اکتساب زبان دوّم به معنای فراگیری زبان در جامعهای است که متکلمان بومی آن زبان در آن زندگی میکنند. این مقاله ده کودک فارسی زبان که زبان انگلیسی را در محیطی نسبتاً طبیعی و متناسب با شرایط فراگیری زبان دوّم فرا میگرفتند، مورد بررسی قرار داد. هدف تحقیق بررسی حضور یا عدم حضور مقولات واژگانی ـ دستوری و میزان تداخل زبان اوّل در مراحل آغازین فراگیری زبان خارجه بود. همچنین دو نظریه عمده پیرامون فراگیری مقولات واژگانی ـ دستوری یعنی فرضیه درخت کمینه/ ساختار بنیادین اثر وینیکا و یانگ شولتن (1996) و نظریه دسترسی/ انتقال کامل اثر شوارتز و اسپراوز (1996) بررسی شد. در پایان با بررسی میزان کاربرد صحیح فعل ربطی be ، این نتیجه حاصل شد که بر خلاف مقولات واژگانی، مقولات دستوری در مرحله اولیه زبان آموزی حضور ندارند و بدون تکیه فراگیر بر زبان اول ـ همراستا با نظرات درخت کمینه/ ساختار بنیادین ـ ظاهر میشوند.
سالهای بسیاری است که در برنامهریزی آموزشی به تفاوتهای فردی توجه شده است. یکی از شاخصههای تفاوتهای فردی، سبکهای یادگیری است. کارشناسان آموزش زبان انگلیسی، مانند سایر دستاندرکاران تعلیم و تربیت، میتوانند با کشف سبکهای یادگیری، برنامه آموزشی مناسبی را طراحی کنند. البته تولید ابزار پایا (reliable) و معتبر (valid) مسئلهای مهم در سنجش سبکهای یادگیری فراگیران زبان انگلیسی (به عنوان زبان خارجی) است. در این مقاله نتایج اجرای دو پرسشنامه سبکهای یادگیری موسوم به پرسشنامه برتری سبکهای یادگیری ادراکی رید(Reid) و نشانگر سبکهای یادگیری وینترگرست و دی کاپیوا (Wintergerst and DeCapua) گزارش میشود. پرسشنامه اول در سال 1987 تولید شده است و به اختصار PLSPQ نامیده میشود و پرسشنامه دوم در سال 2002 تولید شده است که به اختصار LSI خوانده میشود. هر دو پرسشنامه در اصل برای کسانی تدوین شدهاند که انگلیسی زبان دوم آنهاست. نتایج این تحقیق ـ که با روش آماری تحلیل عامل تأییدی (confirmatory factor analysis ) و آلفای کرانباخ(Cronbach’s alpha ) بررسی شده است ـ نشان داد که PLSPQ رواییسازه ندارد و نیز پایایی آن از حد معمول کمتر است. اما LSI از حیث رواییسازه و پایایی قابل قبول است. از آن جایی که تعداد سؤالات LSI از PLSPQ کمتر است، میتوان گفت که از نظر عملی ( practicality ) از PLSPQ بهتر است. بنابراین، میتوان گفت که LSI بهتر از PLSPQ سبکهای یادگیری را میسنجد. اهل فن میدانند که کمتر پرسشنامه یا آزمونی پیدا میشود که همه جوانب یک سازه را در بر گیرد. برای نمونه در پرسشنامه LSI به «شیوه استدلال» (استقراء/قیاس) توجه نشده است. از این رو پیشنهاد میشود، سؤالاتی برای سنجش این سازه به این پرسشنامه اضافه شود تا به غنای آن افزوده شود.
با توجه به جدید بودن علم زبانشناسی، نویسنده کوشیده که به سوالات مربوط به زبان و ماهیت آن پاسخ بدهد. جورج یول، این کتاب را که حاوی مباحث اساسی زبانشناسی است در بیست فصل نگاشته که توسط خانم نسرین حیدری به فارسی، ترجمه شده است. آخر هر فصل، پرسشها،موضوعات و پیشنهادهای مورد بحث و منابعی برای مطالعه بیشتر عرضه شده تا خواننده میزان درک خود را از مطالب بسنجد و آن را بپروراند و اطلاعات خود را کامل کند. مثالهای مطالب از زبان انگلیسی آورده شده و تا حد مقدور به زبان فارسی نیز برگردانده شده اند. جایی که بیم خطا می رفت نیز مثال به زبان اصلی باقی مانده است.