پیوند فرهنگی و ادبی ایران و هند در طول تاریخ، پیوندی استوار و غیر قابل انکار بوده و با فراز و فرودهای بسیار در گستره روزگاران استمرار داشته است. این پیوند در عصر صفویان ایران و گورگانیان هند به اوج خود رسیده که شعر و ادبیات این عصر، آیینه تمامنمای آن است. شعر صائب که نقطه اوج شعر این عصر است، با هنرمندیهای بسیار، تعامل فرهنگی و ادبی این دو سرزمین را به تصویر کشیده به گونهای که در آمیختگی فرهنگ و ادبیات ایران و هند یکی از ویژگیهای بارز آن به شمار میآید: استقبال از شعر پارسی گویان هند، بهرهگیری از سنّتهای ادبی این سرزمین، بهکارگیری زبان شعری شاعران پارسی گوی هند، تأثیرپذیری از عاشقانههای ادبیات هند و سرانجام بازتاب فرهنگ، اعتقادات، آداب و رسوم هندوان، از جلوههای بارز پیوند فرهنگی و ادبی ایران و هند در شعر صائب است که درک و فهم شعر او و گرهگشایی پیچیدگیهای آن، بدون آگاهی از موارد مذکور، چندان آسان نیست. این مقاله با جستجو در دیوان صائب و استخراج ابیات مرتبط با موضوع و نقد و تحلیل و دستهبندی موارد استخراج شده و بهرهگیری از پژوهشهای این حوزه کوشیده است با معرفی برخی از جلوههای فرهنگ و ادبیات هند در شعر صائب، راهی برای ورود به دنیای پر رمز و راز شعر او بگشاید.
نوزده مقاله این دفتر در چهار مقاله کلی طبقه بندی شده اند: فرهنگ و آزادی، فلسفه و مسائل اجتماعی، مسائل مربوط به سوسیالیسم، و مساله روشنفکران. در بخش نخست درباره سیاست فرهنگی، نقش فرهنگ و رواداری در رشد دموکراسی، نقش مطبوعات، مفهوم نوآوری ادبی و اجتماعی و روند آزادیخواهی در کشورهای آفریقایی سخن گفته میشود. در بخش دوم بحثهایی درباره مرلوپونتی، مارکس و منتسکیو به میان می آید. بخش سوم به تحولات بلوک سوسیالیسم پرداخته روند تحولات را در کوبا و چین و شوروی دنبال می کند. بخش چهارم شامل دو مصاحبه است درباره روشنفکران و روابط آنان با مردم و قدرتها و ایدئولوژیها و مساله بحران هویت در آنان.
دیدگاه (ایدئولوژی) مردم و یا هر کشوری را باید در خون و سرشت مردمش جستجو کرد که می توان گفت: "دیدگاه فرمان سرشتی است" این فرمانها اگرچه گاه شدنی است که از سوی یک تن و یا گروهی انگشت شمار بازتاب شود باید پذیرفت که گرفته شده از فرمانهای سرشتی گروهی بیشترین و یا نزدیک به همه مردم می باشد. باید پذیرفت که در رهگذر زندگی هر مردمی، نخست تکدانگانی از آن مردم راه شناسایی پیش گرفته به شناختی راستین رسیده یا می رسند آنگاه شناخت راستین خود را که با بهره گیری از ویژگی های فرهنگ خود دست آورده اند پاسداری می کنند و سپس به رای همگانی می گذارند. اگر همگان پذیرایش شدند که راه زندگی و جاویدی پیش می گیرد وگرنه گاه در نخستین گام راه مرگ و نیستی می پیماید و از میان می رود...
خواجه شرف الدین شاپور(ارجاسب) تهرانی رازی از شاعران نامی اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری است. در مورد او مینویسند که به جودت طبع سلیم و حدت ذهن مستقیم معروف و صاحب اخلاق حمیده و صفات پسندیده و سرآمد شعرای زمان خود بوده است.علاقه و ارادتش به خاندان عصمت و ظهارت -علیهم السلام- از جایجای اشعارش آشکار و هویداست. تعداد ابیات دیوان موجود که حاصل مقابله هشت نسخه دیوان اوست،4309 بیت است. اشعار شاپور در دیوان حاضر عبارتند از: غزلیات: قسمت عمده اشعار شاپور بنا به ویژگی عصر صفویه غزل است که در این دیوان شامل 484 غزل و جمعا 2918 بیت است. قصاید که شامل 17 قصیده و جمعا 730 بیت است که محتوا و مضامین عمده این قصاید، ستایش خاندان عصمت و طهارت و مدح پادشاهان و وزرای عصر است. مثنوی خسرو شیرین شامل 235 بیت که به تقلید از مثنوی خسرو شیرین نظامی سروده شده، هرچند که شاعر موفق به اتمام این مثنوی نشده است. دو ترجیعبند با 208 بیت که دارای مضامین عاشقانه هستند و به تقلید از ترجیعبندی سعدی سروده شدند. رباعیات شامل 109 رباعی با معانی و مضامین گوناگون.
«مطلع» از متون بلاغي عروضي قرن يازدهم هجري است که رضي الدين محمد بن محمد شفيع مستوفي از وزراي اديب عصر صفويه، آن را به نگارش درآورده است. اين اثر به اشاره خليفه سلطان مازندراني، وزير دانشمند دربار صفويان، نوشته شده و به او نيز اهدا شده است. موضوع کتاب، عروض، قافيه، معاني، بيان و بديع است. و بر پايه آثار بلاغي و عروضي قبل از خود، بويژه حدائق السحر، معيار الاشعار، معيار جمالي تاليف شده است. اين اثر ميتواند حلقه مفقوده بلاغت دوره تيمور و قاجار را به خوبي روشن نمايد و در ترسيم سير کتب بلاغي سهمي بسزا داشته باشد.