57d391224ab0d.PNG

بررسی تطبیقی مؤلفه‌های رئالیسم جادویی در طبل حلبی از گونتر گراس و یکصد‏ سال تنهایی از گابریل گارسیا مارکز

در مقالۀ حاضر، به بررسی این مسئله پرداخته‌ایم که آیا می‌توان رمان معروف طبل حلبی ، اثر گونتر گراس را طبق آنچه بیشتر ادعا می‌شود، یک اثر رئالیسم جادویی نامید. بررسی تطبیقی عناصر تشکیل‏د‌هندۀ سبک هنری- ادبی به‌کار‏رفته در این رمان و مقایسۀ آن با مؤلفه‌ها‏ی به‌کارگرفته در رمان یکصد‏ سال تنهایی از گابریل گارسیا مارکز، به‏‌ویژه دربارۀ به‏‌کار‏نگرفتن عنصر خموشی نویسنده و نیز به دلیل نبود دو عنصر قلت و آنیت، نشان می‌دهد که نمی‌توان طبل حلبی را در ‏زمرۀ آثار رئالیسم جادویی قرار داد. در این پژوهش، با استفاده از روش دقیق‌خوانی و مقایسه با رمان یکصد‏ سال تنهایی مارکز و نیز روش تمثیل و نمونه‌آوری، بخش‌ها‏یی از متن هر ‏دو رمان را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده‌ایم که تنها ویژگی شاخص و روشن رئالیسم جادویی، یعنی خموشی نویسنده، در رمان گراس، آشکارا نادیده گرفته شده است؛ علاوه بر آن، وجود تردیدی پایدار و پیوسته در‏طول اثر، سرانجام اعتبار رئالیسم جادویی بودن آن را مخدوش و منتفی می‌کند. بر‏اساس گفتۀ معروف فرانتس رو دربارۀ حیات پنهان نیروهای خارق‌العاده در جهان پیرامون، دو نتیجه به دست می‌آید: نخست، عنصری جدید که آن را قلت نامیده‌ایم. مراد از این عنصر آن است که رخداد‏های غیر‏عادی و ماوراءالطبیعه نمی‌توانند پیاپی و به تناوب رخ دهند؛ دوم آنکه اینگونه وقایع باید به‌فوریت و آنیت ظاهر شوند و بی‌درنگ پایان یابند؛ بنابراین کنترل‌شدنی نیستند؛ حال آنکه در این رمان، قدرت حیرت‌انگیز اسکار نه‌تنها بار‏ها استفاده می‌شود، بلکه در هر زمان که وی اراده کند، در ‏دسترس و کنترل‌شدنی است.

منابع مشابه بیشتر ...

588fa263acd85.PNG

رئالیسم جادویی

ماندانا قهرمانلو

رئالیسم جادویی سبکی ادبی است که در آن عناصر جادویی با عناصر واقعی در هم آمیخته می‌شود. فرانتس رو، منقد آلمانی اولین کسی بود که در دهه بیست میلادی این واژه را به کار برد، او با این وازه آثار چند نقاش آمریکایی را نقد کرد، نقاشانی هم چون ایوان آلبرایت، پل کادموس، جرج توکر، و ... که فرا واقعی آثاری را خلق کرده بودند اما در عرصه ادبی با خلق اثر صدسال تنهایی گابریل گارسیا مارکز در سال 1967 بود که این سبک به وضوح مطرح شد. آثار خورخه لوئیس بورخس نیز مایه رئالیسم جادویی دارد.

5743e0629421a.PNG

بررسی تطبیقی رمان صد سال تنهایی و رمان عزاداران بیل

محمدعلی آتش‌سودا, اعظم توللی

این مقاله به بررسی تطبیقی رمان صد سال تنهایی نوشته گابریل گارسیا مارکز و عزاداران بیل نوشته غلامحسین ساعدی اختصاص دارد. در آثاری که به این سبک نوشته می‌شوند ترکیب واقعیت و رویا به صورتی انجام می‌گیرد که گویی این دو جزء جدانشدنی هستند. در این دو اثر، طبق شاخص‌های رئالیسم جادویی مشکلات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دو کشور ایران و کلمبیا با توجه به اسطوره‌ها و باورهای بومی، خرافه‌گرایی و نوعی هراس ناشناخته در مواجهه با مدرنیسم توصیف شده است.