موضوع اصلي در زبانشناسي رايانهاي پردازش زبان طبيعي است و هنگامي كه كارشناسان رايانه از پردازش زبان طبيعي سخن ميگويند اغلب مسايلي را عنوان ميكنند كه نشان ميدهند تمايز روشني ميان خط و زبان قايل نيستند. به سخن ديگر، در بسياري موارد، اين دو حوزه را در هم ميآميزند. بد نيست در آغاز به برخي از كاربردهاي رايانه در حوزه خط اشارهاي نماييم و سپس به نقش آن در حوزه زبان به ويژه ساخت واژه بپردازيم.1. حوزه خط، 1ـ1 غلطيابي املايي. يكي از ابزارهاي سودمندي كه واژهپردازها به تدريج از آن سود جستند، خطاياب يا غلط ياب املايي است. در نسخههاي جديد نرم افزار Word، براي متنهاي انگليسي، ميتوان از كاراييهاي بالاي غلط ياب آن بهره گرفت. از چند سال گذشته، برخي از شركتهاي سازنده نرم افزار واژه پرداز فارسي كوشيدند نمونههايي از چنين غلط يابهايي را براي فارسي به كار گيرند، از جمله پيشكار، زرنگار، گستره نگار و نقش.
کتاب حاضر به مناسبت ششمین سال تاسیس صدای آمریکا به زبان فارسی این مجموعه خواندنی را که متضمن گفتارهایی از برنامه های متنوع صدای آمریکاست به عنوان ارمغان نوروزی به شنوندگان صدای آمریکا تقدیم کرده است
یکی از وجوه اهمیت زبان و ادب فارسی در شبه قاره پیوستگی عمیق زبان های ملی و محلی این منطقه با زبان فارسی است. تاثیرات عمیقی که زبان فارسی هم در زمینه واژه ها و اصطلاحات و هم در زمینه قواعد و دستور زبان بر زبان های رایج این منطقه داشته است، مورد تاکید و اذعان اهل فضل و ادب پاکستانی و سایر محققان بوده که در کتاب ها، سخنرانی ها و .... بدان پرداخته اند. این پیوستگی بویژه در ادبیات منظوم بیش از ادبیات منثور به چشم می خورد و به عنوان نمونه بافت و ترکیب شعر اردو و اصطلاحات و قواعد آن به روشنی میزان این تاثیرپذیری را نشان می دهد. بنابراین منابع و مآخذی که بتواند این رابطه و پیوند عمیق را نه فقط برای فارسی گویان و فارسی سرایان این خطه، بلکه برای اردو سرایان نیز روشن تر و معنی دارتر سازد، ضروری می نماید. چه بسا شاعر و نویسنده ای که اصطلاحی را شنیده است ولی معنی دقیق و کاربرد صحیح آن را در شعر و نثر نمی داند و به متون اصلی و مفصل هم یا دسترسی ندارد و یا از چنان تبحر و تسلطی در زبان فارسی برخوردار نیست که به راحتی بتواند از آنها معنی و کاربرد اصطلاح مورد نظر را دریابد...
در زبانشناسی شناختی، وجود رابطه یک به یک بین عناصر جهان خارج و صورتهای زبانی زیر سوال میرود. زبانشناسان شناختی معتقدند که یک موقعیت واحد را میتوان به صورتهای مختلف در زبان بیان کرد و طرق مختلف شناسهگذاری (کدگذاری) یک موقعیت واحد، متضمن مفهوم سازیهای متفاوت است. از سوی دیگر، گاه یک صورت زبانی، مفهومسازیهای متفاوتی را شناسهگذاری میکند. واژه پیش در زبان فارسی، در کنار معانی متعدد مکانی خود، دارای دو معنای زمانی هم هست که به ظاهر با هم متضادند. «پیش» گاه دلالت بر قبل و گذشته دارد گاه به آینده ارجاع میدهد. این نوشتار در پی پاسخ به این پرسش است که چرا واژه «پیش» در حوزه معنایی زمان، دارای دو معنای کاملاً متضاد است. نگارندگان نشان میدهند که به کمک آموزههای معناشناسی شناختی و به طور خاص، به کمک «استعارههای مفهومی» و «طرحوارههای تصوری» پیشنهادی لیکاف میتوان این واقعیت زبانی را بهدرستی تبیین کرد.
زبانشناسی متن بنیاد رویکردی است نقشگرا با تأکید بر نقش ارتباطی زبان که کارکرد اصلی زبان را ایجاد ارتباط و انتقال معنا میان کنشگران زبانی میدانند. از این منظر، زبان سویهای اجتماعی مییابد و عمده نقش آن در اجتماع بررسی میشود. زبانشناسی نقشگرا برای زبان سه فرانقش قائل است که هر یک از منظری به زبان مینگرند و برشهای متفاوتی از جهان ارائه میکنند. فرانقش اندیشگانی/ تجربی زبان را ابزار بازنمایی دنیای درونی و بیرونی انسانها میداند. فرانقش بینافردی زبان را ابزاری برای کنش متقابل میان انسانها میانگارد و، در نهایت، فرانقش متنی که زبان را در ارتباط با بافت موقعیتی قرار میدهد و زمینه تحقق دو فرانقش پیش گفته را مهیا میسازد و بدین گونه، به همراه ابزار انسجامی، متنیتِ متن را شکل میدهد. در این مقاله، تلاش ما برا ین است که از منظر فرانقش متنی به خوانش شعری از اخوان بنشینیم و، با بررسی نحوه چینش عناصر در متن، چگونگی استفاده سبکی شاعر از این فرانقشها در بازنمودن ذهن خویش و درونمایه اثرش را نشان دهیم.