کهن‌نمونه اصطلاحي يونگي است براي محتويات ناآگاه جمعي؛ يعني افکاري غريزي يا ميلي که به سازمان‌دهي تجربيات بنا بر الگوهاي از پيش تعيين شده فطري در انسان مي‌پردازد. اين تصاوير نخستين در طول روزگاران به اشکال گوناگون بروز کرده است از جمله در قالب اسطوره و داستان چنانکه يونگ اسطوره‌ها و افسانه‌هاي پريان را تجلي کهن‌نمونه‌ها مي‌داند. نمونه بارز اين کهن‌نمونه‌ها را در ادب فارسي مي‌توان در حکايت‌ها و داستان‌هاي مثنوي معنوي مشاهده کرد. يکي از داستان‌هاي آموزنده مثنوي که بيان‌گر توجه عميق مولوي به مسائل رواني است، حکايت پادشاه و کنيزک در دفتر اول مثنوي است که اگر با ديدي تحليلي و از منظر نقد روانشناسانه توجه شود، برخي از مسائل روانشناسي تحليلي يونگ، از جمله توجه به ناآگاه جمعي و برخي کهن نمونه‌هاي آن و خواب و رويا را مي‌توان مشاهده کرد که پرداختن به آنها در تحليل انديشه‌هاي مولوي راه‌گشا مي‌باشد. در اين مقاله سعي بر آن است که حکايت پادشاه و کنيزک مثنوي از نظرگاه روانشناسي تحليلي يونگ بررسي شود.

منابع مشابه بیشتر ...

589cdfddb1a09.PNG

حافظ و سایه: مکالمه‌گرایی از ساخت متن تا ساخت اجتماع

مجید بهره‌ور

ماجرای پایان‌ناپذیرِ سخنِ حافظ به معمّایی هنری بدل شده است و از کندوکاوِ کلام او مضمون‌ها پرداخته‌اند و می‌پردازند؛ به‌ویژه غزل‌های هوشنگ ابتهاج (ﻫ‌. ا. سایه) نظایرِ متنی و فرامتنیِ فراوانی از غزل حافظ در خود دارد که حاکی از گفت‌وگوی درونی و تاریخی با هنر و اندیشه حافظ است. هدف از این نوشتار، طرحِ منطقِ گفت‌وگویی و کاربرد نظریه ادبی ـ اجتماعیِ متن از میخائیل باختین در سنّتِ جوابگوییِ شعر فارسی با مطالعه رویکرد ابتهاج به حافظ است که همچنین می‌تواند نقدی بر نظر برخی در بابِ سیرِ قهقرایی و سبکِ تقلیدی یا بازگشتیِ شعر ابتهاج باشد. در مجموع با بررسی سنّت فوق بر پایه آرای ساخت‌گرایانی چون رولان بارت و ژولیا کریستِوا، غزل‌های مکالمه‌بنیاد و نیز حافظانه سایه، تحلیلِ بینامتنی و گفتمانی می‌شود. اجمالاً باید گفت که مکالمه‌گراییِ ابتهاج از نشانه‌های متنی تا سطحِ اجتماع در نوسان است. از سویی ارجاع‌های بینامتنیِ او غالباً به محور همنشینیِ سخنش، از جمله بازتولیدِ رمزگانِ زبانی، شیوه بیان و موسیقیِ شعرِ حافظ، محدود گشته است و از دیگر سو، گفتمان تاریخیِ او به‌ویژه در سه قطبِ جامعه، انسان و عشق، جدالی با سخن حافظ دارد.

582a11c9add8f.PNG

نمادشناسي داستان مرد درويشي که کوزه‌اي آب براي خليفه برد (از مثنوي مولانا)

اشرف خسروی, حسین آقاحسینی

مثنوي مولوي از آثار ارزنده‌اي است که مي‌تواند از زاويه روان‌کاوي بررسي شود. از ميان روان‌کاوان و روان‌شناسان، نظريات کارل گوستاو يونگ با آثار عرفاني، داستان‌ها و اسطوره‌ها قابل تحليل است. آنچه يونگ را به مولانا نزديک مي‌کند اهميت و ارزشي است که وي براي خودآگاهي و کمال قايل است و اين همان چيزي است که مولانا در سراسر مثنوي انسان را به سوي آن فرا مي‌خواند. همچنين شناخت مولانا از جنبه‌هاي پنهان روان آدمي که از مباني و اصول نظريات يونگ است، به رغم عدم تفکيک، طبقه‌بندي و نام‌گذاري اين جنبه‌ها، در ايجاد اين پيوند و سازگاري موثر است. در اين مقاله جنبه‌هاي نمادين داستان مرد اعرابي درويشي که کوزه آبي براي خليفه برد و ماجراي او با زنش تحليل و بررسي مي‌شود. نگاه به ظاهر متناقضي که مولانا و مرد درويش نسبت به زن دارند مي‌تواند ريشه در کشمکش موجود در بخش ناخودآگاه روان انسان و کهن الگوي آنيما و دوگانگي آن داشته باشد. همچنين به ساير نمادهايي که به نوعي با روان انسان در ارتباط‌اند، اشاره مي‌شود.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

581585e82dd59.PNG

تداعي و روايت داستان جريان سيال ذهن

محمدعلی محمودی

با توجه به اينکه ارتباط خاطرات در لايه‌هاي پيش گفتاري ذهن با تداعي برقرار مي‌شود، يکي از شيوه‌هايي که در نمايش ذهنيات شخصيت‌ها مورد استفاده نويسندگان قرار مي‌گيرد، استفاده از تداعي است تا به وسيله آن بتوانند بين جهان عيني و جهان ذهني شخصيت‌ها ارتباط برقرار، و سيلان مداوم ذهن از خاطره و ذهنيتي به خاطره و ذهنيتي ديگر و از تصويري به تصوير ديگر را ترسيم و توجيه کنند. مساله اساسي اين مقاله بررسي تداعي و ويژگي‌هاي آن در لايه‌هاي پيش گفتاري ذهن و کيفيت آن در داستان‌هاي جريان سيال ذهن و تطابق آن با ساز و کارهاي ذهن است. به اين منظور ابتدا تداعي و قوانين حاکم بر آن بيان، و اهميت تداعي در روايت اين گونه رمان‌ها و تفاوت آن با «بازيابي» تبيين شده است. در ادامه، نحوه ارايه ذهنيات در شيوه‌هاي مختلف روايت با ذکر نمونه‌هايي از اين رمان‌ها مورد بررسي قرار گرفته است. نتايج اين بررسي در رمان‌هاي موفق جريان سيال ذهن نشان مي‌دهد که در ميان شيوه‌هاي مختلف روايت، شيوه تک‌گويي دروني بيش از ساير شيوه‌ها تداعي‌ها را در خود شکل مي‌دهد و با تداعي‌هاي فراوان گسترش مي‌يابد. علاوه بر اين، استفاده از بازيابي خاطرات و ذهنيات در تک‌گويي دروني به دليل تناقض با ماهيت لايه‌هاي پيش گفتاري ذهن، ضعف شيوه به شمار مي‌‌رود.

پژوهش‌ها/پژوهش در ادبیات داستانی
مقاله
57d10488c3cea.PNG

حیات تاریخی ایزدبانوی آناهیتا در شیرین و شکر نظامی

محمدعلی محمودی

اسطوره، به عنوان گونه‌ای نگاه به جهان، ریشه در اعماق ذهنِ بشر و دوره پرستش رب‌النوع‌ها دارد. شکل‌گیری این نوع نگاه به مرورِ زمان و با گذشت سالیان دراز صورت می‌گیرد. به همین علّت اساطیر با فرهنگ اقوام گره می‌خورند. این ارتباط و گره‌خوردگی باعث می‌شود که اسطوره در طول تاریخ دائماً بازتولید شود. یکی از اصلی‌ترین جایگاه‌های این بازتولید آثار ادبی و هنری است. در این آثار، بازتولید گاه آگاهانه است و گاه ناآگاهانه؛ گاه به صورت مستقیم و با همان شکل است و گاه با جرح و تعدیل و به شکل‌های مختلف. اسطوره گاه در برخورد با تاریخ برای ادامه حیات خود به لایه‌های ژرف‌ترِ متون پناه می‌برد. این پژوهش بر آن است تا چگونگی و چرایی بازتولید ایزدبانوی "آناهیتا" را در منظومۀ "خسرو و شیرین" نظامی نشان‌دهد. به نظر می‌رسد ایزدبانوی آناهیتا از طریق ادبیات عامّه در شخصیت "شیرین" و "شکرِ" نظامی تبلّور یافته و به حیات خود در کالبَدی جدید ادامه داده است.

پژوهش‌ها/پژوهش‌ در شعر و شاعران فرهنگ و تمدن/اسطوره و فرهنگ
مقاله