افعال متعدی در زبان فارسی به لحاظ تظاهر «را» همراه مفعول آنها عملکرد متفاوتی دارند ( طبیب‌زاده ،1385 ). در این نوشتار نگارنده در پی یافتن پاسخ به این سؤال است که آیا این تفاوت عملکرد افعال متعدی، ارتباطی به مشخصه معنایی نمود فعل دارد یا خیر. به این منظور پیکره‌ای متشکل از 40 فعل متعدی زبان فارسی با پیروی ازطبقه‌بندی وندلر( 1967؛ 1957 ) و با استفاده از مشخصه‌های روستین( 2004 ) بر اساس نمود طبقه‌بندی شد. سپس ارتباط تفاوت رفتار این افعال به لحاظ تظاهر«را» با طبقه آنها بر اساس نمود بررسی شد. نتیجه بررسی این رابطه را تأیید کرد و نشان داد مفعول افعال غایتمند، حصولی و فعالیتی می‌تواند همراه با «را» یا بدون آن به‌کار رود ولی مفعول افعال ایستا الزاماً همراه با «را» به‌کار می‌رود. نتیجه آن که تفاوت رفتار افعال متعدی به لحاظ تظاهر «را» به همراه مفعول آنها بر اساس مشخصه نمود افعال قابل تبیین است.

منابع مشابه بیشتر ...

57848fe154cfe.PNG

نمود استمراری در فارسی معاصر

والی رضایی

از زمانی که موضوع نمود بطور خاص و به عنوان یک مقوله متمایز از زمان دستوری به وسیله برخی از دستورنویسان و زبانشناسان مطرح شده است، تحلیل ها و نظرات متفاوتی در خصوص آن ارائه گردیده است. در این مقاله بحث ما محدود به یک نوع نمود؛ یعنی نمود استمراری است. استمرار بیانگر تداوم و یا در حال انجام بودن یک عمل است. در این جستار ضمن اشاره به پیشینه نمود استمراری در کتاب‌های دستور و آثار زبانشناسان نشان خواهیم داد که پیشوند فعلی می ـ بویژه در زمان حال ـ بتنهایی نمی‌تواند نشانه استمرار باشد؛ بلکه این پیشوند در فارسی معاصر علاوه براستمرار بیانگر مفاهیم دیگر نظیر نمود ناقص و تکراری نیز هست. در این جستار ما در وهله نخست به دنبال بررسی نمود استمراری در زبان فارسی به عنوان مقوله‌ای تصریفی مرتبط با فعل خواهیم بود. با این حال اشاره‌ای نیز به راهکارهای معنایی برای بیان استمرار خواهیم نمود. از دیگر یافته‌های این تحقیق این است که نمود استمراری به دو شیوه صوری؛ یعنی استفاده از پیشوند فعلی می و فعل کمکی داشتن تظاهر می‌یابد. در این نوشتار در کنار نمود استمراری به عنوان مقوله‌ای دستوری به برخی راهکارهای معنایی نیز اشاره می‌شود. همچنین نشان داده خواهد شد که برخی از افعال زبان فارسی نمی‌توانند در صورت استمراری به کار روند. به عنوان نمونه افعال ایستا نظیر افعال حسی و عاطفی و افعال لحظه‌ای فاقد نمود استمراری هستند. در این نوشتار نشان خواهیم داد که مفهوم استمرار همچون دیگر مفاهیم زبان به شیوه‌های مختلفی تظاهر می‌یابد که برخی از آنها دستوری و برخی واژگانی و معنایی است. البته فقط راهکارهای صوری را می‌توان به عنوان نمود دستوری در نظر گرفت.

5781ecf2b3943.PNG

افعال معين و نمايش نمود در زبان فارسي

مهرادد نغزگوی کهن

در دستورهاي فارسي برخلاف مقوله‌هاي دستوري «زمان» و «وجه»، به مقوله مهم «نمود» توجه کمتري شده است. طبق تعريف، کليه امکانات دستوري که براي بيان اين سه مقوله در زبان‌ها مورد استفاده قرار مي‌گيرد، «معين» ناميده مي‌شود. معين‌ها از رهگذر فرايند معين‌شدگي افعال قاموسي به وجود مي‌آيند. معين‌شدگي از انواع فرايند کلي دستوري‌شدگي است. معمولا امکانات دستوري حاصل از معين‌شدگي به صورت کلمه نقشي، واژه بست و وند تصريفي هستند. از ميان اين سه صورت، کلمات نقشي و واژه بست‌ها در مقام افعال معين جاي مي‌گيرند. موضوع اصلي اين مقاله افعال معيني است که بيانگر مفهوم نمود هستند. در اين راستا نمودهاي ناقص، کامل، تقريب و آغازي مورد بررسي قرار مي‌گيرد. شواهدي که اينجا عمدتا از فارسي جديد ارائه مي‌کنيم مبين دو نکته بسيار مهم است: اول اين که فعل معين در عين حال مي‌تواند چند نقش دستوري داشته باشد، و دوم اين که دو يا چند فعل معين مي‌توانند نقش دستوري يکساني داشته باشند.