مفاخره که از فروع نوع ادبی حماسه به حساب میآید، یکی از بنمایههای مضمونی شعر فارسی، بلکه ادبیات جهان به شمار میرود. البته در این میان برخی شاعران به فراوانی از آن سود میبرند که طالب آملی یکی از این چهرههاست. طالب آملی با نازش به خود و شیفتگی به شعر خویش، در خودستایی و برتریجویی مبالغه کرده است. در این مقاله، گونههای مختلف فخر طالب در بیش از ده تقسیم بررسی و دلایل مفاخرهی شاعر نیز به تمامی بیان شده است و این نکته چشمانداز تازهای برای این مقاله رقم زده است. همچنین سخن در «ضد فخر یا واسوخت از فخر» مبحث جدیدی است که در مقاله حاضر و با توجه به شواهد متعدد آن در شعر طالب آملی، مورد توجه قرار گرفته است. سخنستایی و فخر به فضایل اخلاقی، از برترین مفاخرات طالب آملی است.
این کتاب دربرگیرنده مقالاتی است که در 22 شماره از ماهنامه «هنر و مردم» درباره زندگی طالب آملی: کودکی، جوانی، خاندان، مذهب، طرز تفکر و اشعار به چاپ رسیده است. این مقالات در سالهای 1354 و 1355 در این مجله منتشر شدهاند.
پیدایش و تکامل و زوال مکتبهای ادبی در اروپا پیش از آنچه حاکلی از تحولات ذوق هنری باشد، نشانه تحولات اجتماعی است که در طی چند قرن اخیر دنیای مغرب را دگرگون کرده است. این کتاب در واقع نخستین گام بلندی است که در راه توضیح و تشریح خصوصیات مکتبهای ادبی برای خواننده فارسیزبان برداشته است. از آنجا که مؤلف قصد نداشته به جنبههای اجتماعی این مکتبها و چگونگی تکامل تاریخی آنها بپردازد، خواننده نباید توقع تجزیه و تحلیل انگیزههای اجتماعی جنبشهای ادبی را در این کتاب داشته باشد، بلکه باید محدودیتهای در کار مؤلف را در نظر بگیرد و به درک مشخصات هنری و استتیک مکتبهای ادبی و آشنایی با نمایندگان آنها قناعت کند.
مطالعه و پژوهش در متون فرهنگي و نتايج تفسيري كه از واكاوي ساختارهاي احساسي و ارجاعات درون متني آنها حاصل ميگردد، همواره مورد توجه پژوهشگران و صاحبنظران علوم انساني و منتقدان ادبي بوده است. آثارمنتخب منثور و منظوم اين نويسندگان غربي و شرقي، عمدتا احساسگرا، سرشار از عشق و زيبايي و ملهم از عواطف دروني آنها است. به همين دليل، با وجود آنکه اين آثار از لحاظ شيوه نگارش با يکديگر متفاوتند، جملگي آنان از حيث مضمون شباهت بسياري به اشعار غنايي دارند. هدف از اين تحقيق، بررسي نهادهاي ادبي همچون شعر و رمان به عنوان صورتهاي فرهنگي مختلف گرفته از حس دروني نويسندگان آنها و در عين حال ارتباط آنها با گسترش بيعدالتي، تحكيم قدرت و تسلط كشورهاي مبدا يا بزرگ شهرهاي امپراطوري است. در پژوهش حاضر، روش تحقيق به شيوه اسنادي است كه با استفاده از منابع كتابخانهاي به بررسي احساسات عدالتخواهانه اين نويسندگان در آثار منتخبشان ميپردازد. نتايج اين پژوهش نشان ميدهد که به رغم تفاوتهاي اساسي در شيوه و لحن اين نويسندگان، وجه مشترك آنان در جبههگيري بر عليه اروپا محوري و احساس انزجار و تنفر آنها نسبت به گسترش بيعدالتي به سرزمينهاي پيراموني ميباشد. البته، ذكر اين نكته لازم است كه در موضعگيري كنراد و فورستر نسبت به بيعدالتي نوعي دوگانگي مشهود است كه ريشه در باورهاي نژادپرستانه محيط فرهنگي آنان دارد. اين امر خود از موارد تفاوت آنها و تمايز فرهنگي اين دو نويسنده نسبت به نويسنده شرقي دو است.
همسانی و همانندی میان فرهنگها، زبانها و هنرها امری طبیعی است. در این میان قالبهای ادبی نیز چنین رابطهای با هم دارند. پیداست چنان چه آثار ادبی در یک موضوع و مضمون خاص پرداخته شوند، این همگرایی بیشتر و آشکارتر خواهد بود. ادبیات دفاع مقدس که ادبیاتی معناگراست، در دو قالب شعر و داستان بیش از شکلهای دیگر ادبی جلوه کرده و به خاطر نظر گاه مشترک معنایی، همانندیهایی میان این آثار پدید آورده است. مقاله حاضر با درنگ در اشعار و داستانهای دفاع مقدس، این وجوه همگرایی را با شواهد متعدد و در تقسیماتی نظیر مضامین دینی و عرفانی، یاد کرد انقلابیان، تطبیق تاریخ و اعتراض و تحذیر نشان داده است و پیش از بحث اصلی علاوه بر مقدمه، وضعیت شعر و داستان دفاع مقدس را بررسی کرده است. نشان دادن مذهب به عنوان برترین بنمایه ادبیات دفاع مقدس و اصلاح برخی کج اندیشیها و باورهای ناصواب ادبیات آیینی به وسیله ادبیات دفاع مقدس، از یافتههای این مقاله است.