دنیا، واپسین ستونهای استوار سینمای ارجمند وابسته به سنتهای عزیز صدر اول سینما را یکان یکان از دست میدهد. آکیرا کوروساوا از پیشاهنگان بزرگ سینمای ژاپن و جهان که چندی پیش روی در نقاب خاک کشید، از جمله مردانی بود که هر دم حضورش منتی بود بر خاک و فخری بود برای همه همعصرانش. کوروساوا طلوع معنیداری در سینمای ژاپن داشت. انفجار بمب اتمی هیورشیما و رویارویی با وضعیتی یگانه در تمام جهان و تمام تاریخ بر ساخت و شکلگیری سینمای کوروساوا و شخصیت او تأثیری ژرف گذاشت.
در این مجموعه، برخی چهرههای سرشناس سینما، تئاتر، فیلمسازی، کارگردانی و دست اندرکاران سینمای زن ایران معرفی شدهاند .این مجموعه براساس حروف الفبای نام خانوادگی افراد نظام یافته است .درباره هر یک از افراد این اطلاعات مندرج است :نام و نام خانوادگی، شغل اصلی سینمایی، مروری کوتاه بر زندگی سینمایی، فیلمشناسی و تصویری از فرد .در پایان کتاب تصاویری از زنان سینمای ایران به چاپ رسیده است .
آنچه میخوانید مصاحبهای است با نابغه سینمای ژاپن ـ آکیراکوروساو! مصاحبهای که بیشتر به «تکگویی» شبیه است، ساختار این گزارش یا مصاحبه در عین سودمندی، «غیرعادی» است، به این معنا که علاوه بر شخص کوروساوا، از نظریات برخی کسانی که به نحوی به او مربوط بودهاند نیز ذکری به میان آمده است. کوروساوا در این مصاحبه از نخستین مراحل تهیه فیلمهایش شروع میکند و افکار و اندیشهها و خاطرات و دلمشغولیهایش را در ضمن کار برای ما شرح میدهد. هر چند در این متن از برخی فیلم های کوروساوا همچون «ریش قرمز»، «یوجیمبو» و ... نامی به میان نیامده است اما به جرات میتوان گفت که این مصاحبه در میان متنهایی که در این زمینه به فارسی برگردانده شده است، دربردارنده اطلاعات باارزش تازهای است. عنوان «مرد باد» از یکی از جملات کوروساوا در این مصاحبه گرفته شده است.
این کتاب را باید از دیدگاه سوای هیاهوی غرب درباره سولژنیتسین، جایزه نوبل بردن او و سوای تکفیر شرق نگریست. خواننده ایرانی هرچند فراست بسیار در درک و حل بازیهای سیاسی و تبلیغاتی شرق و غرب دارد؛ ولی در اینجا به این فراست او بیشتر نیاز است. نویسنده و ماجرای او را باید فقط در ارتباط با ادراک ایرانی خواند و فهیمد.. این کتاب که میتواند به شناخت بهتر آثار و شخصیت سولژنیتسین کمک کند، متن مصاحبهای است که پاول لیشکو نویسنده اسلوواک در مارس 1967 با او انجام داد.
در این مقاله به گفتگو با جمشید ارجمند به مناسبت انتشارات کتاب (اصفهان، تصویر بهشت) پرداخته شده است. اصفهان شهری کمنظیر و حتا شاید بتوان گفت بینظیر است. از نظر کمیت و کیفیت آثار معماری تاریخی. در کمتر شهری میتوانیم مجموعهای به این عظمت از بناهای زیبا و پراهمیت تاریخی را سراغ بگیریم. در یک نگاه اولیه، بناهای اصفهان را به سه دسته بزرگ تقسیم میکنیم، مهمتر و بیشتر از همه بناهای مذهبی است، شامل مسجدها و مدرسهها و بقعهها و مزارات و کلیساها؛ دسته دوم بناهای مسکونی سلطنتی، مثل چهلستون و هشت بهشت و عالیقاپو و دسته سوم بناهای عمومی شهری مثل بازار و خیابان و پل و میدان. شمردن و به دستآوردن رقمی از این آثار کار آسانی نیست.