هدف از این مقاله بررسی فاعل نحوی بیآوا (pro) و انواع آن در زبان فارسی نوین در چارچوب رویکرد اصول و پارامترهاست. در این مقاله نشان داده میشود که pro در زبان فارسی میتواند هم ارجاعی و هم غیرارجاعی باشد. غیرارجاعی بودن این مقوله تهی، در زبان فارسی، به ساخت سببی با فعل «دادن» و ساخت متعدی غیرشخصی/غیرارجاعی محدود میشود. بدین ترتیب نگارنده پیشنهاد میکند که در نظریه پارامترهای رویکرد اصول و پارمترها، در مورد رخداد این مقوله تهی میبایست شرطی را ملحوظ دانست که وی آن را «محدودیت عدم بروز مقوله بیآوای pro» مینامد.
در این پژوهش، ضمن بیان اهمیت اختصارسازی و ویژگیهای آن در زبان فارسی، با ذکر نمونههایی از خط میخی فارسی باستان و خط پهلوی، قدمت این فرایند واژهسازی را در زبانهای ایرانی نشان دادهایم و با معرفی دو اصل اقتصاد و کمکوشی و رابطۀ آنها با زبان، و نیز بیان دیدگاه زیف (1949) و مارتینه (1962)، این فرایند را توجیهپذیر دانستهایم. اصل اقتصاد نقش بسیار مهم و تعدیلکنندهای در زبان دارد؛ به طوری که هرگونه تغییر غیراقتصادی که در صرف انرژی و تلاش، هزینۀ زیادی را بر نظام تحمیل کند و مانع فهم باشد، به طور خودکار حذف و یا از آن اجتناب میشود. طبیعت اقتصاد، معیاری برای تنظیم تمامی جنبههای رفتار بشری است و اصل کمکوشی آن را کنترل میکند. در یک فرایند پویا مثل تغییر زبانی، کلمهها پیوسته در حال کوتاهشدن، پسوپیش شدن، حذفشدن، قرضگیری و دگرگونی معنایی هستند. این رخداد در تمامی زبانها طبیعی است و زبان فارسی نیز از این قاعده مستثنی نیست. در این مقاله، با ذکر نمونههایی از اختصارات حکشده بر سکههای ایران باستان و اختصارات هُزوارشی نشان میدهیم که جدّ زبان امروزی ما از این فرایند واژهسازی به خوبی بهره میگرفته است.
این پژوهش به ضمایر بازیافتی در زبان فارسی میپردازد. هدف از این تحقیق توصیف نحوی ضمایر بازیافتی زبان فارسی در چارچوب نظریه حاکمیت و مرجعگزینی است. جایگاههای حضور ضمیر بازیافتی، عامل «حرکت» در فرایند شکلگیری ضمایر بازیافتی و علت دستوری یا غیردستوری بودن حضور ضمایر بازیافتی، موضوعات عمده بررسی شده در این تحقیق هستند. در این تحقیق مشخص شد ضمایر بازیافتی، موضوعات عمده بررسی شده در این تحقیق هستند. در این تحقیق مشخص شد ضمایر بازیافتی در زبان فارسی مشتق در پایه هستند و حضورشان در جایگاههایی خاص اجباری است.