راینر ماریا ریلکه شاعر و نویسنده بزرگ آلمانی را در ایران تنها به شاعری میشناسیم. گو اینکه از اشعار وی ـ به نسبت حجم عظیمشان ـ قطعات محدودی ـ آن هم بیشتر در مطبوعات ایران ـ به چاپ رسیده است. ریلکه جزو شاعران اوایل قرن بیستم است و در شکلگیری شعر نو در اروپا و جهان نقش شایانی ایفا کرده است. شعر او شعری «نورُمانتیک»، عارفانه و سخت درونی است که مایههایی از سمبولیسم و عینیتگرایی در مراحلی از عمر شاعر در آنها به چشم میخورد. در میان مجموعه معروف شش جلدی او که در انتشارات «اینزل» آلمان انتشار یافته، سه جلد ـ بالغ بر 2500 صفحه ـ به آثار منثور، نوشتههای پراکنده، تکنگاریها و قصهها، طرحها نمایشها، نامهها و تنها رمان او اختصاص دارد.
در این کتاب بیش از هفتاد شعر آلمانی ـ از قرن هفدهم تا به امروز ـ گردآوری شده است تا به این ترتیب از شاخصترین یادگارهای ادبیات تغزلی این زبان، در دورهای چهارصدساله دیدی اجمالی به دست دهد. در این راه مترجم بر هر قطعه تفسیری هم افزوده است که با بررسی زمینههای اجتماعی، فرهنگی و زیباییشناختی آن، درک زبان معمولاً استعارهآمیز خاص شعر را آسانتر میکند. از آنجا که در انتخاب این اشعار دید و ذوق ایرانی در کار بوده است، موضوع چند شعر این مجموعه ایران است که این به سهم خود به کتاب رنگی آشناتر میدهد.
آیا شاعر قادر به تغییردادن جهان هستند؟ گاهی اوقات بله. رابرت گرنهارد، نویسنده و شاعر طنزپرداز آلمانی، که دو سال پیش (سوم ژوئن 2006) در فرانکفورت چشم از جهان فرو بست، در زمره این افراد بود. او موفقیتی را به دست آورد که تنها برای افراد نادری میسر میشود: شاعر مردمیشدن. گرنهارد موفق به تغییر دنیای پیرامون خود شد زیرا در خوانندگان آثار تحول ایجاد میکرد و آثارش میلیونها خواننده داشت. او آنها را به خنده میانداخت، نه خنده مزورانه عامیانه، بلکه خنده ی شعور بر بیشعوری، خنده خوش و ادراک بر حماقت و این خنده چیزی نیست جز خنده به خود!
برگردان شعر از هر زبانی به هر زبانی دشوار است و خاصل کار با میزان زیادی افت همراه است. گذشته از بازیهای زبانی، وزن و قافیه و ویژگیهای ساختاری شعر، حتی برخی از تصاویر، واژهها، اصطلاحات، مفاهیم و ... را به خاطر پیشینهشان نمیتوان برگرداند و جزو فرهنگ گویشوران زبانی است که شعر در آن رخ داده است. با این همه برگردان شعر، همواره در همه زبانها انجام میگرفته و خواهد گرفت. گواه آن میراث غنی شعری سرزمینهای مختلف با برگردانهای مشهور در زبانهای مختلف است. راه دوری نمیرویم، مگر برگدان رباعیات خیام نبود که بر مردم و شاعران سرتاسر جهان تأثیر گذاشت و هنوز هم میگذارد. با آن که به قطع همه ویژگیهای رباعیها در ترجمه منتقل نشدهاند. البته به صرف دشواری برگردان شعر نمیتوان از این کار سر باز زد. زیرا میراث شعری زبانهای مختلف برای پربار کردن قاموس شعری هر زبانی ضرورت دارد. در مواردی برگردانهای شعر، دورانساز و جنبش انگیز بودهاند.
سربازی آلمانی بعد از روی کار آمدن ناسیونال سوسیالیستها در کشورش، به آمریکا میگریزد. همان سرباز سالها بعد به محض درگرفتن جنگ جهانی دوم لباس سربازی نیروهای متفقین به تن میکند و برای نبرد با هیتلر به کشورش اعزام میشود. نازیها تارومار میشوند و شکست میخورند. سرباز در همین گیرودار با دختری آشنا میشود که به جرم همکاری با نازیها و شرکت در قلعوقمع یهودیان به مرگ محکوم شده است. سرباز که از سر پیشداوری، تصویری یکسره تاریک و ترسناک از عاملان کشتار، نوچهها، نگهبانان و سرپرستان کورههای آدمسوزی در ذهن میپرورده، اکنون با دختری بسیار عادی همانند زنان بسیاری که تاکنون دیده مواجه میشود.