گروههاي اسمي وابستگي از اقسام اصلي و مهم گروههاي اسمي است. اين گروهها از نظر انواع و اقسام دامنه گستردهاي دارند. ما اين قسم گروه اسمي را از منظر دستور زبان تاريخي در تمام کتاب تاريخ بلعمي (مصحح ملک ﺍلشعراء بهار، چاپ دوجلدي سال 1353) ـ که از نخستين آثار بازمانده زبان فارسي دري است ـ بررسي کردهايم؛ يعني تنها به مسائلي از آن اشاره کردهايم که صورا يا معنا جنبه تاريخي دارند و خصوصيت سبکي نيز براي متن يادشده به شمار ميروند. ساختار و روش بررسي بر مبناي تعاريف و تقسيمبنديها و ديگر مطالبي است که زنده ياد فرشيدورد درباره اين گروههاي اسمي به تفصيل آوردهاند و البته از کتابهاي دستور ديگران نيز ـ اگر مطالبي متناسب با بحث داشتهاند ـ بهره گرفتهايم. هدف از نگارش اين مقاله شناخت دقيق تاريخي (متن بنياد) از گروه اسمي وابستگي است که از مسائل جزئي دخيل در نحو و از پرکاربردترين گروههاي نحوي در کلام هستند. تحقيق علمي يک موضوع خاص دستوري در يک متن مشخص گامي است در جهت غناي دستور زبان تاريخي دورهاي و نيز کمک به فهم معاني متون قديم. همچنين سعي کردهايم تا جايي که ممکن است مطالب را با زبان علمي و ساده براي خوانندگان روشن سازيم.
ماخذ اصلی کتاب تاریخ بلعمی، تاریخ طبری است اما در حقیقت اقتباسی است از آن نه ترجمه کامل. نویسنده و مترجم آن بلعمی وزیر منصوربن نوح است که به فرمان آن پادشاه از 352 هجری به ترجمه و تلخیص تاریخ طبری آغاز کرد و از منابع دیگر نیز استفاده نمود. از این کتاب نسخه های خطی متعدد در دست است و یک بار هم در هندوستان طبعی مغلوط شده است. قسمتی از این کتاب که از آغاز تا اسلام را در برمیگیرد توسط وزارت فرهنگ و به تصحیح ملک الشعرای بهار و محمد پروین گنابادی در سال 1341 چاپ شده قسمتی دیگر که مربوط به حوادث سالهای 15 تا 132 هجری است بوسیله بنیاد فرهنگ ایران از روی نسخه محفوظ در آستان قدس رضوی در سال 1344 چاپ عکسی شده است.
گزارش قیام سرور آزادگان حضرت سیدالشهداء حسین بن علی (ع) را همه مورخان اسلامی اهل هر مذهب و فرقهای، به تفصیل یا اختصار دادهاند و هیچ کتاب تاریخی نمیتوان یافت که از ذکر آن خالی باشد. تاریخ کبیر یا تاریخ الرسل والملوک که امروزه با نام «تاریخ طبری» شناخته میشود، یکی از آنهاست. آنچه امروز به نام ترجمه تاریخ طبری در دست است، در حقیقت انشای دیگری از این کتاب است که با قلم شیوا و فارسی روان ابوعلی محمد بلعمی وزیر منصور بن نوح سامانی به تحریر درآمده است. این انشای بلعمی کهنترین متن به زبان فارسی است که رخدادهای کربلا را با تفصیل بیشتر دربر دارد و از اینرو در میان منابع و مآخذ تاریخی در زبان فارسی اهمیت ویژهای دارد. در این کتاب قیام امام آزادگان گیتی و شرح خونخواهی مختار از این ترجمه بلعمی برگزیده شده است.
سيدحسن غزنوي (م 556ق) از شاعران توانايي است که شعر و شخصيت او به دليل زندگي در يکي از پربارترين دورههاي شعر فارسي، چنان که بايد شناخته نشده است. ديوان وي نخستين بار با اشکالات بسيار در سال 1328 ش. به تصحيح محمدتقي مدرس رضوي، منتشر شده است. اين اشکالات در چند حوزه ذيل قابل بررسي است: شيوه تصحيح (مشخص نبودن نسخه اساس و ترتيب استفاده از ساير نسخهها، مشخصنبودن منبع ابيات و اشعار، نقص نسخهها)؛ نسخه بدلها (ذکر نسخه بدلها بدون علامت (/ رمز) نسخه، عرضه ناقص نسخه بدلها، ترجيح حاشيه بر متن، يکساني حاشيه و متن)؛ صورتهاي نادرست؛ افتادگيها (اشعار، ابيات)؛ اشکالات کلي (تکرار ابيات و اشعار، غلطهاي چاپي، نداشتن تعليقات و نقص در نمايههاي پاياني، استفاده از منابعي با چاپهاي غيرعلمي). گذشته از نکاتي همچون تعيين و توضيح شيوه مشخص تصحيح و عرضه کامل نسخه بدلها با رعايت جانب امانت که از اصول اوليه و بديهي تصحيح علمي است و قطعا بايد در تصحيح انتقادي اين ديوان مد نظر قرار گيرد؛ امروزه نسخههايي معتبر از ديوان اين شاعر نيز به دست آمده است که بسياري از اغلاط، تصحيفها و افتادگيهاي چاپ مدرس را رفع ميکند. در اين مقاله با ارائه نمونههاي متعددي از کاستيهاي طبع مدرس بر لزوم تصحيح مجدد ديوان سيدحسن غزنوي تاکيد شده است.
هدف مقاله حاضر آن است تا نشان دهد مبحث "اسم جامد و مشتق" در دستور زبان فارسي، الگوبرداري نادرستي از قواعد زبان عربي بوده و منطبق با ساختمان زبان فارسي نيست؛ زيرا فارسي از گروه زبانهاي ترکيبي است و عربي از گروه زبانهاي اشتقاقي. مؤلف با نقد سه ديدگاه متناقض دستورنويسان فارسي درباره اشتقاق، نتيجه ميگيرد که مبحث اشتقاق در فارسي محدود به "اسم" نيست، بلکه ديگر انواع کلمه نيز ساخت اشتقاقي دارند. در پايان پيشنهاد ميکند با گسترش دامنه اشتقاق به حوزه کلمات مرکب، تمام کلماتي که دستوريان مشتق شمردهاند زيرمجموعه کلمات مرکب به حساب آيد و کلمات مرکب به دو گروه: مشتق و غيرمشتق تقسيم شود.