مقاله حاضر تلاشي است براي تحليل تفكر رنسانس درباره زن و شيوههاي رايج آن دوره در سركوب صداي زنانه، آنگونه كه در نمايشنامه رامكردن زن سركش اثر ويليام شكسپير نمود يافته است. بررسي شرايط فرهنگي حاكم بر دوره رنسانس نشان ميدهد كه يكي از ويژگيهاي اين دوره تاريخي، هراس و وحشت مرد از صداي زن است. اين هراس، كه ريشه در روايتهاي اساطيري، ادبي و مذهبي غرب دارد، در آثار ادبي اين دوره به وضوح نمود يافته است. در اين مقاله با بررسي نمايشنامه رامكردن زن سركش، تلاش كردهايم چگونگي سركوب زن را در اين دوره آشكار كرده و نشان دهيم كه چگونه شكسپير با برجستهسازي گفتمانهاي مردانگي و زنانگي و تناقضات موجود در آنها در اوايل دوره مدرن، كه دوره گذار در تفكر و فرهنگ غرب است، تلاش مرد رنسانس را به باد انتقاد گرفته است. براي تبيين بحث به شيوه ماترياليزم فرهنگي از متون گوناگون تاريخي و تعدادي از پوسترهاي معاصر استفاده كردهايم.
ریچارد سوم نمایشنامهای از ویلیام شکسپیر است. 33 نقش اصلى و دهها نقش فرعى در این نمایشنامه حضور دارند. پنج پرده و 25 صحنه متفاوت در مکانها و زمانهاى مختلف باعث شده تا ریچارد سوم به لحاظ اجرا یکى از دشوارترین آثار نمایشى شکسپیر به شمار آید. «ریچارد سوم» شکسپیر از زمان سلطنت هنرى پنجم بر خاک انگلستان و شکست و عزلت فرانسه دشمن دیرین و دیرپاى بریتانیا آغاز مىشود. اما با قتل هنرى پنجم و در حالى که پسرش تنها سهماهه است، آرامش سرزمین برهم مىخورد. امرا و نجیبزادگان محلى علم طغیان به دست مىگیرند و از دیگرسو فرانسه نیز به رهبرى دخترکى جوان و کاریزماتیک به نام ژاندارک، به مقابله با سربازان اشغالگر انگلیسى دست مىزند. تا زمانى که هنرى ششم بزرگ شود و تخت و تاج مدعیان فراوان مىیابد و دورانى از جنگهاى داخلى در انگلستان آغاز مىشود که به دوران جنگهاى گل شهرت مىیابد. در این دوران پدر پسر مىکشد، پسر بر ضد پدر مىشورد.
ویلیام شکسپیر (1564-1616 میلادی ) شاعر، نویسنده، بازیگر و نمایشنامه نویس انگلیسی بود. نمایشهای ابتدایی شکسپیر در میانه و اواخر دهه ۱۵۹۰ تاریخ گذاری شده و شامل هنری چهارم، تیتوس آندرونیکس، رویای نیمه شب تابستان، بازرگان ونیزی و ریچارد دوم میشوند. برخی تراژدیهای مشهور او که در اوایل دهه ۱۶۰۰ نگاشته شدهاند اتللو، شاه لیر و مکبث را دربرمی گیرند. در حدود سال ۱۶۱۰ شکسپیر به نوشتن ادامه می دهد و تالیف طوفان، هنری هشتم، سیمبلاین و داستان زمستان حاصل این دوره می باشد. کتاب حاضر متشکل از ده حکایت از ویلیام شکسپیر در دو مجلد است که به قلم علی اصغر حکمت خلاصه و به نثر روان فارسی برگردانده شده اند. تاجر ونیزی، افسانه دلپذیر، مکبث پادشاه اسکاتلند، طوفان و قصه زمستان پنج حکایت جلد اول و خوابی در شب تابستانی، غمنامه اتللو یا مغربی ونیز، رومئو و ژولیت، غمنامه هملت، شهزاده دانمارک و حسن خاتمت حکایات جلد دوم را تشکیل می دهند. این کتاب در سال 1335 در لاهور به چاپ دوم رسید.
در این پژوهش، با مقابله درخت انجیر معابد احمد محمود و عمارت هفت شیروانی ناتانیل هاثرون، و با استفاده از تعریف اولریش وایس اشتاین از مفهوم «تأثیر» در ادبیات تطبقی، چنین استدلال شده است که محمود از رمان هاثورن تأثیر گرفته است. همچنین در این مقاله، با تمرکز بر مؤلفه شگرفی، به مثابه یکی از مهمترین جنبههای تشابه دو رمان، و تاکید بر کارکرد ساختاری متفاوت شگرفی در بافت دو متن، بر خلاقیت و اصالت نویسنده تأثیرپذیر تأکید کردهایم تا رابطه میان دو نویسنده از مقوله تقلید (به تعبیر وایساشتاین) متمایز شود. هدف از برجسته کردن این تفاوت نشان دادن اصالت رمان محمود در بافت تاریخی خویش، به مثابه اثری پسامدرن است.