قصههاي عاميانه و ادبيات غنايي از گستردهترين عرصههاي حضور عناصر فانتاستيک است. «هماي و همايون» از کهنترين منظومههاي عاشقانه، توانسته است اين عناصر را در خود گرد آورد. با اين تفاوت که حضور آنها در آثار منظوم نسبت به آثار منثور از نمود کمتري برخوردار است. نگارنده بر آن است که با معرفي اجمالي خواجوي کرماني و آثار وي، نوع داستان، نشانهشناسي عناصر داستانهاي فانتاستيک، طرحشناسي فانتاستيک، تخيلشناسي شخصيتهاي واقعي و تخيلي، شگردهاي طرحشناسي، مکانها و بناهاي فراطبيعي، و ... را در منظومه عاشقانه هماي و همايون بررسي کند و برتري اين داستان را بر داستانهاي منظوم و منثور هم دوره آن بازنمايد.
نویسنده در مورد این کتاب اینگونه میگوید: در سالهای اختناق و توقیف نوشتهها نویسنده هرچه دقت می کرد طوری مطلب بنویسد که به سانسور گرفتار نشود معذلک بیخطر هم نمیگذشت، از سالها پیش بصورت داستاننویسی بسیاری از مطالب را مینوشتم و پس از آنکه در جرائد آن روز مانند نشریات انجمن تبلیغات اسلامی منتشر میگشت، مستقلا هم به چاپ میرسید. و نخستین کتاب داستانهای اسلامی نویسنده به عنوان "شگفتیها از تاریخ اسلام و جهان" مکرر به چاپ رسید ولی دیگر از جلدهای بعدی خبری نشد. گرچه این چند داستان بایستی جلد سوم میگشت، اما چون جلد دوم که شامل داستانهای جالب و کمنظیر بود معلوم نیست دیگر به دستم برسد یا توفیق گردآوری آنرا از متون مختلف پیدا کنم. این مختصر را بنام جلد دوم تقدیم میدارم.
این کتاب مجموعه مقالات نجف سرکوهی است که شامل سه بخش به نامهای 1. شعر 2. داستان 3. در برابر روایت انحصاری تاریخ میشود. نویسنده در بخشهایی از این کتاب مقالاتی با عنوان: شعر نیما پس از 28 مرداد؛ سپهری، عارفی غریب در دیار عاشقان؛ فروغی تازه در پنج شعر فرخزاد؛ تکرار، فرمالیسم و بحران شعر فارسی و ... را به رشته تحریر درآورده است.
مقامه یکی از شکلهای بیانی رایج ادبیات عرب است که در قرن چهارم هجری به دست بدیعالزمان همدانی ساختاری منظم یافته و در فرهنگ و ادبیات جامعه اسلامی آن روزگار از پایگاه و ارج ویژهای برخوردار بوده است. در این جستار به فرهنگ و ادبیات و اندیشههایی پرداخته شده است که میتوان گفت درونمایه بیشتر مقامات بدیعالزمان بر اساس آنها شکل گرفته است. بسیاری از مقامهنویسان، از این قالب بیانی، برای ترویج آراء و اندیشههای خاص خود بهره برده و با این ابزار به خلق آثار ارزندهای در این زمینه پرداختهاند، اما در آثار فرهنگ عامه به گونهای که در مقامات بدیعالزمان مشهود است، چندان جلوهای ندارد. بدیعالزمان همدانی گذشته از موضوعهای اصلی مقامهها در اندرون حکایات به طرح موضوعات اجتماعی و فرهنگ عامه روزگار خود پرداخته که ذهن هر خوانندهای را به خود میکشد و انگیزه وی را برای تحقیق و مطالعه در این مقامات بیشتر میکند. به عنوان مثال بدیعالزمان در مقامات خود از مراسم خواستگاری، تشیعجنازه، نوع برخوردها به هنگام دیدار، هجو و مدح و گدایی پرده برداشته و با آوردن نامهای جانوران و درختان مختلف به غنای این اثر ادبی افزوده است. نیز بسیاری از خوراکیها و پوشاکهای عصر خود را به رشته تحریر درآورده از گونه و روش عیاشی و میخوارگی و مجلسهای عیش و نوش مردم سخن به میام آورده و سفرهآراییها را چنان به تصویر کشیده است که چون آینهای رخسار اوضاع اجتماعی دوران او را مینمایاند.