حافظ براي گريز از تکرار در کاربرد صور خيال، که نتيجه آن چيزي جز بيهوده‌گويي نيست به شگردي هنرمندانه و روانشناسانه روي مي‌آورد که در اين مقاله از آن با عنوان «تداعي معاني» ياد شده است. «تداعي معاني» در روانشناسي به اين معني است که يک مفهوم، سلسله مفاهيمي را بر اساس اصل مجاورت يا مشابهت و يا تضاد به ذهن تداعي مي‌کند. در شعر حافظ اين گونه است که اجزاي يک تصوير، سنتي در هم شکسته شده با يک جابه جايي به گونه‌اي به کار برده مي‌شود که هر جزء، اجزاي ديگري را تداعي مي‌کند؛ براي نمونه در سنت ادبيات، زلف هميشه با تعدادي صفت‌هاي کليشه‌اي همچون پريشاني، آشفتگي، درازي، سياهي، چين و شکن يا شماري مشبه‌به‌هاي تکراري مانند بنفشه، سنبل، سلسله، حلقه، مشک. همراه است، ولي حافظ برخلاف سنت در کنار زلف، درازي را به اميد و يا پريشاني را به دل نسبت مي‌دهد. در کتاب‌هاي بديع فارسي به تداعي معاني به عنوان يک آرايه توجه نشده و تنها دکتر شفيعي کدکني از نقش قافيه در ايجاد تداعي معاني ياد کرده است، اما در غرب بويژه در داستان‌نويسي به روش «جريان سيال ذهن» به اين موضوع پرداخته‌اند. در اين مقاله پس از بررسي تداعي معاني در حوزه روانشناسي و ادبيات و بيان تفاوت آن با ايهام، تناسب و ايهام تناسب، نمونه‌هاي يافته شده اين آرايه در ديوان حافظ ارائه شده است. حاصل پژوهش حاصل شد، اين است که هر چند نمونه‌هاي خام و ابتدايي اين آرايه در ديوان شاعران قبل از حافظ و نيز معاصران وي و حتي در شعر شاعران پيشگام از جمله رودكي، كمتر ديده مي‌شود، اين نمونه‌ها بسيار نادر و كمياب است حال اينكه در شعر حافظ به نسبت ديگران بسامد زيادي دارد و در شعر او هم نمونه‌هاي اين جا به جايي در صفت‌ها و مشبه‌به‌هاي زلف ـ به دليل تعدد آنها ـ بيش از موارد ديگر است.

منابع مشابه بیشتر ...

654f801a00910.jpg

مضامین مشترک در ادب فارسی و عربی

سید محمد دامادی

کسانی که در ادب فارسی از روی صدق و تانی و نه از سر هوی و تمنی، تاملی مستمر و بی وقفه به منظور کشف اصول و موازین حاکم بر ادب و فرهنگ ایران داشته اند، نیک می دانند که از جمله مظاهر توانایی شگفت آور سخن سرایان بزرگ و افسونگر فارسی زبان، آنست که با قدرت استفاده از قانون تجرید و تعمیم ذهن خلاق و آفرینشگر خویش، بخوبی توانسته اند با رویت مناظر در صحنه حیات و اندیشه در کار روزگار و ژرفکاوی در پدیده های گیتی و ترکیب آن ها با یادها و خاطره ها و خوانده ها و شنیده ها و در یک کلام دانسته ها آمیزه ای از عبرت و حکمت پرداخته و با عرضه دستاوردهای تامل و تجربه در قالب سخنان منظوم و منثور خوانندگان آثار خویش را از چشمه سار زلال ذوق سلیم خود سیراب ساخته و قریحه جمال پرست آن ها را نوازش داده، آدمیان را از زادگان طبع جویای کمال خویش برخوردار و کامیاب گردانند...

642ecf69554b1.jpg

فرهنگ علوم نقلی و ادبی

سیدجعفر سجادی

فرهنگ علوم نقلی و ادبی تالیف سید جعفر سجادی شامل لغات و اصطلاحات ادبی، فقهی، اصولی، معانی بیان و دستوری است که در سال 1344 توسط موسسه مطبوعاتی علمی به چاپ رسیده است.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

58030cd511335.PNG

نقد و بررسي زيباشناختي «نفثه المصدور»

احمد طحان

«نفثه المصدور» را «شهاب الدين محمد خرندزي نسوي» پس از تازش مغولان به ايران و کشته‌شدن «جلال الدين خوارزم شاه» با نثري شاعرانه مي‌نويسد و در آن به شرح دردها و در به دريهاي خود مي‌پردازد. اين کتاب داراي سبکي سه گانه: ساده، فني و مصنوع و سرشار از آرايه‌هاي درهم پيچيده و چند لايه شعري است. آرايه‌ها و ابزارهاي آفرينش شعر را در اين کتاب بر اساس کاربرد و بسامد ـ مي‌توان به سه گروه تقسيم کرد: الف: بديع لفظي: اوج آرايي، جناس، سجع، موازنه ب: بديع معنوي، ايهام، تناسب (مراعات‌النظير) استخدام، تضاد، پارادوکس، تلميح، ارسال المثل پ: بيان: مجاز، تشبيه، استعاره، کنايه. در اين مقاله به اجمال براي هر يک از آرايه‌ها، نمونه‌هايي از هر دست آمده است.

پژوهش‌ها/پژوهش‌ در نثر و متون پژوهش‌ها/نقد و نظریه ادبی
مقاله
57b8c8bb4b844.PNG

شهزاده نابینا

احمد طحان

حماسه رستم و اسفندیار، داستان سرگشتگی انسان بر سر دوراهی‌هاست. در روایت‌های کتبی، اسفندیار با خوردن اناری که زرتشت بر آن دعا خوانده رویین تن می‌شود ـ انار نماد بی مرگی و جاودانگی است ـ اما چشمان او آسیب‌پذیر می‌ماند. او برای رسیدن به تاج و تخت، کورکورانه از پدرش برای جنگ با رستم اطاعت می‌کند. بنابراین آسیب‌پذیر بودن چشمان این "شهزاده نابینا" رمز آن است که او قدرت بینش ندارد. در اسطوره، چشم بسته نماد بی‌خردی و بی‌خردی به معنی مرگ و نابودی است. در این جستار، نخست بر بنیان آن چه در نامه‌های دینی آمده است. چهره آیینی اسفندیار نموده می‌شود و سپس شخصیت وی را در حماسه بررسی می‌کنیم تا دو گانگی شخصیت وی در برنامه‌های دینی و حماسی پدیدار شود.

فرهنگ و تمدن/اسطوره و فرهنگ
مقاله