کارکرد شخصیتهای تاریخی در شعر معاصر فارسی و عربی، از جلوههای مختلفی برخوردار است و کاربست «نقاب» آن شخصیتها در شعر، یکی از مهمترین انواع آن به شمار میآید. نقابپردازی، ازجمله شگردهای هنری و بلاغی است که شاعر امروز، برای بیان افکار خود از آن استفاده میکند. گاهی نقاب یک شخصیت دینی بر چهره شاعر نقش میبندد تا بتواند با استفاده از ظرفیتها و تواناییهای آن شخصیت، حرفهای خود را با مخاطب در میان بگذارد. شاملو و ادونیس نیز به عنوان نمایندگان شعر امروز، در زبان فارسی و عربی، تکنیک «نقاب دینی» را در شعر خود به کار گرفتهاند تا با استفاده از این شگرد نمایشی، افکار خود را برای مخاطب ، ملموس و مجسم کنند. در این میان، به کارگیری محوری نقاب یک شخصیت دینی که برای استفاده بیشتر شاعر از ظرفیتهای بالقوه و بالفعل شخصیت صورت میگیرد، در شعر ایشان نیز دیده میشود. در این پژوهش با تکیه بر نقد تحلیلی ـ توصیفی آثار شاملو و ادونیس، به بررسی تطبیقی نقابمحوری دینی با توجه به ساختار روایی و تصاویر موجود در شعر آنان میپردازیم. هدف ما دستیابی به برخی زوایای شعر ایشان و بررسی شیوه کاربست نقاب مزبور، با استفاده از نقد تطبیقی و کهن الگویی خواهد بود. بدین ترتیب، پس از واکاوی مفهوم نقاب دینی و دلایل کاربرد آن در شعر امروز، نقابهای اصلی و محوری شخصیتهای دینی در شعر این دو تن را مورد توجه قرار دادیم تا سرانجام همسانی و ناهمسانیهای کاربرد یاد شده در نزد آنان را به دست آوریم.
گئورگی پلخانف ؛ نظریهپرداز مارکسیست روس، بنیانگذار جنبش مارکسیستی در روسیه و برای سالهای متمادی، نماینده و مدافع اصلی آن بود. او همچنین از بنیانگذاران حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه بود و بعد از انشعاب در حزب، او به مِنشویکها (حزب اقلیت) پیوست، اما همواره سعی در ایجاد اتحاد بین دو حزب داشت. پلخانف معتقد بود که جوامع بشری به ویژه جامعه روسیه برای پیاده کردن موفقیتآمیز مارکسیسم هنوز «نارس» بوده و سرمایهداری باید ابتدا رشد کند تا سوسیالیسم ممکن گردد و از همین رو با دولت شوروی مخالف بود. مهمترین آثار او عبارتند از: «آنارشیسم و سوسیالیسم»، «تاریخ از نگاه یکتاشناسان»، «تاریخ ماتریالیسم»، «حقایق منطقی»، «اهمیت مطالعه تاریخ از نظر تحولات اندیشه»، «نقش فرد در تطور تاریخ» و آخرین تالیف او «مسائل اساسی مارکسیسم».
با شمس لنگرودی درباره چهار موضوع به گفتوگو پرداختهایم: تعریف شعر در نزد شاملو، آراکائیسم در شعر او، تاثیر شاملو بر شعر معاصر ایران و فرآیند تکوینی شعر شاملو. علاوه بر این موضوعات، در باب مدرنیسم در شعر و شاعری شاملو هم بحث شد. با همین اشاره مختصر به سراغ نظریات شمس لنگرودی میرویم تا از چشم او به جهان شعری شاملو نگاه کنیم.
اشتهر الخوارزمی بکونه احد کتّاب الرسائل الاحوانیة البارزین فی القرن الرابع الهجری و طبعت رسائله عدة مرات، کما طبع کتابه الأمثال فی الجزائر. اما باعتباره شاعراً فلا تتحدث الدراسات المعاصرة عنه الا قلیلا والسبب فقدان دیوانه. و یحاول هذا الکتاب تسلیط الأضواء علی هذا الجانب من حیاة هذا الأدیب الذی تحدثت المصادر المعاصرة له والتی تلته. فقد تم صناعة دیوان له و ذلک بجمیع الابیات التی رویت عنه فی مختلف المصادر. کما درس عصره و حیاته و شعره والاغراض التی قیل فیها.
تحلیل تجربه شعری ابوفراس در قصیدهای از رومیات او و تببین عناصر سازنده آن از جنبههای بلاغی، دلالی و نحوی اساس این گفتار را تشکیل میدهد. در این جستار طبیعت ویژه قصیده در گزینش شیوه تحلیلی به کار گرفته شده مؤثر بوده و رسیدن به نتیجه تحقیق را هموارتر ساخته است. این مقاله از شیوه تحلیل گفتمان شعری که تکنیکی مؤثر برای کشف مقاصد نهان و آشکار شاعر است مدد جسته و به دنبال آن است که دامنه تاثیر کیفیت روحی و عاطفی شاعر را در ایجاد یکپارچگی بین عناصر سروده، شیوه بیانی قصیده، نوع چینش واژگان و ساختار ترکیبات شعری وارسی کند و به عبارتی دریابد که آیا «انرژی یا عاطفه شاعر در قالب شعری او تجلی یافته است»؟ نیز در صدد فهم این حقیقت است که آیا میتوان با بررسی عناصر و مؤلفههای موجود در شعر به نیت اصلی سراینده و کانون عاطفی او پیبرد؟ نتیجه تحقیق به خوبی رابطه عمیق بین ذهن و زبان الهام بخش ابوفراس را در قصیده نمودار میسازد و نشان میدهد که چگونه احساس عمیق درد اسارت موجب یگانگی معماری بیانی با لحن عاطفی و فضای روانی شعر شده و نظم و معنی را به سازشی پایدار آورده است.