چه چیزهایی مایه ایستادگی و پیروزی رزمندگان بر دشمن مهاجم بود؟ در این مقاله این مهم در رمانهای دفاع مقدس ریشهیابی و تقسیمبندی شده است. شخصیت یکی از عناصر اصلی رمان است که با محتوا و درونمایه و شکل اثر، رابطه نزدیکی دارد. انگیزه و عمل شخصیت، بازتابی از مسائل اجتماعی است. بررسی شخصیت در رمان دفاع مقدس، کلید درک انگیزه و اندیشه مبارزان در طول هشت سال جنگ تحمیلی است. آنچه در شخصیتهای رمان دفاع مقدس بیشتر نمود دارد؛ چرایی دفاع است نه چگونگی دفاع. این نکته در فکر و عمل کاملا آشکار است. سطوح فکری و کنشی مبارزان، بیانگر دلایل و نوع مقاومت در برابر دشمن است و عوامل و مؤلفههای پایداری ملت ایران را نشان میدهد. فکر و عمل شخصیتهای رمان، زمینههای عقیدتی و اجتماعی و تاریخی مقاومت را بیان میکند. در بررسی شخصیتها، هویت دینی و عرفانی رزمندگان در ارتباط با امام و مردم و انقلاب اسلامی، عوامل اصلی پایداری در برابر دشمن هستند و وحدت عقیدتی و عاطفی رزمندگان با خود و خانوادهها، تقویت روحیه مقاومت است. ماهیت رمان دفاع مقدس نیز چیزی جدای از این مؤلفهها نیست. در این نوشتار سعی شده است این عوامل، به عنوان مهمترین مؤلفههای پایداری مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند.
رابطه ادبیات و هنر همواره، به عنوان یکی از موضوعات مورد توجه ادبیات تطبیقی، مد نظر بوده است، خصوصاً که ادبیات تطبیقی از سالهای 1970 میلادی با نظریات هنری رماک شکل جدیدی از مطالعات را با تکیه بر پژوهشهای بینارشتهای به نمایش گذاشته است. سینما و ادبیات ـ به عنوان روشهای متفاوت بیان ـ هر دو سعی در ترسیم هنرمندانه عوامل تشکیلدهنده روایت، نظیر شخصیت، مکان، زمان و دیدگاه، به وسیله رسانههای متفاوت کلمه و تصویر دارند. در این میان تأثیر این دو هنر در یکدیگر باعث ایجاد تغییراتی در این ساختارها گردیده و شکل جدیدی از نوشتار را که هم زمان از ویژگیهای رمان و فیلم بهرهمند گردیده را پدید آورده است. این مقاله با بررسی مضمون شخصیت داستانی در آثار سینمایی بهمن فرمانآرا و چند رمان نوِ فرانسوی و ایرانی سعی در نشان دادن چگونگی نمایش این مضمون ثابت به واسطه دو رسانه متفاوت و درنهایت امکان صرفنظر کردن از مرزبندی میان نوع نوشتار رمانی و فیلم نامهای در مباحث مشترکی چون مضمون شخصیت داستانی را دارد.
قسمت اعظم رمانهای جنگی فارسی که با موضوع جنگ ایران و عراق نگاشته شدهاند، به مضامین عقیدتی و سیاسیِ همسان پرداخته و بنابر مصالح اجتماعی، درجهت ترویج گفتمانی واحد عمل کردهاند؛ اما در این میان شاهد ظهور آثاری متفاوت، مانند رمان شطرنج با ماشین قیامت نوشته حبیب احمدزاده نیز هستیم که تاحدودی از آثار تک گویه فاصله گرفته و از عناصر موجد چندآوایی بهره بردهاند. درواقع، رمان مذکور از جهاتی چند، با تعریفهایی که باختین در مبحث کارناوالگرایی درباره رمانهای چندآوایه بیان کرده است، مطابقت دارد. شطرنج با ماشین قیامت با وارد کردن جسمانیات به زندگی قهرمان و همچنین کاربرد گفتار کوچه بازاری و دشنام آلودِ یکی از شخصیتهای داستان، موجب تکثر نگرشها و سبکهای زبانی داستان میشود. جهان بینی راوی تنها دیدگاه ابرازشده در داستان نیست؛ این جهان بینی به واسطه پرسشهای وجودشناسانه و ضد گفتمان یکی دیگر از شخصیتها، اقتدار معهود خود را ازدست میدهد. پدیده قرینهسازی و خلق جفتهای تقلیدی برای اشخاص و وقایع داستان نیز برخاسته از خصلت دوسویه کارناوال است؛ ضمن اینکه به تعویق افتادن کنش قهرمان/ راوی در انجام وظایف نظامی و مشغولشدن به امور غیرمتعارف، پیروزی را به عنوان امری مسلم به تأخیر میاندازد و به این ترتیب، موجب خدشهدارشدن عامل کلیدی زمان خطی در رمانهای تکگویه میشود.
مثنوي گنجينه الاسرار، اثر ماندگار عمان ساماني يکي از شاهکارهاي ادب عرفاني در حوزه ادبيات عاشورايي است. اين مثنوي گرانسنگ، در بيش از 800 بيت و در بحر رمل مسدس محذوف با نگاهي عرفاني به حوادث کربلا به رشته نظم کشيده شده است که در اين زمينه از شهرت و اعتبار خاصي برخوردار شده است. از طرفي ديگر، مثنوي زبده الاسرار صفي علي شاه اصفهاني نيز با همين درونمايه و در همين وزن در بيش از 4500 بيت، اندکي پيش از گنجينه الاسرار عمان ساماني سروده شده است. با توجه به تقدم زماني سرايش زبده الاسرار نسبت به گنجينه الاسرار و تقدم ارزشمندي و ماندگاري گنجينه الاسرار بر همه آثار عرفاني عاشورايي خلق شده پيش و پس از خود؛ اين مقاله کوشيده است تا با مقايسه نگاه عرفاني و انديشه اين دو شاعر هم روزگار به موضوع واحد، اين نتيجه را اثبات نمايد که عمان ساماني در خلق اثر ماندگار و بينظير خويش تحت تاثير و تقليد زبده الاسرار صفي علي شاه بوده است و در بيان هر يک از شخصيتهاي عاشورايي، کليت مفهوم را از صفي علي شاه وام گرفته و با زباني تازهتر آن را پرورانده و در نهايت ايجاز و در قالب واژگاني که رنگ و بوي مرثيه دارند، آن را باز گفته است. هم چنين اين مقاله اين نکته را با آوردن شواهد نشان ميدهد که عمان ساماني ضمن روايت هر شخصيت، عينا به نقل موضوع، بيت، يا انديشههاي عرفاني مطرح شده در زبده الاسرار پرداخته از اشعار و انديشه صفي علي شاه، هم در لفظ و هم در معني بهره فراوان جسته است.
يكي ازوقايع مهم ّتاريخ ايران، حمله اعراب مسلمان است كه تأثيرات سياسي، فرهنگي و ... فراواني به همراه داشت. يكي از اين تأثيرات، ظهور و نمود ادب عربي درفارسي است. دراين نوشته، سعي شده است ضمن ذكر مهمترين عوامل ظهور و تأثير ادب و فرهنگ عربي بر فارسي، موارد مثبت و منفي آن نيز بحث و بررسي گردد. شواهد نشان ميدهد كه علي رغم تأثيرپذيري فرهنگ و ادب فارسي از عربي ،بدليل صبغه اسلامي آن، هويّت ايراني و ادبيّات فارسي باقي ماند و هيچگاه فرهنگ و تمدّن ايراني مقهور فرهنگ قومي عرب نگرديد، بلكه قوم ايراني، بدليل اصالت تمدّن غني خود، ضمن استفاده بهينه از فرهنگ و زبان اعراب، به پاسداري از تمدّن و فرهنگ و زبان خود، برخاستند؛ بطوريكه امروزه، زيباترين و استادانهترين و شيواترين آثار ادبي در حوزه نظم و نثر به زبان فارسي، زينت بخش محافل ادبي جهان است.