هر فرهنگنگاري با معني سروکار دارد و آشنايي با تعاريف مختلف معني و رويکردهاي متفاوت در معنيشناسي ميتواند براي وي مفيد باشد. در اين مقاله نگارنده کوشيده است نحوه نگرش به معني در معنيشناسي شناختي را معرفي کند. در اين رهيافت، معني دائره المعارفي مدنظر است که با معناي فرهنگ وار متفاوت است. در اين مقاله نحوه ضبط معاني حروف اضافه مکاني در فرهنگ فارسي سخن بر اساس معنيشناسي شناختي بررسي شده و نقاط قوت و ضعف آن بر اساس اين الگو معرفي شده است. اين مقاله نشان ميدهد که آشنايي با معنيشناسي شناختي چگونه ميتواند فرهنگ نگاران را در تعيين معناي کامل مدخلها ياري کند.
حروف اضافه اجزای کلامی ثابت و تغییرناپذیری هستند که عموماً در ترکیب متممهای مفعولی و قیدی نقش تعیینکنندهای ایفا میکنند و برای بیان مناسبات گوناگون (زمانی، مکانی و ....) به کار میروند. نظر به اینکه شناخت همهجانبه ارزشهای حروف اضافه در زبان فرانسه و موارد استفاده آنها به طور صحیح، همواره از جمله نیازهای اساسی زبانآموزان است، در این فرهنگ به صورت الفبایی ـ قیاسی تنظیم شده، برای نخستین بار در ایران به این مهم پرداخته شده است. ویژگی دیگر این فرهنگ کاربردی، بررسی حروف اضافه فرانسه در آثار ادبی و ارائه معادلهای گوناگون و جالب توجه در ترجمههای منتشرشده به فارسی است.
این کتاب بر اساس سخنرانیهای نویسنده که در سال 1971 پیرامون معنیشناسی ایراد کرد، تدوین شده است. نویسنده در این کتاب یکایک نظریهها و مسائل مورد بحث در حوزه دانش معنیشناسی را به گونهای بسیار ساده و غیرفنی به بحث گذاشته و صحت و سقم آن را بررسی کرده است و بدین ترتیب کتابی را در اختیار همگان قرار داده که عاری از هرگونه پیشانگاری و جزمیت است.
اصطلاح قلب نحوی را اولین بار راس در اشاره به ویژگی زبانهایی به کار برد که دارای آرایش واژگانی آزاد هستند. بر این اساس، قلب نحوی سازهها را به همراه نقشهای دستوری خود جابهجا میکند، بدون اینکه در معنای تحلیلی جمله تغییری ایجاد کند. قلب نحوی میتواند ساخت اطلاعی جمله را تغییر دهد، یعنی میتواند مجموعه تاکید جمله را دگرگون سازد. البته، در این راستا، قلب نحوی با تکیه جمله نیز در ارتباط است و از این حیث به تعامل حوزههای نحو، کلام و آواشناسی مربوط میشود.
ضمایر تکراری در جایگاهی قرار میگیرند که سازهای از آنجا حرکت کرده باشد. در زبان فارسی این ضمایر در بندهای موصولی، فک اضافه و گروه حرفاضافهای با عنصر پیشایندهشده به کار میروند. ضمایر تکراری در فک اضافه و گروه حروف اضافه ای با عنصر پیشایندشده اجباریاند و در مورد بندهای موصولی، با توجه به دیدگاههای کینن (keenan 1977) و هاوکینز (HAWKINS 1999,2004)، حضور ضمایر تکراری تابع شرایطی است. اگر ضمیر هم مرجع با هستهبند موصولی، در جایگاه فاعل باشد، این ضمایر به کار نمیروند. اگر ضمیر هممرجع با هستهبند موصولی، مفعول صریح باشد، حضور ضمایر تکراری اختیاری است و اگر ضمیر هممرجع با هستهبندهای موصولی، مفعول غیر صریح یا وابسته ساخت اضافی باشد، حضور مفعول صریح اجباری است.