شعر حزین لاهیجی، تابلویی را ماند که در آن خورشید مفاهیم عرفانی، بر گلشن آراسته به گلهای هنری، به روشنی و سادگی میتابد و در ذهن، شور و عشق سبک عراقی را در آرایشهای سخنوری به شیوه هنری و با سادگی سبک خراسانی تداعی میکند به این سبب نقش تعدیلکننده سبک هندی را دارد که دربردارنده عناصر ادبی این سبک و نهضت بازگشت ادبی است. در این نوشته برای اثبات این معنا برخی از مهمترین ویژگیهای ادبی و محتوایی غزلیات حزین همچون تمثیل، تشخیص، تناقضنمایی، سنتهای ادبی و عشق و عرفان و آزادگی و ... با آوردن نمونههایی بیان گردیده و در ضمن به سبب اشتراک اندیشههای عرفانی، مقایسهای میان شعر او با اشعار بیدل دهلوی انجام گرفته است.
مولف در این کتاب اشعار نظیری و عرفی را با هم مقایسه کرده است و برای نشان دادن این که دو شاعر هم زمان و هم سبک در حالی که شباهتهای فراوانی با هم دارند چقدر می توانند با یکدیگر تفاوت داشته باشند و این مقایسه که بین دو شاعر سبک هندی به وجود می آید، جذاب و شیرین به نظر می رسد. نویسنده در ضمن مقایسه، به بررسی و نقد شعر هر دو شاعر هم پرداخته است .
فرهنگ اصطلاحات عرفان اسلامی نخستین مجلد از مجموعه ی فرهنگ های اصطلاحات علوم و معارف اسلامی است که در حوزه ی علوم عقلی شامل: عرفان، فلسفه، کلام، اخلاق و منطق و در حوزه ی علوم نقلی شامل: فقه، اصول فقه، تفسیر و علوم قرآنی، رجال، درایه و ادبیات عرب است. این فرهنگ به منظور فراهم آوردن بستر مناسب برای ارائه ی ترجمه های دقیق و رسا و با اسلوب سنگین ادبی از آثار جاویدان عرفان اسلامی تهیه گردیده و اولین قدم مهم در این زمینه به شمار می آید. کتاب حاضر عمده ی اصطلاحات عرفانی را در بر دارد و مدخل ها و معادل های آن ها به دقت گزینش شده و در تهیه آن از بسیاری از پر ارج ترین ترجمه های دهه های اخیر استفاده شده است. راقم این سطور یقین دارد که فرهنگ اصطلاحات عرفان اسلامی کمک بزرگی برای مترجمان ایرانی خواهد بود و سهم بسزایی در بهتر برگردانیدن گنجینه های معرفت فارسی به جهان خارج خواهد داشت و وسیله ای ارزنده خواهد بود برای تبدیل کردن زبان انگلیسی به یک زبان اسلامی؛ یعنی زبانی که در آن معارف و ارزش های اسلامی، که در قلب آن عرفان قرار گرفته، به سهولت قابل بیان است؛ علاوه بر این، کمک خواهد کرد تا مترجمان از تشتت و پراکندگی در برگرداندن متون عرفانی رهایی یابند.
لازمه حیات جسمانی آدمی خوردن است و آن شرط زندگی همه موجودات زنده کره خاکی است. اما فرق در آن است که آدمی میخورد تا زنده بماند و دیگر موجودات حیه زنده میمانند تا بخورند. براین معنی در ادیان بیش از همه به تأکید سخن گفته شده است. تعلیمات عرفانی اسلام سالک را از توجه غالب بر احتیاجات جسمانی و حطام دنیوی باز میدارد و به عنایت تام به مایده روحانی سوق میدهد. در آن آموزههای عیسی روح در مقابل خرتن علم میشود.
در علم روايتشناسي شخصيتها به عنوان جزئي از ساختار کلي متن محسوب ميشوند که تابع کنشهاي از پيش تعيين شدهاند، بنابراين براي تحليل شخصيت ابتدا بايد الگويي از حوزه کنش آنان به دست آورد. آلژيرداس ژولين گرماس، از جمله روايتشناساني است که به چنين الگويي دست يافته است. گرماس معتقد است، الگوي کنشي که ارائه داده جهان شمول است و با هر روايتي قابليت انطباق دارد. از طرفي درونمايه روايت ميتواند تا حدودي بر ساختار آن تاثير بگذارد. در اين مقاله با نظر به جهان شمول بودن الگوي کنش گرماس و قابل انطباقبودن آن با هر چه روايت محسوب ميشود، برخي از روايتهاي دفتر اول و دوم مثنوي که از درونمايه کلامي برخوردار بودند، برگزيده شد تا نشان داده شود در مواجهه روايتهاي کلامي با الگوي کنشگر به عنوان بخشي از ساختار چه رخ ميدهد و از خلال اين رويارويي دريچهاي تازه گشوده شود تا بتوان از اين منظر نسبت به برخي روايتهاي کلامي مثنوي به نگاهي بديع و متفاوت دست يافت. آن چه به عنوان دستاورد اين پژوهش بر آن تاکيد ميشود، تغييراتي است که در نتيجه درونمايه کلامي روايتها، بخصوص در حوزه کنش بازدارنده و ياري رسان رخ ميدهد. کنشگران متناسب با نوع عقيده کلامي گاه نسبت به اين تغييرات آگاهي دارند و گاه ناآگاهانه عمل ميکنند. همچنين بر اساس نظريه گرماس و نيز عقيده توحيد افعالي جفت متقابل بنيادين در روايتهاي منتخب انسان و خدا به عنوان دو فاعل مجازي و حقيقي است که مفعول آنها ميتواند نسبت به هم دو حالت همسويي و تضاد داشته باشد.