577af008c6de8.jpg

قصه ها و افسانه های مردم ایسلند به روایت می و هالبرگ هالماندسان

مکان چاپ: تهران ناشر: هرمس (کیمیا) تاریخ چاپ: ۱۳۸۳ هجری شمسی تیراژ: ۳۰۰۰ نوبت چاپ: اول شابک: ۹۶۴-۳۶۳-۲۰۴-۰ زبان: فارسی

هویت یک ملت از هیچ طریقی به اندازه افسانه ها و روایات قومی و با قصه های عامیانه آن ملت معرفی نمی شود. چنین قصه هایی همه چیز را یکجا بیان می کنند. مردم سرزمین ایسلند شاید بیش از سایر مردمان، به کشورشان وابسته هستند. اگرچه جمع آوری و ثیت نظام بند قصه های عامیانه ایسلندی تنها از یک قرن پیش آغاز شده است اما این قصه ها ریشه هایی به قدمت گویندگانشان دارند. کتاب قصه ها و افسانه های مردم ایسلند به همت گریمسان (م 1860م) جمع آوری شد ولی او نتوانست حاصل زحماتش را ببیند و چاپ آن به عهده یون آرناسون افتاد. آرناسون نیز داستانهایی بر آن افزود و مجموعه 6 جلدی در ده بخش به چاپ رساند. داستانهای کتاب حاضر، برای سهولت در 4 بخش جنها و غولها (12 قصه)، اشباح و جادوگران (18قصه)، قدیسین و گناهکاران (10قصه) و قصه های متفرقه (13 قصه) تقسیم شده است. این داستانها توسط می و هالبرگ هالماندسان در سال 1986 به انگلیسی برگردانده شد که محمود حبیبی آن را به فارسی ترجمه کرده و انتشارات کتابهای کیمیا (هرمس) با همکاری مرکز بین المللی گفتگوی تمدنها، در سال 83 آن را منتشر کرد.

منابع مشابه بیشتر ...

612f8044a6465.jpg

یک گفتگوی خودمانی و چند نامه بزرگ علوی

باقر مومنی

بزرگ علوی از دوستان نزدیک هدایت و یکی از اعضای گروه معروف به « ربعه » بود . او در یک خانواده تجارت پیشه به دنیا آمد . بعد برای ادامه ی تحصیل به آلمان رفت و دوره دبیرستان و بخشی از تحصیلات دانشگاهی خود را در آنجا به پایان برد. علوی پس از مراجعت به ایران با صادق هدایت ، نویسنده برجسته مکتب جدید داستان نویسی ایران در سال 1309 آشنا شد . این دو به اتفاق نویسنده دیگری به نام ش.پرتو ، « انیران » را در سال 1310 نوشتند که شامل سه داستان بود . هدایت « سایه مغول » و علوی « دیو » را که درباره هجوم اعراب به ایـران بود نوشت . بزرگ علوی در همان ایام ، داستان بادسام را نوشت و با کمک صادق هدایت آن را توسط محمد رمضانی مدیر کتابخانه شرق ، در تهران به چاپ رساند. بزرگ علوی نخستین چهره ی انتخابی دکتر ارانی برای انتشار مجله دنیا بود . در این مقطع حدود سه سال از دیدار و آشنایی جدیدشان در ایران می گذشت . پس از پیوستن ایرج اسکندری به آنان ، نخستین شماره مجله ی دنیا را در یکم بهمن 1312 در تهران منتشر کردند. علوی یکی از سه عنصر تحریریه این مجله بود . هدف اساسی و عمده مجله دنیا که به صورت قانونی و علنی منتشر می گردید ، روشنگری و آشنا کردن دانشجویان و جوانان ایرانی با آخرین دستاوردهای دانش ، صنعت ، فن و هنر جهان آن روز بود . این مجله نه تنها فاقد هرگونه سمت گیری حزبی بلکه هیچگونه موضع گیری صریح سیاسی علیه حکومت وقت ایران نداشت. بعد از انتشار چندین شماره مجله دنیا در اردیبهشت 1316 اداره شهربانی و امنیتی وقت ایران ، این جریان را به عنوان یک جریان کمونیستی وابسته به کمینترن تلقی کرد و با پرونده سازی که توسط رئیس شهربانی وقت سازماندهی شده بود ، ( بعد از سقوط حکومت رضاشاه این موضوع روشن گردید ) همه فعالان این گروه که بعدها به نادرست « گروه 53 نفر » یاد شدند ، تخت عنوان فعالیت کمونیستی و براندازی حکومت وقت متهم و به حبس های طولانی مدت از 3 تا 10 سال محکوم شدند . در این جریان بزرگ علوی به 7 سال زندان محکوم شد ، ولی در مهرماه سال 1320 با برکناری رضاشاه بعد از چهار سال و نیم از زندان آزاد گردید . بعد از سقوط دولت مصدق در سال 1331 علوی به اروپا رفت و مجدداً در آلمان به حالت تبعید فعالیت های علمی و ادبی خود را ادامه داد . از این سال تا انقلاب اسلامی آثار او در ایران اجازه ی انتشار نداشت . در سال 1357 پس از پیروزی انقلاب اسلامی یک چند در ایران زیست و بار دیگر به آلمان بازگشت تا اینکه در سن 92 سالگی در تاریخ 17 فوریه 1997 برابر با 28 بهمن ماه 1375 بعد از دو هفته بیماری در شهر برلین آلمان درگذشت و بنابر وصیت در قبرستان مسلمانان در کنار پدرش در شهر برلین دفن گردید .

60a61d285d4cb.png

افسون شهرزاد: پژوهشی در هزار افسان

جلال ستاری

هزارویک‌شب یکی از منابع عمده مطالعه و تحقیق در فرهنگ مردم برای شناخت جزئیات حال و روزگار عوام و خواص آن روزگاران است؛ الا آنکه افسانه‌های کتاب غالبا رنگی از مبالغه و گزاف بدان‌ها زده است. اینها همه آگاهی‌هایی است که از بررسی کتاب هزارویک‌شب به دست می‌آید و انگیزه‌های اصلی نگارنده نیز در تألیف این کتاب، یکی شوق شناخت فرهنگ مردم از طریق پژوهش در قصه‌ها بوده و دو دیگر شگرفی کار زنی چون شهرزاد که پیروزی‌اش در بیدادستیزی، فرآورده کارگاه صدفه و بخت و از دولت دل‌فریبی و کرشمه‌ناکی نیست؛ زیرا از آنچه به قول می‌گوید، به فعل نمی‌کند، بلکه زاده سخندانی است که سخنی دارد چون سحر و این خود جلوه‌ای است از هوشیاری و کاردانی.