ابوفراس حمداني شاعر با احساس قرن چهارم هجري است كه در زندان روميان، چكامهاي در سوگ مادرش به نظم كشيد و بارودي، شاعر باذوق قرن سيزدهم هجري است كه در روزگار تبعيد، به ياد همسر فقيدش اشك حسرت ريخت و طرح چامه اي باشكوه را در انداخت. اين دو چكامه از جمله باشكوهترين سوگ سرودهاي اين دو سراينده و ادبيات عربي است. تحليل ساختاري و محتوايي اين دو اثر جاودان و قرار دادن آنها در ترازوي نقد و موازنه، چشمانداز كلان اين نوشتار را تشكيل ميدهد. پژوهش حاكي از آن است كه اين دو اثر شايان، با برخورداري از وحدت موضوعي و صدق هنري، عواطف دردآلود، دغدغههاي رواني و شرايط ناگوار حاكم بر زندگي دو سراينده محنت كشيده را به نيكويي و در نمايي هنري به تصوير ميكشند. دلالت ساختار سرودهها بر احوال و احساسات دو سراينده كه در سطح گزارهها، واژگان و حروف، نمودار شده، از جمله شباهتهاي دو چكامه است. اختلاف بين اين دو چامه نيز، برآمده از تفاوت بين شرايط و روحيات سرداري است گرفتار كه در سوگ مادرش، اشك ميريزد و امير رانده شدهاي كه داغدار همسر خاك نشين خويش است.
نویسنده در این کتاب، ابتدا به مداحی و مدح پرداخته و در ادامه مباحثی چون تعریف گریه و خنده، ویژگیهای مداح واقعی، ابزار مداحی، نقش شعر در مداحی، تاریخچهای از پیشینه مرثیهسرایی، تعریف شعر و نقش قافیه در نظم، انواع قالبهای شعر فارسی، وظیفه مداح در مجلس حسینی و .... را ارائه کرده است.
محمود غنی زاده سلماسی (1258-1313 شمسی ) نویسنده، شاعر، مترجم، سیاستمدار، روزنامه نگار و از پیشتازان مشروطیت ایران بود. غنی زاده که در جوانی مقالاتی برای روزنامه حبلالمتین کلکته ارسال می کرد، با عبدالرحیم طالبوف نیز آشنایی و دوستی داشت. وی از طرفداران شعر و ادبیات کلاسیک بود و به نقد اشعار و گفتار نوگرا می پرداخت. میرزا محمود غنی زاده اشعار کمی پرداخته است که اغلب در جای معینی یادداشت نمی شدند و در مجالس دوستانه از حفظ قرائت می شدند. اغلب آثار منظوم کتاب پیش رو به همت فرزند شاعر از جراید و مجلات فارسی خارج از کشور گردآوری شده و انتهای آن با اشعاری در سوگ غنی زاده آراسته شده است. این کتاب در سال 1332 توسط کتابفروشی معرفت در دسترس علاقمندان قرار گرفت.
دایره واژگان به کار رفته در یک نوشتار اعمّ از شعر و نثر، از آشکارترین ویژگیهای سبکی آفریننده آن به شمار میآید. کلمات، همان خشتهایی هستند که ساختمان یک اثر ادبی را به وجود میآورند؛ اما روشی که شاعر/ نویسنده در چینش آنها به کار میبرد، میتواند منعکسکننده شخصیت ادبی ویژه و وجه تمایز او باشد. تردیدی نیست که این ویژگی تنها یکی از عناصر سازنده سبک شاعر/ نویسنده است، اما میتوان با بررسی و ارزیابی آن، پرده از برخی رازهای نگارشی اثر هنری و سبک و سیاق آن برداشت. مقاله حاضر با تکیه بر روشی آماری نشان میدهد که تنوع دایره واژگان در شعر سه شاعر عربی به این ترتیب است که در شعر ابن هانیء بیشترین و در شعر احمد شوقی کمترین گوناگونی یافت میشود و شعرمتنبّی بر مبنای این محاسبه بین آن دو قرار میگیرد. انطباق نتیجه تحقیق بر فرضهای مورد نظر نگارنده، کارآیی شیوه آماری به کارگرفته شده را تأیید میکند.
تحلیل تجربه شعری ابوفراس در قصیدهای از رومیات او و تببین عناصر سازنده آن از جنبههای بلاغی، دلالی و نحوی اساس این گفتار را تشکیل میدهد. در این جستار طبیعت ویژه قصیده در گزینش شیوه تحلیلی به کار گرفته شده مؤثر بوده و رسیدن به نتیجه تحقیق را هموارتر ساخته است. این مقاله از شیوه تحلیل گفتمان شعری که تکنیکی مؤثر برای کشف مقاصد نهان و آشکار شاعر است مدد جسته و به دنبال آن است که دامنه تاثیر کیفیت روحی و عاطفی شاعر را در ایجاد یکپارچگی بین عناصر سروده، شیوه بیانی قصیده، نوع چینش واژگان و ساختار ترکیبات شعری وارسی کند و به عبارتی دریابد که آیا «انرژی یا عاطفه شاعر در قالب شعری او تجلی یافته است»؟ نیز در صدد فهم این حقیقت است که آیا میتوان با بررسی عناصر و مؤلفههای موجود در شعر به نیت اصلی سراینده و کانون عاطفی او پیبرد؟ نتیجه تحقیق به خوبی رابطه عمیق بین ذهن و زبان الهام بخش ابوفراس را در قصیده نمودار میسازد و نشان میدهد که چگونه احساس عمیق درد اسارت موجب یگانگی معماری بیانی با لحن عاطفی و فضای روانی شعر شده و نظم و معنی را به سازشی پایدار آورده است.