناسب، تضاد، جناس، ايهام و ... از بسامد بالاتري برخوردار است.
سید رضی مولف نهج البلاغه کتابی است به زبان فارسی در شرح زندگانی سید رضی، نوشته حجت الاسلام علی دوانی از نویسندگان معاصر. مولف این کتاب را به مناسبت تشکیل کنگره هزاره نهج البلاغه در تهران در سال ۱۳۵۹ ش. به نگارش درآورده است. قرن چهارم هجری، عصر طلایی تاریخ اسلام به شمار میرود؛ عصری که دانشمندان بزرگ اسلام، شیعی، سنی، زیدی، اسماعیلی و... و حتی دانشمندان غیرمسلمان در عراق، مصر، سوریه، ایران و دیگر نقاط جهان اسلام، سرگرم درس و بحث و تالیف و تصنیف بودند و مرکز تمام تبادلات علمی، شهر بغداد بود. محمد بن حسین معروف به سید رضی یا شریف رضی در سال 359 هجری در بغداد به دنیا آمد. او از کودکی هوش و استعداد سرشاری داشت و در نهایت با تالیف نهجالباغه به امتیاز و شهرتی خاص دست یافت. او در محضر استادانی بزرگ به تحصیل صرف، نحو، قرائت، انساب، حدیث، کلام، فقه، اصول، عروض و... پرداخت به طوری که میگویند در بیست سالگی از تحصیل تمامی علوم متداول عصر بینیاز شد. سید رضی در سن 41 سالگی نهجالبلاغه را تالیف کرد و در سال 406 هجری در سن 47 سالگی درگذشت.
بوستان، همتای جاودانهی گلستان، با این تفاوت که منظوم است. این منظومهی چهارهزار بیتی همانند گلستان داستان به داستان و مواعظ شیرینی در آغاز یا انجام هر داستان در آن آمده است. وزن این منظومه، همانند شاهنامهی فردوسی (بحرمتقارب) است. این اثر درخشان هممانند گلستان مخاطب عام و خاص دارد و مطبوع هر طبعی است، و بیش از هفتصد سال است که در اقلیم فارسی زبان (علاوه بر ایران، شبه قارهی هند، افغانستان و آسیای میانه به ویژه سمرقند و بخارا و تاجیکستان) در مکتبخانهها و سپس در عصر جدید در آموزشگاهها و مدارس عالی و دانشکدهها کتاب درسی آموزشی است و مهمترین درسی که میدهد درس زندگی است. بوستان مشتمل بر 10 باب است : 1. در عدل و تدبیر و رای 2. در احسان 3. در عشق و مستی و شور 4. در تواضع 5. در رضا 6. در قناعت 7. در عالم تربیت 8. در شکر بر عافیت 9. در توبه و راه صواب 10 .در مناجات و ختم کتاب.
جامی شاعر، نویسنده، عارف و دانشمند نامدار سده نهم هجری دارای آثار متعدّد در نظم و نثر فارسی است. یکی از کتابهای ارزشمند او به نثر، بهارستان است که نویسنده، آن را به شیوه گلستان سعدی نگاشته است. هرچند جامی مدّعی شده که حکایات بهارستان یا دستِ کم حکایات منظوم آن را از کسی نگرفته است و همگی آنها ساخته و پرداخته قریحه اوست، امّا تتبّع در آثار پیشینیان، به ویژه منابع عربی، سرچشمههای حکایات بهارستان را آشکار میسازد. پرسمان بنیادی این نوشتار آن است که آیا جامی در داستانسرایی خویش، به منابع پیشین نظر داشته است یا خیر. بر این مبنا یک روضه از روضههای هشتگانه بهارستان انتخاب و مآخذ حکایتهای آن در متون عربی پیش از جامی کاویده شد. در نتیجه ریشه 21 داستان از 43 حکایت این روضه، یعنی تقریباَ نیمی از آن، در منابع پیشین شناسایی شد. به دیگر سخن میتوان ادّعا کرد که جامی همچنان که سنّت ادبی روزگار وی بوده است، در پردازش حکایتهای بهارستان به حکایتهای مندرج در آثار پیشینیان عنایت ویژه داشته و آبشخور بسیاری از حکایات وی، منابع عربی پیش از عهد وی بوده است.
هدف این مقاله نشاندادن تأثیر حکمتهای خسروانی و اندیشههای ایرانشهری در ادب عربی است. با آنکه این سخن جدید نمینماید، موضوع از زاویه جدیدی مطالعه شده که تا به حال به آن پرداخته نشده است. این مقاله مدعی است علاوه بر حضور گسترده حکمتهای ایرانی در ادب عربی، بخش اعظم بیش از هزار مثل مولدی (غیرعربی) که در منابع عربی وجود دارد، ایرانی است. لذا پس از ترسیم زمینههای تاریخی برای انتقال این اندرزها به ادب عربی، با معرفی دهها نمونه از این امثال که در ایرانیبودن آنها تردید وجود ندارد، راه را برای پژوهشهای بعدی هموار کردهایم. به علاوه برای آنکه تأثیر ادب و فرهنگ ایرانی را در ادب عربی نشان داده باشیم، مضامین مشابه آنها را در ادب فارسی عربی نقل کرده، به امثال و حکم دهخدا ارجاع دادهایم. در م واردی نیز به نقد شرح و تحلیل برخی متون ادب فارسی پرداختهایم تا نشان دهیم تأثیر اندیشههای ایرانی در ادب عربی بیش از آن است که امروز بر اذهان محققان حاکم است و حق فرهنگ و ادب ایران نه تنها از سوی محققان عرب که از سوی اندیشمندان ایرانی هم، جنانکه باید شناخته نشده است.