هدف از این مقاله، پژوهشی است تطبیقی روی موقعیت‌های روائی و عنصر پیرنگ در روایت «خرگوش و شیر» از مثنوی معنوی مولوی و روایت «شیر درنده و خرگوش باهوش» از «قصه‌های شیرین مثنوی مولوی» از جعفر ابراهیمی (شاهد). روایت «شیر درنده و خرگوش باهوش» بازنویسی است از مثنوی معنوی. بر این باوریم که علی رغم ظاهری تقریباً یکسان بین این دو روایت، روایت «شیر درنده و خرگوش باهوش» همان دلالت معنائی «خرگوش و شیر» را القاء نمی‌کند. چرا تفاوت و تمایزی بین پیرنگ این دو روایت حاصل شده است؟ برای پاسخ به این پرسش اساسی، ابتدا باید چگونگی تولید معنا در این دو روایت را بررسی کرد. بدین منظور، ابتدا موقعیت‌های روائی این دو روایت با یکدیگر مقایسه خواهند شد، آنگاه در ادامه، اگر تمایزی بین این دو موقعیت روائی دیده شود، به آن اشاره خواهد شد. سپس، تلاش می‌شود تا پیرنگ این دو روایت که یکی الهام گرفته از دیگری است مورد بررسی قرار گیرد. با مقایسه این موقعیت‌های روائی و در ادامه پیرنگ‌ها هدف این است تا به این پرسش پاسخ دهیم: اگر تغییر در پیرنگ ایجاد شده است، آیا به خاطر این است که معنای جدیدی تولید شود یا علت دیگری باعث این تغییر و تحول شده است؟» با پاسخ‌دادن به این پرسش اخیر عملاً پاسخ پرسش «چرا تفاوت و تمایزی بین پیرنگ این دو روایت حاصل شده است؟» داده خواهد شد.

منابع مشابه بیشتر ...

592bd0f1da929.PNG

توبه ابراهیم ادهم از منظر روایت‌شناسی

علی محمد مؤذنی, محمد راغب

موضوع مورد بررسی ما حکایت کوتاه توبه ابراهیم ادهم است که از چهار متن انتخاب شده؛ کشف المحجوب هجویری غزنوی (قرن پنجم هـ.ق)، طبقات الصوفیه خواجه عبدالله انصاری (قرن پنجم هـ ق)، ترجمه رساله قشیریه از مؤلفی نامعلوم (قرن ششم هـ ق) و شرح تعرف مستملی بخاری (قرن پنجم هـ ق). روایت‌شناسی، رویکرد اصلی این مقاله است. ابتدا هر چهار متن را به تعدادی گزاره تقسیم و آنها را براساس رمزگان‌های متفاوت، دسته‌بندی و در چارچوب ساختار روایی با یکدیگر مقایسه کردیم تا بدین وسیله ویژگی‌های روایی آنها را کشف کنیم. در واقع به بررسی «سبک‌شناسی روایت» در چهار قطعه بسیار کوتاه از این متون پرداخته‌ایم.

582a115ba2cf9.PNG

نقد و تحليل عناصر داستان در گزيده‌اي از داستان‌هاي کودکان

مسعود فروزنده

مقاله حاضر به نقد و تحليل عناصر داستان در گزيده‌اي از داستان‌هاي کودکان اختصاص يافته است. در اين مقاله، پس از مقدمه که اشاره‌اي به ادبيات و داستان‌هاي کودکان است، مهم‌ترين عناصر داستان: پي‌رنگ، شخصيت، درون‌مايه، زاويه ديد، فضا و صحنه، در بيست داستان از داستان‌هاي کودکان بررسي شده است. اين داستان‌ها داراي پي‌رنگي ساده‌اند؛ به جز يک داستان که پي رنگ آن از دو پي رفت تشکيل شده، پي‌رنگ همه داستان‌ها داراي يک پي‌رفت است. شخصيت‌هاي اين داستان‌ها، يک بعدي، تمثيلي و در بيشتر موارد ايستا هستند. درون‌مايه داستان‌ها بيشتر مسائل تربيتي و اخلاقي است. نويسندگان با ارائه آميزه‌اي از واژه و تصوير در داستان‌ها صحنه‌سازي کرده‌اند. تمامي داستان‌ها از زاويه ديد داناي کل روايت شده‌اند و فضاي آنها آرام و عادي است و همه پاياني خوش دارند.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

5828c13766c73.PNG

كاركرد روايت در «ذكر بر دار كردن حسنك وزير» از تاريخ بيهقي

علی عباسی

پروپ در كتاب ريخت‌شناسي قصه‌هاي پريان كوشيد تعريف روشني از روايت ارايه دهد. به همين منظور پروپ سعي كرد رخدادهاي اساسي هر روايت را بيابد و آنگاه از آنها فهرستي تهيه كند. وانگهي، وي اين رخدادهاي پايه را كاركرد ناميد. در حقيقت، او بر اين اعتقاد است كه قصه‌هاي مورد مطالعه او علي‌رغم شكل متفاوتشان داراي ساختار مشتركي‌اند. از نظر او كاركرد ساده‌ترين و كوچكترين واحد روايتي است. به عبارتي ديگر كاركردها سلسله‌اي از كنش‌هاي شخصيت‌هاي داستان و قصه‌اند كه از كل آنها قسمت‌هاي متفاوت قصه تشكيل مي‌شود. در اين مقاله سعي مي‌شود به عنصر طرح يا پيرنگ در «حسنك وزير» از تاريخ بيهقي پرداخته شود، تا بدين وسيله نگارندگان مقاله بتوانند براي پرسش زير پاسخ مناسبي پيدا كنند: چرا راوي در «حسنك وزير» براي روايت داستانش از چندين راوي استفاده كرده است؟ براي پاسخ به اين پرسش، نگارندگان كار خود را با اين فرض آغاز خواهند كرد: راوي از چندين راوي سود جسته است تا بتواند واقعيت‌پذيري اين اثر ادبي را بيشتر كند (زيرا زبان مورد استفاده در اين روايت، بيشتر زباني ارجاعي است تا عاطفي، به همين خاطر، اين روايت بيشتر ميل به مصداق نشانه‌ها دارد، تا به خود زبان).

پژوهش‌ها/پژوهش‌ در نثر و متون پژوهش‌ها/نقد و نظریه ادبی
مقاله
57e971e9830fd.PNG

تأثير تصويرهاي نمادين بر پيرنگ رمان جاي خالي سلوچ

علی عباسی

رمان جاي خالي سلوچ اگر چه از جنبه واقع‌گرايانه بسيار نيرومندي برخوردار است و در روند روايت گاهي آن چنان از تخيل تخليه مي‌شود كه همراهي مخاطب با آن بسيار دشوار مي‌شود ـ البته اين روند با درون‌مايه رمان و توالي كند حوادث سازگار است ـ؛ اما به نظر مي‌رسد با توجه به همين جنبه واقعي، بخش بزرگي از ساختار روايي اين رمان بر پايه شبكه‌اي از تصويرهاي نمادين استوارشده است. در اين مقاله با بررسي دو تصوير نمادين گودي و خانه و تاثير آن بر كنش‌هاي دو شخصيت اصلي، مرگان و سلوچ، به تاثيرگذاري اين تصاوير نمادين بر پيرنگ داستان مي‌پردازيم. همچنين بخش عمده‌اي از تاثيرگذاري اين اثر و هم ذات پنداري مخاطب با آن، بسته به اين تصويرهاست.

پژوهش‌ها/نقد و نظریه ادبی پژوهش‌ها/پژوهش در ادبیات داستانی
مقاله