این مقاله به بررسی دورنمایه مالکیت و تقسیم اموال در قصه کچل کفتر باز نوشته صمد بهرنگی و نمایشنامه لوبیای سحرآمیز، اقتباس فاطمه ابطحی پرداخته است. نویسندگان، ابتدا با مقایسه و تطبیق این دو اثر که در زمره داستانهای پریان قرار دارند، با نسخ و نمونههای کهن و با مراجعه به دو کتاب طبقهبندی قصههای ایرانی (اولریش مارزولف) و نمایه قصههای عامیانه (آرنه/تامپسن) به این نتیجه رسیدهاند که میان نسخ اصلی و این دو اثر، تفاوتهایی موجود است که ریشه در اوضاع و شرایط اجتماعی سیاسی ایران در دو دهه چهل و پنجاه دارند. در بخش بعدی مقاله، نویسندگان پس از ذکر و بررسی تفاوتهای موجود میان نسخ کهن و این دو اثر، به بررسی شرایط اجتماعی ـ سیاسی ایران در برهه زمانی دکر شده و چگونگی نمود آنها در داستانهای مورد بحث پرداختهاند.
این نوشتار، بخشی از اثری است که انگلس در نظر داشت در باره «نقش قهر در تاریخ» بنویسد، و متأسفانه ناتمام ماند. در دهه ۱۸۸۰، سوسیال دموکراتها انگلس را ترغیب کردند که فصل پر ارزش «نظریه قهر» از کتاب آنتی دورینگ را برای انتشار به صورتی مستقل به زبان آلمانی تدوین کند. وی عقیده داشت که تجدید نشر آن به تنهایی برای چاپ به زبان آلمانی کافی نیست، بلکه افزودن پیوستی که از لحاظ نظری با تازهترین مراحل تاریخی منطبق باشد، برای آن ضرورت قطعی دارد. *** امروزه قهر عبارت است از ارتش و نیروی دریایی و همانطور که همه میدانیم، هر دو برخلاف منافع ما و به هزینه ما، «بسیار هم گرانقیمتند» امّا، قهر نمیتواند پول درآورد، بلکه، حداکثر میتواند پولی را که ساخته شده است برباید و آن هم زیاد فایدهای ندارد، و باز، همانطور که در مورد میلیاردهای فرانسویدیدیم، این نیز برخلاف منافع ماست و نتیجه چندانی ندارد. بنابراین، پول باید سرانجام از طریق تولید اقتصادی به دست آید و در این صورت باز قهر را آن اوضاع اقتصادی که تأمینکننده وسایل مجهز و کسب ابزار کار آن است، مشخص میکند.
دیدگاه (ایدئولوژی) مردم و یا هر کشوری را باید در خون و سرشت مردمش جستجو کرد که می توان گفت: "دیدگاه فرمان سرشتی است" این فرمانها اگرچه گاه شدنی است که از سوی یک تن و یا گروهی انگشت شمار بازتاب شود باید پذیرفت که گرفته شده از فرمانهای سرشتی گروهی بیشترین و یا نزدیک به همه مردم می باشد. باید پذیرفت که در رهگذر زندگی هر مردمی، نخست تکدانگانی از آن مردم راه شناسایی پیش گرفته به شناختی راستین رسیده یا می رسند آنگاه شناخت راستین خود را که با بهره گیری از ویژگی های فرهنگ خود دست آورده اند پاسداری می کنند و سپس به رای همگانی می گذارند. اگر همگان پذیرایش شدند که راه زندگی و جاویدی پیش می گیرد وگرنه گاه در نخستین گام راه مرگ و نیستی می پیماید و از میان می رود...