امروزه «تاثير مصرف‌گرايي آمريكايي» يكي از مهم‌ترين پديده‌هاي تاثيرگذار بر سبك زندگي در اغلب كشورهاي جهان و جزئي از فرآيند جهاني شدن قلمداد مي‌گردد. با پيشرفت فناوري ، تغيير چشمگيري، هم در سبك زندگي و هم در مصرف جوامع ديده مي‌شود. مكزيك، به ويژه نسل جوان آن نيز، از اين تحولات و تغييرات دور نمانده و هم مرزي با ايالات متحده بر اين تحولات بي‌تاثير نبوده است، با عنايت به ابعاد جهاني‌شدن، پژوهش حاضر به بررسي شاخص «جهاني‌شدن فرهنگي و در راستاي آن آمريكايي‌شدگي» در جامعه مكزيك از ديدگاه انديشمنداني چون آنتوني گيدنز و رونالد رابرستون پرداخته و با توجه به نشانه‌هاي موجود در فيلم «فصل اردك‌ها»، از روش نشانه‌شناسي رولان بارت بهره گرفته است. بنابراين هدف و سوال اصلي پژوهش حاضر، بررسي تاثير الگوهاي فرهنگ مصرفي و سبك زندگي آمريكايي بر سبك زندگي جوانان مكزيكي است.

منابع مشابه بیشتر ...

65805cb3b6049.jpg

پنجاه متفکر بزرگ معاصر: از ساختارگرایی تا پسامدرنیته

جان لچت

نویسنده این کتاب به صراحت اقرار می‌کند که مشروعیت آن بیشتر از هر چیزی از اثر مشهور دانیل کالاهان با عنوان "پنجاه فیلسوف کلیدی" (۱۹۸۷) الهام گرفته است. اگرچه تفاوت‌های معینی این اثر را از سایر آثار مشابه متمایز می‌سازد؛ کالاهان باید فیلسوفانی را در طول تاریخ فلسفه انتخاب می‌کرد که نیز به عنوان شخصیت‌هایی شناخته‌شده در میان عموم مردم بودند، مثل فیگورهایی چون افلاطون و هابز یا سارتر. با این حال، انتخاب جان لچز فیلسوفان معاصری که گاه هنوز تا شهرت فاصله داشتند بود. به علاوه، سوال تکراری در مورد تشکیل مجموعه "پنجاه متفکر کلیدی" بیش از سایر آثار مشابه مطرح شد: آیا توافقی در مورد انتخاب متفکران و فیلسوفان وجود دارد که بعضی از آن‌ها هنوز هم در زمان تدوین این اثر در دسترسند؟ به عبارت دیگر، آیا در واقع اسامی مهم‌ترین فلاسفه معاصر در این لیست محل دارند یا می‌توان اسامی دیگری را نیز در نظر گرفت؟ این چالش خود باعث جایگزین شدن اسامی چون آگامبن، بادیو، برگسون، باتلر، دریدا، هایدگر، هوسل، ماتراورز، ویریلیو و ژیژک در ویرایش دوم این کتاب شده است. از دیدگاه نویسنده، مبنای کار او نیز در انتخاب‌های روشن‌کننده و آموزندهٔ آثار بوده است. لچز پنجاه متفکر کلیدی معاصر را در ده گروه تقسیم‌بندی کرده تا تفکرات آن‌ها را درک کنیم: ساختار‌گرایی ابتدایی، فنومنولوژی، ساختار‌گرایی پسااستراکچرالیسم، نشانه‌شناسی، فمینیسم موج دوم، پسامارکسیسم، مدرنیته، پسامدرنیته و در نهایت تفکرات الهام‌گرفته از زندگی. امیدواریم این تقسیم‌بندی به خوانندگان در درک جهت‌گیری‌های فکری متفکران و همچنین درک کلی از معنا و مفهوم این مجموعه کمک کند.

5ff2f935551b8.png

مجله دانش، شماره 136 ـ 137

گروهی از نویسندگان

فهرست مقالات این شماره بدین ترتیب است: سخن دانش، نسخ خطی سعدالدین احمد کابلی بره‌کی انصاری/ پرویز سفرعلی ـ علی زمانی - فاطمه کوپا - فاطمه معین‌الدینی، ویژگی‌های بلاغی و سبکی تاریخ بحیره/ علیرضا صالحی، تحلیل تاثیر و نفوذ زبان ایران باستان بر زبان‌های سرزمین پاکستان/ عنبر ذوالفقار- فلیحه زهرا کاظمی- فاطمه سن، طریقت کبرویه همدانیه حسینیه و روابط آن با سرزمین هند/ فاطمه فیاض- محمدرضا ترکی، هجو و انواع آن در شعر دوره مشروطه/ ناصر شیری زاده – زهره اله‌دادی دستجردی، بررسی دیوان اشعار حسرت مشهدی/ ذوالفقار علی، بررسی و تحلیل تصویرگری اشعار فارسی میرزا غالب دهلوی/ ظفر مصطفی، تحلیل تطبیقی نشانه‌شناسی اجتماعی در داستان‌های «بچه‌های قالیباف‌خانه» و «لیدیا»/ شیرزاد طایفی- نعیمه موسوی، ترجمه داستان و رُمان‌های فارسیِ معاصر به اردو در پاکستان پس از 1990/ سمیع الله.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

578099c0b29bc.PNG

آواي شوريدگي مولانا و نغمه شيفتگي سان خوآن دلاكروز

مریم حق‌روستا

عارف و شاعر نامي ايراني؛ مولانا، با سردادن شوريدگي خود، قرن‌ها تاثير چشمگيري در ادبيات ملت‌هاي مختلف داشته است، به طوري كه شاعران و نويسندگان ديگر كشورها شيفته اشعار عارفانه وي شدند و آثار ماندگاري آفريدند. ادبيات اسپانيايي زبان نيز از آثار مولانا بي‌بهره نبوده و شاعراني در اين خطه پرورش يافته‌اند كه تاثيرپذيري از انديشه‌ها و تفكرات عارف بزرگ پارسي، مولانا، در آثارشان به گونه‌اي چشمگير مشهود است. عارفاني چون سان خوآن دلاكروز و سانتا ترسا اين جمله كسان‌اند كه با تحقيقي پيرامون اشعارشان مي‌توان بر اين مدعا صحه گذاشت. در اين مقاله ابتدا پيرامون عرفان اسلامي در اسپانيا و تاثيرات تصوف اسلامي بر ادبيات و فرهنگ آن سرزمين توضيحاتي داده خواهد شد و سپس درباره تاثير انديشه‌هاي مولانا بر يكي از نام آورترين اديبان اسپانيايي زبان، سان خوآن دلاكروز، بحث خواهد شد.

پژوهش‌ها/پژوهش‌ در شعر و شاعران مشاهیر ادبیات فارسی/مولوی/پژوهش درباره مولوی
مقاله
576e4163861e6.PNG

تحليل گفتمان انتقادي هويت ملي در سينماي پس از انقلاب مكزيك بر مبناي فيلم «جهنم»

مریم حق‌روستا

سينما به عنوان يكي از صنايع فرهنگي، ارتقاء‌دهنده هويت، حافظه، رؤيا و پروژه‌هاي جمعي است. واضح است كه كشور مكزيك نيز براي معرفي هويت جمعي خويش به جهانيان از اين صنعت بهره برده است. بررسي چگونگي بهره‌بري مكزيك از اين صنعت، مي‌تواند گام مؤثري در بهبود سينماي اين كشور به شمار آيد. رويكردهاي منشأشناسي ملت‌ها، بر فرهنگ، به عنوان پيش شرطي ضروري براي ساخت و تجربه هويت ملي، اتفاق نظر دارند. آنچه يك فيلم را در ارتباط با سينماي يك ملت قرار مي‌دهد، «فرهنگ عمومي و جمعي يك ملت» است. فيلم «جهنم»، علي رغم پرداختن به قاچاقچيان موادمخدر در مكزيك، تنها هويت فرهنگي و ملي بخش شمالي مكزيك را بازتاب مي‌دهد. از طرف ديگر، مكزيك هنوز راه زيادي را تا تحقق اهداف انقلابي خويش پيش روي دارد. اتخاذ رهيافت شفاف‌سازي و مقابله با مسائل اجتماعي در اين فيلم، نشان از اين دارد كه سينماي مكزيك بر آن است تا گام‌هاي مهم در راستاي تحقق اين اهداف بردارد. در پژوهش حاضر، رويكرد انتقادي فيركلاف در سه سطح توصيف، تفسير و تبيين و در وجوه روايي، ادبي و سينمايي فيلم «جهنم» به كار گرفته شده است.

هنر/مطالعات عمومی پژوهش‌ها/نقد و نظریه ادبی
مقاله