اين نوشتار به شيوه داستانسرايي ناثانيل هاثورن، به عنوان نقطه عطف تاريخ ادبيات آمريكا، ميپردازد. يكي از پيامدهاي انقلاب آمريكا بيبند و باري و ترك پايبندي به ارزشهاي خشكه مقدسان بود. كمي بعدتر رومانتيسيسم اين شكاف را با ستايش فرديت نويسنده و نقش او در ايجاد يك شخصيت نوين آمريكايي ژرفتر كرد. با در نظرگرفتن اين حقيقت كه هاثورن در چنين وضعيتي مينوشت، انتقال چنين مفاهيم مذهبي وسياسي را به درون قلمرو داستان هاثورن ميديد و تلاش ميكرد پيش زمينههاي خشك پيشين را بشكند و آنها را با شيوهاي كه ابايي از محدودكردن معني و دلايل وقايع ندارد، جايگزين كند تا، بدين ترتيب، از منظري متفاوت به دنيا و ساكنانش نظر بيفكند. اين مقاله هاثورن را نويسندهاي آگاه نسبت به هنر خويش معرفي ميكند، براي اثبات اين سخن به بخشهايي از وقايع داستان اشاره ميشود كه هنرمند از خود ردپا بر جاي ميگذارد. همچنين، اين گفتار با تاكيد بر بخشهاي متفاوت داستانهاي وي و همچنين با تاكيد بر زنجيره وقايع، بر اين نكته انگشت ميگذارد كه هاثورن راه را براي تفاسير متفاوت از متنهاي خويش باز ميگذارد، كاري كه به صورت نمادين تلاشي است براي رهايي از قيد و بندهاي دست و پا گير جامعهاش.
جک لندن جزو آن دسته از نویسندگان استثنایی است که از چارچوب ملیت خود خارج شده و به تمامی بشریت مترقی تعلق یافته اند. جک لندن در آثار خود مسائل مختلف و مضامین گوناگونی را مورد بررسی قرار می دهد ولی توجه اصلی او در همه اوقات معطوف به انسان زحمتکش بوده است. به عنوان نویسنده ای دموکرات و اومانیست، لندن با رنگهایی بسیار درخشان انسان فرودست و زحمتکش را با تمامی آرزوها، رویاها، تلاش ها و رنج های جسمی و روحی اش به تصویر میکشد. در آثار برجسته لندن چهره خشن، بی رحم و ریاکار نظام سرمایه داری و سیاست های سراپا سالوسانه آن با ظرافتی هر چه تمام تر عریان شده و ارکان این نظام زیر شلاق شدیدترین انتقادات قرار گرفته است. لندن تنها چاره رهایی از جهنم سرمایه داری را در انقلاب سوسیالیستی می دید و از این نظر در زمان خود شاید تنها نویسنده ای بود که قانونمندی های روند تکامل جامعه را دریافت و آنرا در آثار خود متبلور و متجلی ساخت تصادفی نیست که ماکسیم گورکی او را به عنوان "پیشگام و پیش آهنگ ادبیات کارگری آمریکا" مورد تحسین و تمجید فراوان قرار داد...
پیش از قرن پانزدهم غیر از اهالی آسیا پای کسان دیگری نیز به امریکا رسیده بود. شاید در بین این عده کسانی از افریقا از کناره های نیل و ساحل غربی آن قاره بودند. تحقیقات اخیر پیش از پیش معلوم کرده است که معدودی از اروپاییان نیز جزو این عده بوده اند. این کتاب، بخشی از تاریخ ادبیات آمریکا را در بردارد. از دورهی بلافصل بعد از کریستف کلمب، و بعداز آن که اولین نام های بزرگ چون "تاماس پین"، "کوپر"، "ادگار آلن پو" و "رابرت ویتمن" و... با شرح و تفصیل معرفی میشوند. در فصل چهارم به رمان، از "مارک تواین" تا "هنری جیمز" میپردازد و پس از آن به "الیوت"، "اوجین اونیل" و "ویلیام فالکنر"، و بالاخره به برخی از نویسندگان اوایل قرن بیستم آمریکا، نظیر "ویلبر"، "آلبی" و "موریس" میپردازد.
ارزش احساسات و نامههای همسایه (1318، 1334) دو اثر نیما یوشیج در گستره نقد ادبی است که در آنها به تبیین اصول و کیفیت شعر نو میپردازد. در این دو اثر، نیما نشان میدهد که چگونه شعر نو به لحاظ رویکرد ساختاری و زبانی از همتایان کلاسیک خود فاصله میگیرد و طرحی نو در میاندازد. در نگاه اول، به نظر میرسد که شعر نیمایی، به دلیل واکنشی انقلابی و ساختارشکنانه نسبت به شعر کلاسیک، از بنیانهای شعر قدیم فاصلهای پرنشدنی و جبرانناپذیر میگیرد. مقاله حاضر تلاش میکند با نگاهی تظبیقی به آراء دو شاعر انگلیسی ویلیام وردزورت و تی. اس. الیوت (که به ترتیب نمایندگان مکتب رمانتیسم و کلاسیسیسم در انگلستان هستند)، و مقایسه نظرات آنان را با آراء نیما در دو اثر یادشده، نشان دهد که نوآوری رمانتیکگونه و قدمت کلاسیک وار در شعر و نقد نیمایی همزیستی مسالمتآمیزی دارند.
داكتارو نويسنده سياسي چپگرايي است كه نوشتارهاي خود را در مرز گنگ و تار تاريخ و داستان ميآفريند. در اين مقاله، با تكيه بر ديدگاه فراداستان تاريخنگارانه بر رمان رگتايم به واكاوي اين انگيزه پرداخته شده است. در اين رمان، داكتارو نخست با نگرشي نقادانه، داعيه پيشرفت در دوره ترقي را زير سوال ميبرد، سپس با واكاوي شخصيتهاي داستانياش، كه برآمده از اقليتهاي جامعه آمريكايي، به ويژه سياهان و مهاجراناند، بيعدالتيها را باز ميتاباند. كالهاوس والكر و تاته بيانگر انسانهايياند كه در پي متبلور ساختن روياهاي خويشاند. آنان، با اين كه هر دو از لايههاي اقليتند، اما براي رسيدن به هدفهايشان، هر يك راهي متفاوت اختيار ميكند. سرانجام به نظر ميرسد با وجود اين كه داكتارو وجود تغيير را در جامعه «دوران ترقي» خيلي پررنگ نميبيند اما براي رسيدن به خوشبختي موعود در روياي آمريكايي، همواره رگههايي از اميد را باقي ميگذارد.