در دوران قاجار در پی آشنایی ایرانیان با ادب و فرهنگ سایر ملل، ترجمه آثار ادبی رونق گرفت و به غنای زبان و ادب فارسی افزود. منطق الحمار (خرنامه)، از ترجمههای ادبی این عهد، در اصل به زبان فرانسوی نوشته شده و ترجمه آن، در اغلب منابع، به اعتمادالسلطنه (1259 - 1313 ق) نسبت داده شده است که بر زبان فرانسوی تسلط داشت و آثاری از آن زبان به فارسی ترجمه کرده بود. در دوران قاجار، ترجمه آثار ادبی اروپایی از زبان ترکی متداول بود و در اغلب این ترجمهها، برای حفظ اصالت اثر، به زبان واسطه اشارهای نمیشده است. از آنجا که آثار ترجمهای معمولاً رگهها و تأثیراتی از زبان مبدأ با خود دارند، در این مقاله با بررسی سبک نوشتاری خرنامه (ساختار و کاربرد واژگان و تعبیرها و جملهها) نشان داده شده که اثر از زبان ترکی به فارسی ترجمه شده است نه از اصل فرانسوی آن. رگههایی از سبکهای گوناگون نثر که پس از ترجمه، برای آرایش و تزیین و افزودن مطالب انتقادی به آن راه یافته نیز نشان داده شده است. این موارد خط مشی دارالترجمه ناصری را در ترجمه آثار ادبی نشان میدهد. ترجمههای ادبی گروهی انجام میگرفته و اثر را چندین بار نویسندگان و ویراستاران بررسی و ویرایش کردهاند.
فصل اول کتاب که دهها صفحه را فراگرفته است، وظیفه بحث در "سبک" و "سبک شناسی" را تقبل کرده است. در معرفی این مباحث به نظر رسید که بهتر است بسیاری از کلمات مثل "ادبیات" و "معنی" مجددا مورد رسیدگی تازه قرار گیرد و یکبار دیگر این کلمات از نظر "زبانشناسی" بررسی شود. بعدا سعی شد تا مراکزی که عهده دار مطالعه امکانات جدا کردن "صورت" از "معنی" است معرفی شود؛ تا روشن گردد که دشواریهای این امر چیست و چرا در قرن اخیر مساعی فراوان برای جدائی "صورت" از "معنی" بکار رفته است. در بخش دو باید به خاطر سپرد که "معنی" و مطالعه آن از دشواریهای کنونی دنیای ماست. از زمانی که قدرت فلسفه و استقلال سرزمینهای آن به انقراض گرائیده و به مرزهای آن تجاوزاتی شده، فلسفه از یک واحد مستقل به اجزاء پاره پاره درآمده و هر جزء آن به علمی وابسته و مرتبط شده است. ناچار "معنی" و "دلالت" هم توان حفظ تمامیت نیافته و علوم دیگر سرپرستی و اداره آن را عهده دار شده است. از این جاست که هر چه درون "دلالت" و " معنی" را بیشتر بشکافند، مشکلات آن ظاهرتر و فزون تر می شود تابجائی که اکنون این دشواری به صورت یکی از پیچیده ترین معماهای عصر ما درآمده و علم امروز در مقابل آن درمانده گشته است. در فصل سوم کتاب به صنعت شاعری دیگر او که تکرار یک صامت در آغاز دو یا چند کلمه یک بیت است توجه گردیده است. در این فصل کوشش شده تا ارتباط میان صامتهای تکرار شده در اول کلمات یک بیت با "معانی" مورد نظر شاعر نشان داده شود. در این فصل اشاره شده که امرسون بارها و با نظم خاص صامت آغازی کلمات یک بیت را با مقاصد مختلف مربوط کرده است ولی کمتر کسی متوجه این ارتباط شده است. در فصل چهارم مطالعه کلمات مرکب شعر او مورد توجه است. برای اینکه باز "سبک" امرسون در ساخت و بافت کلمات روشن شود. هزاران کلمه مرکب شعر او بررسی گردیده و نحوه و "سبک" پیوستن کلمات مرکب او مثل شیوه اتصال دو اسم، اسم و صفت ، اسم و قید، صفت و اسم، فعل و اسم نظائر این ترکیب ها طبقه بندی شده است. بعدا "سبک" او در اتصال کلمات با شیوه شاعران دیگر در ترکیب و ساخت کلمات مرکب مقایسه گردیده است. کوشش شده تا توجه خواننده باصالت "سبک" او در اصل کلمات معطوف شود. زیاده بر یکصد و ده مورد دیده شد که آنها را باید اثرات خلاقیت او در سکه زنی کلمات مرکب در واژگان انگلیسی دانست. در فصل پایانی به کاربرد کلمات و خصوصیات دستوری امرسون از باب اسم و صفت و قید و طرز پیوستگی و ارتباط آنها به یکدیگر توجه شده تا از این راه بتوان وجه دیگر از "سبک" او را دسته بندی کرد.
کتاب حاضر تحقیقی است درباره زندگی، آثار و شیوه تاریخ نگاری محمدحسن خان اعتمادالسلطنه که در سه بخش سامان یافته است .بخش اول به شرح زندگی اعتمادالسلطنه اختصاص یافته، شامل پنج فصل است1 : موقعیت خانوادگی اعتمادالسلطنه، 2 تحصیلات، مشاغل، مناصب و القاب، 3 سخنی پیرامون مرگ اعتمادالسلطنه، 4 جلوههایی از فعالیتهای سیاسی اعتمادالسلطنه، 5 بررسی خصوصیات اخلاقی، حالات روانی و افکار اجتماعی اعتمادالسلطنه .در بخش دوم اختلاف نظرها درباره آثار منسوب به اعتمادالسلطنه بیان شده است .در این بخش همچنین دو نوع تالیفات منسوب به اعتمادالسلطنه درج شده است .در بررسی هر اثر، ابتدا نقش اعتمادالسلطنه و یا همکارانش در تدوین آن اثر ذکر میشود و پس از آن با اشاره به محتوای کتاب، شیوههای تاریخ نویسی به کار رفته در اثر مورد نظر بررسی میشود .مباحث این بخش (بخش دوم) در شش فصل فراهم آمده است1 : نقش اعتمادالسلطنه در تالیفاتی که به نام او به چاپ رسیده است (کتابها و مقالات و ترجمهها)، 2 نوشتههای تاریخی چاپ نشده اعتمادالسلطنه (شامل کتابها، مقالات و ترجمهها)، 3 آثار چاپ شده اعتمادالسلطنه با مضامین غیر تاریخی، 4 آثار دست نوشته ناپیدای اعتمادالسلطنه و آثاری که به اشتباه به او نسبت داده شده است، 5 آثاری که به اهتمام اعتمادالسلطنه به چاپ رسیدهاند، 6 روزنامههایی که اعتمادالسلطنه سردبیر آنها بوده است .بخش سوم به بررسی شیوه تاریخ نگاری اعتمادالسلطنه اختصاص یافته و حاوی این مباحث است :دیدگاههای اعتمادالسلطنه نسبت به تاریخ نگاری و اصول حاکم بر تفکر تاریخ نگاری او ;بازتاب شیوههای کهن تاریخ نگاری ایرانی در تالیفات تاریخی اعتمادالسلطنه ;پیدایی تاریخ نگاری نوین در ایران و بازتاب در آن تالیفات تاریخی اعتمادالسلطنه .کتاب با کتابنامه و نامنامه به پایان میرسد .
در بسیاری از انواع نثر دوره قاجار، نوعی رویکرد انتقادی دیده میشود که سبب بروز دگرگونیهایی در انواع نثر این دوره شده است. رگههایی از این رویکرد ـ که تفکری جهانی است ـ در نثرهای اوایل دوره قاجار دیده میشود، پس از آن به صورت پررنگتر و قویتری در انواع نثر این دوره به چشم میخورد. این سیر به ویژه تا حوالی انقلاب مشروطه و اندکی پس از آن ادامه مییابد؛ اما به ویژه در نثرهای دوره بعد اندک اندک رنگ میبازد. سیر تحول بعضی از انواع نثر این دوره، در منابع پیشین آمده است؛ پارهای دیگر هم در این مقاله بررسی شده و نتیجه این مطالعات در کنار یکدیگر قرار گرفته است. با محوریت رویکرد انتقادی بعضی از انواع، تغییرات چشمگیری کردهاند؛ برخی متروک و بعضی به کلی دگرگون شدهاند؛ به گونهای که پیوند آنها با صورتهای پیشین کاملا گسسته شده است. در پارهای از انواع، رگههایی از این تفکر راه یافته و بعضی از انواع هم تحتتأثیر این تفکر شکل گرفته، بالیده و مسئله نشان میدهد رویکرد انتقادی، محور تطور انواع نثر در این دوره است.
در کتاب چیننامه که به تازگی تصحیح و حاشیهنویسی شده است، واژههای فارسی فراوانی یافت میشود که در هند تحول معنایی یافته است؛ واژگانی که بدون دانستن معنای آنها در زبان هندی، درک دقیق متن، دشوار و در مواردی ناممکن خواهد بود. با توجه به این که تا کنون فرهنگ جامعی برای آن دسته از لغات فارسی که در هند تحول معنایی یافتهاند نوشته نشده است، برای تصحیح و تحشیه این اثر ناگزیر باید از فرهنگهایی بهره برد که لغاتی از این دست را به صورت پراکنده دربرگرفتهاند. در این مقاله این واژگان استخراج، دستهبندی و معنا شدهاند. توجه به این دست واژگان علاوه بر اینکه به مطالعه دقیق تر متن کمک خواهد کرد، در بررسی ترجمه و تحشیه آن و همچنین بر تصحیح و گزینش نسخه اساس نیز تأثیر بسزایی خواهد گذاشت.