شعر غنايي شعريست که احساسات و عواطف شخصي گوينده را بيان کند و اگر حاوي و انديشههاي مختلفي هم باشد، اين معاني و انديشهها در خدمت بيان عواطف شاعر است. غزل بارزترين نوع شعر غنايي است که بر مدار عشق ميگردد. خواه عاشقانه خواه عارفانه، عاطفه عشق را پيش از آن که جزو وجود شاعر و تجربه غالب حيات او شود، نمیتوان به گونهاي کاذب بر خود بست، به همين سبب صميميت عاطفي و غالبا حقيقي عشق بر زبان غزل تاثير ميگذارد و از آنجا که انسان موجوديست سرشار از عواطف متناقضي همچون عشق، نفرت و غم، شادي و ياس، اميد و ترس، دلاوري و خشم و رحم و ميل، ادب غنايي و غزل ميتواند عرصه بروز و ظهور اين عواطف باشد. عشق نتيجه جلوه معشوق است و جلوه لازمه ضروري حسن. جمال معشوق است که عاشق را شيفته ميسازد يعني زيبايي عشق آفرين است و جمال از عشق که زاييده آن است تفکيکناپذير است، عشق که نخستين فرزند جمال است با خود گرما و نيرويي را به همراه دارد که همه موجودات هستي را به حرکت در ميآورد. اين مقال بر آن است که پيوند بين غزل و عشق و همچنين عشق و جمال را به روش تحليل متن مورد واکاوي و توصيف قرار دهد.
از زمانی که تصوف در قلمرو فکر و اندیشه عالم اسلامی عنوان شد، صوفیه از واژهها و کلمات به گونه ای غیر معمول و بسته به راه و رسم صوفیانه بهره بردند تا جایی که زبان صوفیه وارد حوزه واژگان اصطلاحى شد. رشف الالحاظ في کشف الالفاظ تاليف شرف الدين حسين بن الفتی تبريزی و از کتب مهم در زمينه شرح اصطلاحات رمزی و استعاری صوفيان است. این اثر به دو نویسنده دیگر یعنی فخرالدين عراقی و عزيز نسفی نیز منسوب شده است. کتاب حاضر که توسط نجیب مایل هروی، تصحیح و توضیح داده شده است، پس از مقدمه ای در فرهنگ اصطلاحات عرفانی، مولف رشف الالحاظ، معرفی نسخه ها و ...، در سه فصل اول در اسامی معشوق چون محبوب، جمال، کرشمه، ناز، حجاب و ... و دوم در اسامی رایج میان عاشق و معشوق چون میخانه، ساقی، رندی، گلزار، سجاده و ... و سوم در کلماتی که مخصوص عاشق و احوال اوست چون محنت، مدهوشی، سعادت، رنج، گوهر و ... حدود 300 اصطلاح عرفانی را تفسیر کرده است. این کتاب در سال 1362 و توسط انتشارات مولی در دسترس علاقمندان قرار گرفت.
محمود غنی زاده سلماسی (1258-1313 شمسی ) نویسنده، شاعر، مترجم، سیاستمدار، روزنامه نگار و از پیشتازان مشروطیت ایران بود. غنی زاده که در جوانی مقالاتی برای روزنامه حبلالمتین کلکته ارسال می کرد، با عبدالرحیم طالبوف نیز آشنایی و دوستی داشت. وی از طرفداران شعر و ادبیات کلاسیک بود و به نقد اشعار و گفتار نوگرا می پرداخت. میرزا محمود غنی زاده اشعار کمی پرداخته است که اغلب در جای معینی یادداشت نمی شدند و در مجالس دوستانه از حفظ قرائت می شدند. اغلب آثار منظوم کتاب پیش رو به همت فرزند شاعر از جراید و مجلات فارسی خارج از کشور گردآوری شده و انتهای آن با اشعاری در سوگ غنی زاده آراسته شده است. این کتاب در سال 1332 توسط کتابفروشی معرفت در دسترس علاقمندان قرار گرفت.
اين مقاله ضمن معرفي و شناساندن «روح الامين شهرستاني» به محضر ادبدوستان و ادب پژوهان، به مقايسه اجمالي منظومه «ليلي و مجنون» روح الامين شهرستاني با سلف آن «ليلي و مجنون» نظامي گنجهاي و همچنين پيشينه تقليدي از اين منظومه پرداخته است تا وجوه افتراق و اشتراک اين دو داستان از لحاظ روايت، ساختار و لفظ بررسي شود. روح الامين در شعرش به حکيم نظامي توجه داشته است و بيترديد او در اين پيروي از تجربه استادان پيش از خود بهره برده است؛ چنانکه از امير خسرو دهلوي، جامي و سنايي که از مقلدان نظامي هستند نام برده و از آنها به بزرگي ياد کرده است. روح الامين در کتاب خسرو و شيرين هدف از سرودن اين منظومه را برطرفکردن ضعفهاي خسرو و شيرين ميداند؛ البته در کتاب ليلي و مجنون نيز بر همين عقيده است و در روايت داستان دست ميبرد و با اين وجود در جايجاي کتاب از مقدمه تا پايان ميتوان ردپاي نظامي را ديد که چگونه روح الامين حتي در استعمال لفظ، معني و مفهوم به نظامي نظر داشته است و اگر اختلافاتي در اين بين ديده ميشود مربوط به نحوه بيان است که از شاعري به شاعر ديگر متفاوت است.
کنایه یکی از زیباترین و دقیقترین اسلوبهای هنری گفتار و رساتر از حقیقت است، زیرا در کنایه ذهن انسان از ملزوم به لازم منتقل میشود و با نوعی دلیل همراه میشود. کنایه از مهمترین شگردهای زیباآفرینی در شعر و از طبیعیترین راههای بیان است که در آیات قرآنی، اعتقادات پیشینیان، آداب و رسوم اجتماعی، گفتار عامه، امثال و حکم، تقاضا، انتقاد و در شعر، بخصوص در انواع هجو، نمونههای بسیاری از استعمال کنایه را میتوان یافت. در این مقاله با توجه به تاریک و مبهم بودن مرز بیان کنایه، استعاره، و مجاز در کتب بلاغی، تمامی مباحث علم بیان را میتوان از نگاهی دیگر در دو حوزه حقیقت و مجاز جای داد؛ اگر تشبیه در گستره حقیقت و استعاره در پهنه مجاز قرار داشته باشد، کنایه در هر دو میدان میتواند جای گیرد. کنایه مانند استعاره از حوزه حقیقت به مجاز راه مییابد با این تفاوت که معنی حقیقی خود را نیز حفظ میکند، به گونهای که بزرگان بلاغت نیز بر این باورند که اراده معنای حقیقی در کنایه جایز است. بنابراین میتوان گفت کنایه نه حقیقت صرف است نه مجاز صرف بلکه برزخی است ما بین حقیقت و مجاز و یکی از عوامل مهم زیبا آفرینی در کلام ادبی. اصولا در کنایه، کلام یکی است اما دو معنی از آن بر میآید. کنایه چون کیمیایی است که مس زبان عادی را به زر شعر مبدل میسازد.