در تفسیر ابوالفتوح رازی در برابر لغت «البغضاء» در آیات 14 و 64 سوره مانده کلمه «بزیدن» به کار رفته است. واژه بزیدن در قرآن شماره 52 فرهنگنامه قرآنی، در ترجمه «ماقلی» نیز آمده است. با تفحص در متون قرآنی کهن میبینیم که در برابر «البغضاء» واژه «بزشن» و صورتهای دیگر آن «بزش» و «بزشت» نیز دیده میشود که ظاهراً از فعل «بزیدن» در معنی «کینه و دشمنی ورزیدن» ساخته شده است.
موضوع کتاب هزار واژه زیست شناسی-2 مجموعه واژه های پروتگان شناسی، ژن شناسیو زیست فناوری، علوم گیاهی، جانورشناسی، گیاهان دارویی است که برگرفته از فرهنگ واژه های مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی است و در سالهای 1391-1396 توسط گروه واژه گزینی فرهنگستان ادب فارسی منتشر شده است
موضوع کتاب هزار واژه زیست شناسی-1 مجموعه واژه های زیست شناسی عمومی، علوم گیاهی، علوم جانوری، ژن شناسی، پروتگان شناسی و میکرب شناسی است که برگرفته از فرهنگ واژه های مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی است و در سالهای 1376-1389 توسط گروه واژه گزینی فرهنگستان ادب فارسی منتشر شده است
یکی از قدیمیترین کتابهای مستقل درباره داستانهای پیامبران، «قصص الانبیای نیشابوری» است که در مجموع، مشتمل است بر داستان پیامبران، احوال خلفای راشدین، خاندان عباس، یزید و حجاج بن یوسف. کتاب منسوب است به ابواسحاق ابراهیم بن منصور بن خلف نیشابوری. تاریخ نگارش آن بنا به حدس مصحح، قرن پنجم هجری است. این کتاب مشتمل است بر 5 صفحه فهرست مطالب و 6 صفحه مقدمه و 2 صفحه تصویر نسخههای خطی و 478 صفحه متن و یک صفحه غلطنامه و در پایان 10 صفحه فهرست اعلام. این کتاب از نمونههای پرارزش نثر کهن دری به شمار میرود و از نظر اشتمال بر لغات و ترکیبات نادر و کهن فارسی شایسته توجه است. اهمیت دیگر قصص الانبیاء در آن است که آثار گویش مؤلف یا کاتب همراه با اختصاصات زبانی ویژهای در آن دیده میشود. از آنجاییکه در برخی موارد ثبت و ضبطهای نسخه اساس در متن چاپی انعکاس نیافته است و از آنجا که ثبت و ضبط این موارد میتواند جنبههای مبهمی از سیر تحولات تاریخی زبان فارسی را آشکار کند، لذا نگارنده بر آن شده تا این موارد را طی این رساله عرضه نماید.
در تفسیر ابوالفتوح رازی «رئاء الناس» به «برده مردمان» برگردانده شده است: «وَالَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَنْ يَكُنِ الشَّيْطَانُ لَهُ قَرِينًا فَسَاءَ قَرِينًا»؛ مصححان این متن در حاشیه آوردهاند: «کذا: در اساس و وز (بدون نقطه)؛ شاید کلمه تصحیفی از «بدیده» باشد. در نسخههای «آج»، «لب»، «فق» به جای این کلمه آمده است: «برای نمایش». با توضیحی که در پی میآید، درمییابیم «برده» تصحیف «بدیده» نیست، بلکه صورتی است «بروده». «بروده» مرکب است «به» (حرف اضافه) + «رود» (= روی) + «ه».