در غالب كتاب‌هاي دستور زبان فارسي، از نوع ئي/ يي سخن به ميان آمده است كه به مصدر فعل اضافه مي‌شود و صفت لياقت مي‌سازد. برخي از دستورنويسان، از جمله خانلري (1370) و خيام پور (1373)، سخني درباره صفت لياقت نگفته‌اند. ساير دستورنويسان به بيان يك يا دو جمله درباره آن اكتفا كرده‌اند. فرشيدورد (1382) مي‌گويد لياقت در واقع نوعي نسبت است؛ مثل گفتني و ديدني و تماشايي. قريب و ديگران (1355) گفته‌اند، ياي نسبت گاهي مفيد لياقت و لزوم است؛ مانند سوختني و مردني و رفتني و ديدني. وحيديان كاميار (1379) تنها به بيان ساختمان آن بسنده مي‌كند، يعني مصدر + ي؛ مانند خوردني، رفتني. انوري و گيوي (1369) و،‌ ظاهرا به تبع آنان، نوبهار (1372) به توضيح بيشتري درباره انواع ساخت صفت لياقت پرداخته‌اند. به باور آنها، صفت لياقت شايستگي و لياقت را به موصوع خود نسبت مي‌دهد، مانند كتاب خواندني، فيلم ديدني. آنها از نظر ساخت به 5 نوع صفت لياقت قايل شده‌اند: 1) مصدر + ي؛ مثال: رفتني، پوشيدني 2) فعل امر؛ مثال: مگو (در اسرار مگو) 3) بن مضارع + اك؛ مثال: خوراك،‌ پوشاك 4) بن ماضي + گار؛ مثال: ماندگار 5) بن مضارع + ا؛ مثال: روا (= رفتني).

منابع مشابه بیشتر ...

65d749f7edb21.jpg

قرائت فارسی و دستور زبان برای سال دوم دبیرستانها

جمعی از نویسندگان

کتاب قرائت فارسی و دستور زبان برای سال دوم دبیرستانها، طبق برنامه جدید وزارت فرهنگ و تصویب شورای عالی کتب درسی و تالیف سعید نفیسی، محمدعلی روحانی، محمد نصرالله، دکتر مهدی محقق است که در سال 1338 منتشر شده است.

64d8d63906715.jpg

فرهنگ دستوری

محمد مهیار

دست يافتن به فرهنگ جامع واژگان و اصطلاحات زبان فارسي ، آرزويي است كه هر فارسي زباني كه به نوعي با انديشه و كتاب سرو كار دارد در فكر خود مي پرورد ؛ و تلاش در اين راه وجهه همت بسياري از خدمتگزاران به فرهنگ و تمدن و ادبيات فارسي و ايراني است. اما اين مهم بدون حصول مقدماتي چند ميسرنمي شود ، يكي از اين مقدمات ، تاليف و تدوين واژه نامه هاي اختصاصي در رشته ها وفنون و علوم مختلف است .البته تدوین فرهنگ اختصاصی برای رشته ای خاص در زبان فارسی سابقه ای بس طولانی دارد و عمر آن کمتر از درازنای تاریخ نظم و نثر فارسی نیست، به گونه ای که یکی از قدیمی ترین کتب منثور زبان فارسی، فرهنگ اختصاصی در مفردات طب است، موسوم به الابنیه عن حقائق الادویه که در واقع توجه پیشینیان ما به این شاخه از فرهنگ نویسی را نشان می دهد.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

582f326889209.PNG

ساختار نحوي خوداصلاحي در محاوره زبان فارسي

مجتبی منشی‌زاده

«خود اصلاحي (self-repair) «فرايندي است که گوينده مشکلي را در «واحد ساختاري نوبت»خويش تشخيص مي‌دهد و درصدد اصلاح آن برمي‌آيد. اينکه چه مقدار به عقب برمي‌گردد تا اقدام به اصلاح کند، از زباني به زبان ديگر متفاوت است. در اين مقاله اين سوال مطرح است که آيا در عملکردهاي خود اصلاحي محاوره زبان فارسي، ارتباطي بين سازه تحت ساخت و ميزان «قلمرو بازيابي» (scope of recycling) وجود دارد. دادگان محاوره زبان فارسي نشان مي‌دهد که 89.8% «قسمت‌هاي نيازمند اصلاح» (repaired segments) از سازه‌هاي واحد (کلي يا جزئي) و 10.2% از ترکيب سازه‌هاي بندي تشکيل مي‌شود. اگرچه انواع مختلف سازه‌ها (نهاد، فعل، مفعول و...) از نظر تعداد رخدادشان در«قسمت‌هاي نيازمند اصلاح» به صورت کلي يا جزئي و همچنين ترکيبي، متفاوت‌اند؛ اما ارتباطي بين سازه تحت ساخت و «قلمرو بازيابي» يافت نشد.

دستور زبان/دستور زبان فارسی
مقاله
57d100f30e359.PNG

ساخت سببی ریشه‌ای، تک‌واژی و کمکی در ترکی آذری

مجتبی منشی‌زاده

با‏وجود اهمیت ساخت سببی ـ که جزء جهانی‌هاست ـ و نیز انجام‏شدن پژوهش‏های گسترده درباره این‏گونه ساخت‌ها در زبان‌های دیگر، تحقیق درباره ساخت‌ سببی ریشه‏ای، تک‏واژی و کمکی ترکی آذری، محدود به بررسی‌های سنتی است، و توصیف‌ها به افزوده‏شدن تک‏واژ سببی دئر (dir) به پایه‏های فعلی‏ای چون قاچ دیرماق (qaçdirmaq)، یعنی دواندن/ دوانیدن و یاتدیرماق (yatdirmaq)، یعنی خواباندن/ خوابانیدن اختصاص دارند؛ بنابر‏این، در پژوهش حاضر، به بررسی معنایی، نحوی و کار‏برد‏شناختی ساخت سببی ریشه‏ای، تک‏واژی و کمکی در چهار‏چوب دستور نقش و ارجاع می‌پردازیم. مهم‌ترین نتایج حاصل از این بررسی به شرح ذیل است: الف) سببی‌های ریشه‏ای، تک‏واژی و کمکی، القا‏کننده سببی مستقیم هستند؛ ب) فعل‏ها بیشتر، فرایند‏های مفید و دست‏آورد را نشان می‏دهند؛ ج) ساخت‌های سببی در حالت بی‌نشان، دارای تأکید محمولی هستند؛ ولی در حالت نشان‌دار هم می‌توانند تأکید محدود و هم نوع جمله‌ای را داشته باشند.

دستور زبان/گویش و لهجه
مقاله