در این مجموعه، دو رساله کوتاه از حکیم "عمر خیام"، متن عربی و ترجمه فارسی به طبع رسیده است .در رساله اول، سه مسئله مطرح و پاسخ داده شده است .این مسائل درباره نفوس ناطقه، حوادث امکانی باطل، و اثبات وجود زمان به حرکت و حد حرکت، و سپس قائم نبودن حرکت به ذات خود، است .رساله دوم نیز "پرتوی عقلانی بر موضوع علم کلی "نام دارد .
اصطلاح نامه یا گنجواره مجموعه ای است از اصطلاحات متداول در زمینه ای خاص بدین ترتیب اصطلاح نامه اقتصادی. اصطلاحات متداول در علم اقتصاد و گنجواره توسعه فرهنگی، اصطلاحات مربوط به توسعه فرهنگی را شامل می شود. در گنجواره این اصطلاحات برحسب موضوع طبقه بندی می شود و در موارد لزوم نیز تعریف هریک به سادگی و روشنی ذکر می گردد. هدف از این کار تسهیل کار کسانی است به تنظیم و تربیت و نگهداری مدارک و اسناد مشغولند. در گنجواره نه تنها واژگان متداول یک زمینه خاص یا یک علم خاص گروه بندی می شود بلکه کوشش می گردد که این گروه بندی با توجه به روابطی که اصطلاحات با یکدیگر دارند صورت گیرد. به طور مثال "تحقیق" و"پژوهش"، "باسواد" و "بی سواد" "آموزش" و "آموزش ابتدائی" همه از الفاظی است که در گنجواره توسعه فرهنگی می باید گروه بندی شود. "تحقیق" و "پژوهش" دو واژه مترداف است. "باسواد" و" بی سواد" دو واژه متضاد آموزش معنائی عام دارد که شامل انواع آموزش و از جمله آموزش ابتدائی می شود و در نتیجه با یکدیگر رابطه عام و خاص دارد. بنابراین در گنجواره توسعه فرهنگی همه این اصطلاحات با توجه به روابطی که با یکدیگر دارند گروه بندی می شوند. به این ترتیب گنجواره، به عنوان یک نظام گروه بندی و بازیابی مدارک و اسناد و اطلاعات، نقش مهمی در ایجاد یک شبکه اطلاعاتی بازی می کند و به کار گرفتن آن، در کار پژوهش و آموزش تسهیلات فراوان به دنبال می آورد...
لازمه حیات جسمانی آدمی خوردن است و آن شرط زندگی همه موجودات زنده کره خاکی است. اما فرق در آن است که آدمی میخورد تا زنده بماند و دیگر موجودات حیه زنده میمانند تا بخورند. براین معنی در ادیان بیش از همه به تأکید سخن گفته شده است. تعلیمات عرفانی اسلام سالک را از توجه غالب بر احتیاجات جسمانی و حطام دنیوی باز میدارد و به عنایت تام به مایده روحانی سوق میدهد. در آن آموزههای عیسی روح در مقابل خرتن علم میشود.
در علم روايتشناسي شخصيتها به عنوان جزئي از ساختار کلي متن محسوب ميشوند که تابع کنشهاي از پيش تعيين شدهاند، بنابراين براي تحليل شخصيت ابتدا بايد الگويي از حوزه کنش آنان به دست آورد. آلژيرداس ژولين گرماس، از جمله روايتشناساني است که به چنين الگويي دست يافته است. گرماس معتقد است، الگوي کنشي که ارائه داده جهان شمول است و با هر روايتي قابليت انطباق دارد. از طرفي درونمايه روايت ميتواند تا حدودي بر ساختار آن تاثير بگذارد. در اين مقاله با نظر به جهان شمول بودن الگوي کنش گرماس و قابل انطباقبودن آن با هر چه روايت محسوب ميشود، برخي از روايتهاي دفتر اول و دوم مثنوي که از درونمايه کلامي برخوردار بودند، برگزيده شد تا نشان داده شود در مواجهه روايتهاي کلامي با الگوي کنشگر به عنوان بخشي از ساختار چه رخ ميدهد و از خلال اين رويارويي دريچهاي تازه گشوده شود تا بتوان از اين منظر نسبت به برخي روايتهاي کلامي مثنوي به نگاهي بديع و متفاوت دست يافت. آن چه به عنوان دستاورد اين پژوهش بر آن تاکيد ميشود، تغييراتي است که در نتيجه درونمايه کلامي روايتها، بخصوص در حوزه کنش بازدارنده و ياري رسان رخ ميدهد. کنشگران متناسب با نوع عقيده کلامي گاه نسبت به اين تغييرات آگاهي دارند و گاه ناآگاهانه عمل ميکنند. همچنين بر اساس نظريه گرماس و نيز عقيده توحيد افعالي جفت متقابل بنيادين در روايتهاي منتخب انسان و خدا به عنوان دو فاعل مجازي و حقيقي است که مفعول آنها ميتواند نسبت به هم دو حالت همسويي و تضاد داشته باشد.