یکی از داستان¬های موفق و تأثیرگذار در حوزه ادبیات داستانی پس از انقلاب اسلامی دفاع مقدس که به دلایل مختلف، اقبال همگان را در پی داشته؛ رمان بیوتن اثر رضا امیرخانی است. این رمان که در یک سال هشت بار تجدید چاپ شد؛ با توجه به مسائل ساختاری، زبانی و سبکی از یکسو و رویکرد اجتماعی ¬ـ انتقادی به جنگ و آسیب¬های روانی و زیستی آن از سویی دیگر، هم توجه جامعه علمی و دانشگاهی را موجب شده و هم تأملِ منتقدان رمان جنگ و جریانشناسیِ ادبیات داستانی دفاع مقدس را در پی داشته است. در این مقاله نویسنده ضمن بررسی شخصیّتهای این رمان و کیفیت شخصیت¬پردازی آن از نظرگاه¬های مختلف؛ دلایل و عوامل برجستگی و شهرت رمان را بررسی کرده است. بررسی رمان نشان می¬دهد که شخصیت¬های آن دارای دو ویژگی¬ انسان شرقی و غربی به صورت توأمان هستند و گفتمان برتر و حاکم بر آنها انسان نیمه سنتی ¬ـ نیمه مدرن است. با این حال اگرچه این شخصیّت¬ها را می¬توان با دیدگاه مدرن یا پسامدرن بودن بررسی کرد، دیدگاه واقع¬گرایانه و متأثر از جنگ در این رمان، هژمونی بیشتری دارد.
شگردهاي چاپي و نوآوري در شيوه روايت، رمان بيوتن(1387) نوشته رضا اميرخاني را به يک فراداستان شبيه کرده است. فراداستان، يکي از شايعترين انواع داستانهاي پسامدرن، داستاني است خود ـ ارجاع که با فنون گوناگون نحوه برساختهشدن خود را آشکار ميکند. بيوتن در نگاه اول داراي چنين فنوني است؛ ولي با بررسي دقيق تر شگردهاي اين داستان معلوم ميشود که اين رمان چندان با قلمرو پسانوگرايي همسو نيست.
«درد و رنج» به عنوان يكي از وجوه برجسته تراژيك زندگي، از مسایلي است كه هر انساني در زندگي خود با آن روبه روست. اين مساله در هنر و ادبيات به طور عام، و به طور خاص در ادبيات معاصر به ويژه شعر زنان به گونهاي منعكس شده كه بررسي و تحليل آن، نيازمند تحقيق وسيع و جامعي است. موضوع اين مقاله، بررسي اشعار دو شاعر برجسته زن معاصر يعني فروغ فرخزاد و سيمين بهبهاني با توجه به ماهيت، مفهوم و مصاديق مختلف درد و رنج و با تاكيد بر مساله وجودشناسي درد و رنج (انواع، علل و نتايج آن) است. نويسندگان در اين پژوهش ضمن اشاره به ماهيت و نتايج درد و رنج به مقايسه جنبههاي وجودشناسي درد و رنج در اشعار اين دو شاعر ميپردازند؛ گفتني است زمينه اصلي بحث، تمرکز بر فلسفه وجودي درد و رنج در حوزههاي انواع درد و رنج، علل درد و رنج و راههاي رهايي از آن است.
يکي از شاعران برجسته معاصر ايران، که خلاقيت و آفرينندگي را با پژوهش و تتبع جمع کرده است و هم محافل ادبي و هم جامعه دانشگاهي، او را در زمان حياتش جدي گرفت، مرحوم قيصر امينپور است. مجموعه آثاري چون «گلها همه آفتابگردانند»، «آينههاي ناگهان» و ... به همراه آخرين دفتر شعري «دستور زبان عشق» گواهي بر ارزش آثار اوست که درباره اهميت اين آثار از زواياي مختلف ميتوان سخن گفت. مولف پس از بررسي مجموعه دفترهاي شعري ايشان، ميتواند به جرات ادعا کند قيصر يکي از بزرگترين شاعران دو سه دهه اخير است که به مقوله انسان و مفاهيم مرتبط با آن از جمله درد و رنج بشري توجه کرده و در زندگي هنري و بلکه زندگي اجتماعي، درگير اين مفهوم و واقعيت بوده است. نگارنده در اين مقاله پس از بررسي ابعاد مختلف اين مساله و ماهيت و مفهوم درد و رنج در نظام حاکم بر انديشه و زبان امينپور، مجموعه اشعار او را در چهار بخش معناشناسي، وجودشناسي، غايتشناسي و شان اخلاقي درد و رنج، طبقهبندي، بررسي تحليل کرده است.