برگردان شعر از هر زبانی به هر زبانی دشوار است و خاصل کار با میزان زیادی افت همراه است. گذشته از بازیهای زبانی، وزن و قافیه و ویژگیهای ساختاری شعر، حتی برخی از تصاویر، واژهها، اصطلاحات، مفاهیم و ... را به خاطر پیشینهشان نمیتوان برگرداند و جزو فرهنگ گویشوران زبانی است که شعر در آن رخ داده است. با این همه برگردان شعر، همواره در همه زبانها انجام میگرفته و خواهد گرفت. گواه آن میراث غنی شعری سرزمینهای مختلف با برگردانهای مشهور در زبانهای مختلف است. راه دوری نمیرویم، مگر برگدان رباعیات خیام نبود که بر مردم و شاعران سرتاسر جهان تأثیر گذاشت و هنوز هم میگذارد. با آن که به قطع همه ویژگیهای رباعیها در ترجمه منتقل نشدهاند. البته به صرف دشواری برگردان شعر نمیتوان از این کار سر باز زد. زیرا میراث شعری زبانهای مختلف برای پربار کردن قاموس شعری هر زبانی ضرورت دارد. در مواردی برگردانهای شعر، دورانساز و جنبش انگیز بودهاند.
برای ترجمه اشعار، شعرها به تمامی از متن اصلی آنها به زبان آلمانی به فارسی برگردانده شده است. شیوه مترجم بدانگونه بوده است که جوهر کلام شاعر در قالب شعر فارسی ریخته شود. و این او را ناگزیر کرده که ضمن وفاداری به متن اصلی تغییراتی را متناسب با شعر فارسی بپذیرد. زیرا اگر شعر شاعران غیرفارسی را عینا واژه به واژه به فارسی برگردانیم چیزی خواهد شد خشک و چه بسا که زیبایی کلام شاعر و گاه حتی خود مفهوم نیز در ترجمه رنگ خواهد باخت...
مجموعه شعر چهل کلید سروده سیاوش کسرایی است. او در سال ۱۳۰۵ در اصفهان متولد شد. وی سرودن شعر را از جوانی آغاز کرد.بسیار زود به همراه خانواده اش به پایتخت آمد. او در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران درس خواند و علاوه بر فعالیتهای ادبی و سرودن شعر، عمری را به تکاپوهای سیاسی (حزب توده ایران) گذراند. اما سرانجام، ناگزیر از مهاجرت شد و دوازده سال پایانی زندگی اش را ابتدا در کابل و سپس در مسکو بسر برد. وی سالهای پایانی عمر خویش را دور از کشور خود و در تبعید در اتریش و شوروی گذراند؛ وی در سال ۱۳۷۴ به دلیل بیماری قلبی در وین، پایتخت اتریش در سن ۶۹ سالگی بر اثر بیماری ذات الریه زندگی را بدرود گفت و در گورستان مرکزی وین (بخش هنرمندان) به خاک سپرده شد.
راینر ماریا ریلکه شاعر و نویسنده بزرگ آلمانی را در ایران تنها به شاعری میشناسیم. گو اینکه از اشعار وی ـ به نسبت حجم عظیمشان ـ قطعات محدودی ـ آن هم بیشتر در مطبوعات ایران ـ به چاپ رسیده است. ریلکه جزو شاعران اوایل قرن بیستم است و در شکلگیری شعر نو در اروپا و جهان نقش شایانی ایفا کرده است. شعر او شعری «نورُمانتیک»، عارفانه و سخت درونی است که مایههایی از سمبولیسم و عینیتگرایی در مراحلی از عمر شاعر در آنها به چشم میخورد. در میان مجموعه معروف شش جلدی او که در انتشارات «اینزل» آلمان انتشار یافته، سه جلد ـ بالغ بر 2500 صفحه ـ به آثار منثور، نوشتههای پراکنده، تکنگاریها و قصهها، طرحها نمایشها، نامهها و تنها رمان او اختصاص دارد.
سربازی آلمانی بعد از روی کار آمدن ناسیونال سوسیالیستها در کشورش، به آمریکا میگریزد. همان سرباز سالها بعد به محض درگرفتن جنگ جهانی دوم لباس سربازی نیروهای متفقین به تن میکند و برای نبرد با هیتلر به کشورش اعزام میشود. نازیها تارومار میشوند و شکست میخورند. سرباز در همین گیرودار با دختری آشنا میشود که به جرم همکاری با نازیها و شرکت در قلعوقمع یهودیان به مرگ محکوم شده است. سرباز که از سر پیشداوری، تصویری یکسره تاریک و ترسناک از عاملان کشتار، نوچهها، نگهبانان و سرپرستان کورههای آدمسوزی در ذهن میپرورده، اکنون با دختری بسیار عادی همانند زنان بسیاری که تاکنون دیده مواجه میشود.