در طی دو سه دهه گذشته درباره پسوندهای زبان فارسی امروز، پژوهشهای عالمانه و نسبتاً جامعی صورت گرفته است اما پیشوندها کمتر محل توجه بودهاند. نگارنده قصد دارد، در چند مقاله، پیشوندهای فارسی امروز را به تفصیل بررسی کند. در این بررسی، همه ساختارها حتی ساختارهای بسیار کم بسامد محل توجه قرار خواهند گرفت؛ زیرا به تجربه دریافتهایم که، در واژهسازی علمی گاهی همین ساختارها راهگشایند. در زبان فارسی، برخلاف غالب زبانهای هند و اروپایی که در آنها پیشوندها از نوع اشتقاقیاند، چند پیشوند تصریفی نیز وجود دارد. اما از آنچه که هدف اصلی ما در این جستار بررسی فرایندهای واژهسازی است، به بحث درباره پیشوندهای تصریفی نیاز نداریم و فقط به پیشوندهای اشتقاقی میپردازیم.
مولف در باره انگیزه تالیف کتاب می گوید: چنین گوید بنده عاری ،کارتراش ایام بیکاری که باری من نه شاعرم نه نویسنده ، نه انتقاد نویس و نه شعر شناس و بلکه تنها به خاطر علاقه به شعر و فهم هرچه فهمیدنی تازست ، بسیاری و نه همه آثار شاعران همزمانم را میخواندم و چون در فهم برخی نکات و الزاما رفع برخی اشکالات گرفتار می شدم روی به این دوست و آن دوست می آوردم و بالاخره به برخی نوشته ها کشیده شدم و چون در هیچ جا جواب سوالات خود را علی الخصوص در مورد زبان شاعران امروز نیافتم و به علاوه خود به خاطر کار و نیز رفع بیکاری با زبان مادریم بسیار کوشیده بودم ، بر آن شدم که در این باره آنچه را به نظرم می رسد بنویسم و به نظر خداوندان بینایی و خرد برسانم.
کلید آشنایی دیگران با مجموعه مواریث فرهنگی ما، زبان ماست؛ بی هیچ شبههای شناخت فرهنگ و تمدن اسلامی ـ ایرانی ما بدون آشنایی با زبان فارسی میسر نیست. زبان پارسی حتی اگر درصدد فتح قلمروهای جدید نباشد و بخواهد تنها از کیان فرهنگی خود دفاع کند، گسترهای به وسعت «حلب تا کاشغر» را دربر میگیرد. ساکنان این گستره فراخدامن اگر بخواهند به شکل جدی با فرهنگ خود آشنا شوند، چارهای ندارند جز اینکه با زبان فارسی آشنا باشند. این مجموعه کتابها که با عنوان «مجموعه آزفا» منتشر شده، پاسخی است به نیازهای طالبان در اقصی نقاط عالم که در سه بخش مقدماتی (دو کتاب)، متوسطه و پیشرفته ارائه شده است.
ساختن فعل بسیط و گرفتن مشتق از آن در زمره امکاناتی است که اگر به درستی از آن بهره گرفته شود، بسیاری از مشکلات زبان فارسی را در زمینه واژهسازی علمی حل خواهد کرد. در این کتاب ضمن آنکه طرحی اجمالی از علم صرف یا ساختواژه به دست داده شده و مبانی نظری آن تشریح شده، به بررسی اشتقاق از افعال بسیط پرداخته شده و کوشیده شده تا اهمیت آن روشن شود. رویکردی که در این پژوهش اختیار شده، دارای دو ویژگی است: همزمانی و زایشی. مراد از همزمانی آن است که زبان فارسی نه در گذر زمان بلکه در شکل امروزی آن بررسی شده و مراد از زایشی آن است که از چشمانداز زبانشناسان زایشی به زبان به طور اعم و به ساختواژه به طور خاص نگریسته شده است.
كساني كه در عرصه صرف و، به بيان دقيق تر، واژهسازي زبان فارسي تحقيق كردهاند اذعان كردهاند كه يكي از زاياترين فرآيندهاي واژهسازي فارسي فرآيندي است كه صفت فاعلي مركب مرخم ميسازد و ساختار ظاهري آن چنين است: اسم/ ضمير مشترك + ريشه فعل ← صفت مركب / اسم مركب قيد/ صفت در نقش قيد مثال: - اسم + ريشه فعل: دانشجو، جامعهشناس، ميهن پرست؛ - ضمير مشترك + ريشه فعل: خودرو، خودنويس، خودپرداز؛ - قيد + ريشه فعل: زودرنج، تندرو، ديرپز؛ - صفت در نقش قيد + ريشه فعل: سهلگير، ساده نگر، گران فروش. چنانكه ميبينيم، در اين فرآيند جزء دوم ظاهرا ريشه فعل است، اما اين جزء از نظر معني نوعي صفت است. به بيان ديگر، در واژهاي مانند دانشجو، جو به معني «جوينده» است: «دانش جوينده». اين نكته در دستورهاي سنتي به صراحت بيان شده است: ممكن است از آخر صفت فاعلي مختوم به ـ نده پسوند ـ نده را حذف كنيم و آن را به جاي صفت به كار بريم ... در اين حال، قبل از بن مضارع كلمهاي ميآوريم كه با آن بن مضارع تشكيل يك صفت واحد بدهد. مانند سخنگو كه اصل آن سخن گوينده بوده است.