عشق پاسخی به معمای وجود انسان و جوابی کامل به عمیقترین نیاز او برای غلبه برجدایی و رهایی از زندان تنهایی خویش است. مضمون عشق در غزل شکسپیر به متون ادبی فارسی بسیار نزدیک است. غزل سعدی یکی از بهترین جلوهگاههای ظهور عشق است و این عشق را میتوان از جهاتی با عشق شکسپیر مقایسه کرد. شکسپیر از نظر زمانی حدود سه قرن با سعدی فاصله دارد اما از نظر محتوا میتوان شباهتهای قابل توجهی درغزلهای هردو یافت. روش تحقیق در این نوشته، به شیوه مقایسه معنایی است به این شکل که محتوا و مضمون غزلهای شکسپیر با محتوای برخی ابیات غزلهای سعدی مقایسه شده است. طیّ مطالعه اجمالی غزلهای عاشقانه سعدی و غزلهای شکسپیر شباهتهای معنایی و مفهومی قابل توجهی ملاحظه شد. ابتدا شباهتها و سپس تفاوتها دستهبندی شده است. با توجه به اینکه تعداد غزلهای شکسپیر نسبت به غزلهای سعدی کمتر است، بسامد تکرار یک مفهوم در غزلهای سعدی بیشتر مشاهده شد، به این دلیل در متن، گاه چندین شاهد مثال از سعدی در برابر یک یا احیاناً چند شاهد مثال از شکسپیر آورده شده است. شایان ذکر است که امکا ن مقایسه و بررسی تمام غزلهای سعدی و شکسپیر در این مجال نبود و این نوشته، میتواند چشمانداز روشنی برای پژوهشهای بیشتر باشد.
بوستان، همتای جاودانهی گلستان، با این تفاوت که منظوم است. این منظومهی چهارهزار بیتی همانند گلستان داستان به داستان و مواعظ شیرینی در آغاز یا انجام هر داستان در آن آمده است. وزن این منظومه، همانند شاهنامهی فردوسی (بحرمتقارب) است. این اثر درخشان هممانند گلستان مخاطب عام و خاص دارد و مطبوع هر طبعی است، و بیش از هفتصد سال است که در اقلیم فارسی زبان (علاوه بر ایران، شبه قارهی هند، افغانستان و آسیای میانه به ویژه سمرقند و بخارا و تاجیکستان) در مکتبخانهها و سپس در عصر جدید در آموزشگاهها و مدارس عالی و دانشکدهها کتاب درسی آموزشی است و مهمترین درسی که میدهد درس زندگی است. بوستان مشتمل بر 10 باب است : 1. در عدل و تدبیر و رای 2. در احسان 3. در عشق و مستی و شور 4. در تواضع 5. در رضا 6. در قناعت 7. در عالم تربیت 8. در شکر بر عافیت 9. در توبه و راه صواب 10 .در مناجات و ختم کتاب.
کتاب «غنچۀ باز در شرح گلشن راز» تألیف جلال الدین علی میر ابوالفضل عنقا، عارف سلسله اویسی در قرن سیزدهم هجری شمسی است. کتاب غنچۀ باز، شرح مثنوی «گلشن راز» با موضوعیت عشق و عرفان اسلامی است. این کتاب در قالب شعری مستزاد است. این مستزاد عرفانی، با اضافه کردن واژگان بر پایان هر مصراع مثنوی «گلشن راز» نگارش شده است و در واقع قالب مثنوی گلشن راز را به قالب مستزاد تغییر داده است.
پيشينه اهميت اعداد در پديده تقدس گرايي در انديشه انسانهاي جوامع ابتدايي ريشه دارد. بشر از ديرباز به ويژگي سحرانگيز اعداد معتقد بوده و به همين دليل در طول قرون متمادي به برخي از اعداد تا حد تقدس اهميت داده است؛ اين پديده نه تنها در فرهنگ عامه جوامع بشري بلکه در زمينههاي مختلف ادبيات آنها نيز مجال ظهور و بروز يافته است. ملل مختلف دنيا با توجه به اساطير اوليه تمدنهايشان به اعدادي خاص اهيمت داده و حتي آن را تقديس کردهاند. بدين ترتيب مکاتب مختلفي به وجود آمده است که هر کدام به نوعي بر اساس تقديس عددي خاص به تنظيم ايدئولوژي خود اقدام کردهاند و اين خود بمراتب مجرايي براي ورود برخي اعداد مهم و گاهي مقدس درون ادبيات شده است؛ در اين ميان شاهد انعکاس گسترده اعدادي خاص در حيطه ادبيات پارسي هستيم که بسامد آن به نسبت مقطع زماني و موقعيت جغرافيايي در نوسان است. اين مقاله تلاشي است براي بررسي پيشينه اهميت عدد «سه» و کاربرد آن در ديوان خاقاني.
نهضت بازگشت ادبي در نيمه دوم قرن دوازدهم به همت و اشارت شاعراني از قبيل مشتاق (ف 1165 ق) و شعله اصفهاني (ف 1160 ق) پديد آمد. انگيزه بنيانگذاران نهضت بازگشت، احياي شعر فارسي و نجات دادن آن از انحطاط و ابتذال سبک هندي بود. با اين همه، پيشنهاد سخنوران اصفهان تنها در ايران مورد استقبال واقع شد و در ساير حوزههاي زبان و ادبيات فارسي نظير هند، افغانستان و سرزمينهاي فرارود اقبالي نيافت، اما حرکتي شبيه به بازگشت ادبي پس از شکست جنبش مشروطهخواهي در افغانستان، در اين کشور روي داد که باعث شد تا درونمايه و مضامين شعري که تحت تاثير مشروطهخواهي به سمت نوگرايي رفته بود، دوباره به حال و هواي سبک هندي رجعت نمايد. اين پژوهش ميکوشد، ضمن تشريح فضاي کلي شعر و شاعري در افغانستان، مقارن با ظهور نهضت بازگشت ادبي، دلايل عدم اقبال به جريان بازگشت ادبي در اين کشور را مورد بررسي قرار دهد و زمينههاي سياسي ـ اجتماعي رجعت به سبک هندي، پس از شکست مشروطيت در افغانستان را تبيين نمايد.