صفی الدین اُرموی یکی از بزرگترین دانشمندان، خوشنویسان و موسیقیدانان تمدن اسلام است. هرچند رسالاتی پراکنده به او منتسب شده، اما دو رساله مهم او الادوار و الشرفیه است. رساله الادوار را میتوان رایجترین رساله موسیقی در تمدن اسلامی دانست. در این مقاله نسخهای از رساله الادوار که به خط او دانسته میشد، رد شده و برای نخستین بار نسخهای از رساله الشرفیه به خط و ترقیمه مؤلف معرفی میشود.
این کتاب مرجع شامل: تئوری موسیقی، قواعد موسیقی ایرانی، سرگذشت موسیقی و موسیقیدانان گذشته و حال و شرح احوال و آثار آنان، ایقاع در موسیقی قدیم ایران، وزن شناسی، اوزان مشهور و متداول موسیقی قدیم ایران و تبدیل آن به خط نت می باشد. شناخت مقامها، دستگاهها، مایه ها، آوازها، گوشه ها و تصانیف مشهور و رایج موسیقی ایرانی، سازشناسی علمی، چگونگی ساختمان آلات موسیقی و طریقه ساختن آنها، معرفی آلات موسیقی ایرانی از قدیم ترین ایام تا زمان حاضر، تشریح علمی و موسیقی قدیم ایران و مطابقت آن با موسیقی معاصر، آهنگ ها و ترانه های محلی، آوازها و کوچه باغی ها، معرفی و شناخت کتابها و رساله هایی که در زمینه موسیقی ایرانی تدوین شده است و آنچه مربوط به حوزه موسیقی ایرانی است از جمله مندرجات این "فرهنگنامه "است. این کتاب بنابر رعایت اصل اختصار در شیوه فرهنگ نویسی تدوین شده است و نمی تواند دربرگیرنده تمام آثار و جزئیات مربوط به فعالیت های هنری اشخاص باشد. بنابراین اطلاعات ارائه شده در آن ناظر بر این محدودیت و نیز تاحدی است که در دسترس مولف بوده است. به این ترتیب اگر نام عده ای از هنرمندان در این کتاب نیامده و ذکری از آثارشان نشده است صرفا به دلیل عدم دسترسی به اطلاعات قابل اعتماد درباره ایشان و آثارشان بوده است...
بانو اطرایی از معدود هنرمندانی است که دارای مدرک درجه یک هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. ایشان در زمینه ی معرفی و شناساندن ارزشهای موسیقی اصیل ایران خصوصا ردیف ها و دستگاه های موسیقی ملی و سنتور نوازی معاصر و همچنین آثار و اندیشه های بزرگانی چون پایور و صبا سال ها تلاش نموده و تالیفات و مجموعه آثار ارزشمندی را به جامعه موسیقی کشور تقدیم داشته است.
فیروزشاهنامه، قصهای است با حال و هوای ایران باستان که از قرن نهم قمری باقی ماندهاست. بنمایه این قصه عشق است و این عشق حوادث حماسی داستان را ایجاد میکند. ویژگیهای عیّاری و قصههای پریان نیز طرح قصه را گسترش میدهد. اغلب محققان سعی کردهاند این قصهها را در چارچوب انواع ادبی ارسطویی ببینند و آنها را ذیل یکی از انواع ادبی قرار دهند. در این مقاله، قصه فیروزشاه نامه، نخست از دیدگاه انواع ادبی و سپس از منظر بوطیقای داستانپردازی کهن فارسی نقد و بررسی میشود. با توجه به این دیدگاهها، قصههای عامیانه ایرانی یک نوع مستقل ادبی است که از یک سنتِ کهنِ داستانپردازی مایه میگیرد. در این سنت ادبی، راوی، همواره وجهها و مقولههای ادبی گوناگونی را در روایت به کار میبرد.
حماسه از قدیمترین انواع ادبی است که صورت داستان دارد، زیرا همانند داستان دارای آغاز، میانه و پایان است. حماسه از یک سو زاده اسطوره است و از سوی دیگر داستان و رمان را در درون خود جای داده است. این مقاله به شناخت بهتر بخشی از ادبیات حماسی گذشته فارسی که در متون حماسی بازتاب یافته و از ویژگی روایی و سادگی بیان برخوردار است، میپردازد، هدف این نوشتار تشریح ساختار روایی حماسه مصور (پرده خوانی) و حماسه زبان بنیاد (داستان رستم و اسفندیار) با تکیه بر «نظریه میک بال» است. چون هدف این مقاله بیشتر نشاندادن ویژگیهای متن روایی در قالب ادبی حماسه است، به همین دلیل داستان «رستم و اسفندیار» انتخاب شد، سپس با در نظر گرفتن ویژگیهای متن روایی براساس نظریه میک بال، توجه فردوسی به عناصر داستان نویسی و ساختار متن روایی مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش نشان میدهد که داستان حماسی (اعم از مصور و زبان بنیاد) نیز مانند دیگر انواع داستانهای زبان بنیاد دارای خط سیر داستان (شروع، حرکت داستان به سمت اوج، اوج، گره گشایی و نتیجه نهایی) است.