اگر نام کوندرا بر پشت جلد کتاب نبود و اگر کتاب را ناشری عرضه کرده بود، شابد بهترین واکنش در برابر این ترجمه سکوت میبود، اما اکنون چنین نیست. در عین حال خوش ندارم به شیوه معمول فهرستی بلند بالا از خطاهای ترجمه را فراهم کنم که این شایسته مترجمان ناکامی است که در ترجمه کتابی تا میانه راه رسیدهاند و ناگهان ترجمه دیگری از همان کتاب روانه بازار میشود. با این مقدمه تأکید میکنم که نیت نگارنده تنها یادآوری متواضعانه چند نکته است که امیدوارم به کار خواننده بیاید.
سنتاگزوپری در شهر لیون و در یک خانوادهٔ کاتولیک و نخبهسالار متولد گردید. شجرهنامهٔ این خانواده تا چندین قرن قدمت داشت. او سومین فرزند از ۵ فرزند مارتن لوی ماری دو سنتاگزوپری و ویکنتس آندره لوییز ماری دو فونسکلمب بود. پدر وی مدیر اجرایی کارگزاری بیمه بود که در ایستگاه قطار بر اثر سکته، قبل از چهارمین سال تولد آنتوان درگذشت. آنتوان در سال ۱۹۳۱ با کانسوئلو سنتاگزوپری ازدواج کرد. سنتاگزوپری تا قبل از جنگ جهانی دوم، خلبان تجاری موفقی بود که در خطوط پست هوایی میان اروپا، آفریقا و آمریکای جنوبی به فعالیت میپرداخت اما با آغاز جنگ، هر چند از دیدگاه سن و وضعیت سلامتی در شرایط مطلوبی نبود اما به نیروی هوایی فرانسه آزاد در شمال آفریقا پیوست. در ماه ژوئیه ۱۹۴۴ هواپیمای او در یک پرواز شناسایی بر فراز دریای مدیترانه ناپدید شد و اعتقاد بر این بود که در همان زمان کشته شدهاست. سنتاگزوپری برندهٔ جوایز ادبی معتبر فرانسه و همچنین برندهٔ جایزهٔ کتاب ملی آمریکا گردید. عمده شهرت وی به واسطه کتاب شازده کوچولو و نوشتههای تغزلی او با عنوان زمین انسانها و پرواز شبانه است. آثار او، از جمله کتاب شازده کوچولو به ۳۰۰ زبان و گویش ترجمه شدهاست.
اگر این جمله بارگاس یوسا را بپذیریم که ادبیات آتش است، نقش ادبیات فرانسه، به ویژه رمان فرانسه را در ادبیات جهان، نمی توان نادیده گرفت و به سادگی از کنار آن گذشت. به راستی چه کسانی بهترین رمان های فرانسه را نوشته اند؟ شما چند نفر از نویسندگان فرانسه را می شناسید؟ آیا می دانید نویسندگان بسیار توانایی در میان رمان نویسان فرانسه هستند که حالا مرده اند و ما حتی نامشان را نشنیده ایم؟ این کتاب یک دایره المعارف رمان شناسی است، ما را از یک قرن رمان فرانسه عبور می دهد و در کنار آخرین نویسندگان رمان نو می نشاند در کنار نویسندگانی که هنوز زنده اند و می نویسند. کتاب "ادبیات داستانی فرانسه در قرن بیستم" برای همه کسانی است که می خواهند ادبیات جهان را خوب بشناسند.
در دانشنامه هنر اکسفورد پستمدرنیسم چنین تعریف شده است: «واژهایست مربوط به اواسط دهه 70 میلادی. واکنشی است در مقابل دگماتیسم (جزماندیشی) و سازشناپذیری جنبش جهانی معمارن مدرن. بانی پستمدرنیسم در ایالت متحده معمار و منتقد آمریکایی است به نام چارلز جنکس که در نوشتههایش بینش خود را به طور گسترده ای آشکار میسازد. معماران پستمدرن که اکثراً از آموزش مکتبی مدرنیسم بهرهمند شده بودند، به دنبال نقطه همبستگی میان تکنولوژی قرن بیستم و سبک های سنتی گذشته به خصوص ملاسیسم برآمدند. این جنبش در مقابل بیپیرایگی مدرنیسم به منابع بومی و سنتی بازگشتند و تزئینات و رنگها و حجمهائی به صورت ترکیبی و یا حتی گاهی به صورت سرگرمکننده نیز به وجود آوردند. این واژه به سایر هنرها و ادبیات هم راه یافت.