در اينکه سخن گفتن از حماسه‌سرايي و گذشته پهلواني و اسطوره‌اي ايران زمين ويژگي برجسته و اصلي در سبک خراساني است ترديدي نيست و در اين دوره درخشان، ياد کرد از ايران باستان و حماسه‌هايش تا قرن پنجم با شدت و سرعت ادامه دارد و پس از آن رو به کاستي مي‌نهد. با فرارسيدن قرن ششم و گشوده‌شدن فضاي مذهبي، عقلي و عرفاني پيش روي اهل ادب، توجه به حماسه باستاني و ملي ايران نه تنها کم رنگ شد بلکه برخي از شاعران به نفي پهلوانان و قهرمانان حماسي و برتر شمردن اسوه‌ها و نمونه‌هاي مذهبي پرداختند و آنان را بر قهرمانان شاهنامه‌ ترجيح دادند. فضاي شعر ستايشي نيز به گونه‌اي پيش رفت که در نظر برخي شاعران، فضايل و خصايل ممدوح برتر از ويژگي‌هاي رستم و ديگر پهلوانان حماسي تلقي شد. مقاله حاضر نگاهي اجمالي به دنياي شاهنامه در سبک عراقي (قرن‌هاي ششم تا هشتم) خواهد داشت و ارزش تعليمي شاهنامه را از نظر شاعران و اديبان بررسي خواهد کرد.

منابع مشابه بیشتر ...

64d2447b34ebe.jpg

معمای شاهنامه - جلد اول (باستان شناسی و داستان شناسی شاهنامه)

سیامک وکیلی

ویژگی اصلی این پژوهش، کنکاش باستان‌شناسانه و روان‌شناسانه درباره‌ی شخصیت‌ها و فضای اجتماعی و سیاسی داستان‌های "شاهنامه" است. به باور نگارنده: "شاهنامه دارای دو بخش است که به طور کامل با هم تفاوت دارند. ویژگی‌های ساختی، زبان شناسی، جهان‌بینی و مانند این‌ها در هر دو بخش چنان ناهماهنگ و ناهمخوانند که می‌توان گفت دارای دو اندیشه، دو استعداد، و دو پسند جداگانه و نایکدست‌اند. برای نمونه در یک بخش سستی و ناپایداری جهان، بنیان جهان‌بینی است و در بخش دیگر آزپرستی و زیاده‌خواهی اساس جهان‌بینی است و در بخش دیگر آزپرستی و زیاده‌خواهی اساس جهان‌بینی نویسنده را می‌سازد؛ ..... بر این اساس می‌توان شاهنامه را بر دو بخش جداگانه بخش‌بندی کرد بخش نخست از آغاز شاهنامه تا پایان شاهنشاهی (= امپراتوری) کیخسرو به همراه داستان رستم و اسفندیار است که شاهنامه‌ی اصلی نامیده می‌شود و بخش دوم از آغاز پادشاهی لهراسب تا پایان شاهنامه (بدون داستان رستم و اسفندیار) است که آن را شاهنامه افزوده نام نهاده‌ایم. شاهنامه‌ی افزوده نوشته‌ی فردوسی است؛ اما شاهنامه‌ی اصلی نویسنده‌ی دیگری دارد که باید برای یافتن نامش در تاریخ و تاریخ ادبیات کاوش کرد. کتابی که پیش رو دارید کوشیده تا این نظر را که کل شاهنامه نوشته‌ی یک تن نیست به اثبات برساند".

62c6e087afefc.jpg

دیوان اشعار سلطان قاجار

کتاب حاضر از آثار "سلطان" شاعر غزلسرای اوائل عصر قاجار است. او با اینکه سراسر ادوار عمر خود را در تنعم و آسایش بسر برده معذلک غزلهای او پر از سوز و گداز از حسرت و حرمان است. اگر منبع الهام شاعر را محرومیت بدانیم سلطان با اینکه نازپرورده تنعم بوده ولی اثر بدیع و جاویدی از خود باقی گذارده است. شعر ایشان در کمال فصاحت و عاری از هرگونه پیرایه و تکلف است و با اینکه سرشار از تشبیهات فزون و استعارات فراوان است بسیار جذاب و بی اندازه گیراست و مایه آن همان سوز عشق و آتش شوقی است که در نهاد او نهفته است. سلطان در سخن پیرو سبک عراقی است و در غزل از شعر سعدی الهام گرفته است، البته با تصرفاتی که زمان شاعر قهرا در طرز ادای سخن او داشته است. او در مثنوی و رباعی و سایر فنون شعری هم سرآمد اقران است اما هیچکدام آنها به پایه غزل او نمی رسد. سلطان شاعر عارف مشربی است که در عین وسعت فکر کلامش در کمال شیوایی است، آثاری که از او بجای مانده منحصر به نسخه است.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

57eac79da0b11.PNG

كار چراغ خلوتيان در شعر حافظ

عبدالرضا مدرس زاده

اين مقاله به بررسي تركيب «كار چراغ خلوتيان» در غزلي از حافظ با مطلع: ساقي بيا كه يار ز رخ پرده برگرفت كار چراغ خلوتيان باز در گرفت اشاره مي‌كند در بيشتر شرح‌هايي كه با موضوع شعر حافظ در دست است، اين تعبير به معني «رونق گرفتن كار» و با توجه به ديگر واژگان بيت به معني «روشن‌شدن خلوت عاشقان با چهره نوراني معشوق» آمده است. در مقاله حاضر با ارايه شواهدي از متون ادب فارسي نشان داده‌ايم كه يكي از معاني واژه كار به معني پارچه و بافته شده (منسوج) است كه در اينجا مي‌تواند به معني فتيله چراغ باشد؛ بنابراين كار چراغ يعني فتيله چراغ، كه در اين صورت ميان بالا رفتن حجاب از چهره معشوق با بالا آمدن فتيله چراغ به خلوت نشستگان تشبيهي زيبا، به وجود مي‌آيد. همچنين نشان داده‌ايم كه در سراسر ديوان حافظ واژه كار با واژه‌گان ديگري كه مرتبط با پارچه است مانند طراز، بخيه، پرده، نقش، كارگاه و … به تناسب همراه شده است.

مشاهیر ادبیات فارسی/حافظ/پژوهش درباره حافظ
مقاله
5704a9826b61c.PNG

نگاهي به آموزه‌هاي اخلاقي در غزل‌هاي سعدي

عبدالرضا مدرس زاده

افصح المتکلمين سعدي شيرازي، خداوندگار غزل عاشقانه پارسي است که توفيق يافته است عالي‌ترين و زيباترين احساسات آدمي را با محوريت عشق و دوستي به زبان شعر بيان کند و در اين راه کسي را ياراي رقابت با او ـ در نوع خود ـ نيست. اين غزل‌ها البته به واسطه گرايش شيخ به اخلاق و آدميت و نيک رفتاري، که در «گلستان» و «بوستان» و مواعظ به آنها توجه بيشتري داشته است ـ از رويکردهاي اخلاقي و انسان‌ساز خالي و بي‌بهره نيست. مقاله حاضر بر آن است تا رگه هايي از گرايش به اخلاق در غزل عاشقانه سعدي را نشان دهد و بر اين نکته تاکيد کند که اخلاق در آثار سعدي بر پايه عشق است و دوستي و عشق نيز بر بنياد اخلاق و انسانيت است. در اين صورت شيخ توفيق يافته است به بهانه مضامين عاشقانه و احساسي، تعليم اخلاق مردمي را هم در مکان توجه قرار دهد.

مشاهیر ادبیات فارسی/سعدی/پژوهش درباره سعدی
مقاله