زایایی به معنی توانایی تولید صورتهای جدید بر اساس قواعد موجود در زبان از ویژگیهای مهم زبان است که در تمامی بخشهای آن، از جمله حوزه ساختواژه، وجود دارد. اکثر صاحبنظران زایایی را یک پیوستار میدانند. در این پژوهش، نگارندگان بر آناند زایایی را در فرایند ترکیب زبان فارسی بررسی کنند و به این پرسش پاسخ دهند که، در پی اندازهگیری کمّی زایایی فرایند ترکیب در زبان فارسی، کدام فرایندها در دو سر این پیوستار به عنوان زایاترین و غیر زایاترین فرایندهای ترکیب قرار دارند. در این راستا، از روشهای سنجش زایایی ساختواژی باین کمک گرفته شده و زایایی فرایندهای ترکیب در پیکرهای برگرفته از پایگاه دادههای زبان فارسی بررسی میشود. نتیجه اندازهگیری کمّی زایایی در این روشها نشان میدهد که، در زبان فارسی، فرایند ترکیب «اسم + اسم» بیشترین زایایی را دارد و فرایند «ضمیر + حرف اضافه + ضمیر» از کمترین میزان زایایی برخوردار است.
قلب بهم خوردن نظم حرفهای واژه و به بیان دیگر عوض شدن جای دو یا چند حرف از واژه است مانند آن که به جای "سر" گفته شود "رس" و به جای "خوشه" "شوخه".وقتی نویسنده بررسی خود در زبان عربی را آغاز کرد هر روز چندین ساعت با فرهنگ های عربی کار میکرد. پس از چندی دریافت که در آن واژه نامه های بسیاری از ماده ها و واژه ها به دو یا چند صورت که مقلوب یکدیگرند یاد شده اند و قلب پایگاه بلندی در گسترش زبان عربی دارد. نویسنده چون بررسی دامنه داری را در زبان عربی آغاز کرده بود بر آن شد که همه مقلوبهای آن زبان را گرد آورد. برای این کار یه فرهنگ عربی به فارسی "منتهی الارب فی لغات العرب" از میرزا عبدالرحیم صفی پوری، "صراح" از جمال القرشی، ابوالفضل محمد بن عمر بن خالد، "ترجمان اللغه" از محمدبن یحیی بن محمد شفیع قزوینی را برگزید و در آنها از آغاز تا انجام، نخست معنی هر ماده و معنی مشتقهای آن و سپس معنی مقلوبهای آن ماده و مشتقهای آنها را بیرون نویس کرد و از پهلوی هم نهادن آنها واژ های مقلوب را به دست آورد .....
امروز بر كسي پوشيده نيست كه ترجمه به صورت يك «فن» درآمده است، فني كه بايد اصول و قوانين آن ابتدا تدوين سپس تعليم و تدريس گردد. در اين ميان با توجه به رابطه كهن و عميق ميان دو زبان عربي و فارسي و نيز ارتباط ميان جهان عرب و ايرانيان، نياز به تدوين اصول ترجمه از عربي به فارسي و بر عكس بيش از پيش احساس ميشود. و از آنجايي كه يكي از اساسيترين و دشوارترين مراحل ترجمه، معادليابي واژههاست ـ امري كه همواره توجّه مترجمين را به خود معطوف داشته است ـ لذا اين نوشتار ميكوشد تا راهكارهايي عملي جهت ترجمه واژههاي عربي و فارسي ارايه دهد. كشف رابطه ميان معناي لغوي و اصطلاحي، ميان معناي حقيقي و مجازي، ميان معناي اصطلاحي و كاربردي واژهها از يكسو و نيز توجه به سياق جمله و فضاي حاكم بر متن و اشنايي با اوضاع مربوط به متن از سوي ديگر، از مهمترين اين راهكارهاست.
در زبانشناسی شناختی، وجود رابطه یک به یک بین عناصر جهان خارج و صورتهای زبانی زیر سوال میرود. زبانشناسان شناختی معتقدند که یک موقعیت واحد را میتوان به صورتهای مختلف در زبان بیان کرد و طرق مختلف شناسهگذاری (کدگذاری) یک موقعیت واحد، متضمن مفهوم سازیهای متفاوت است. از سوی دیگر، گاه یک صورت زبانی، مفهومسازیهای متفاوتی را شناسهگذاری میکند. واژه پیش در زبان فارسی، در کنار معانی متعدد مکانی خود، دارای دو معنای زمانی هم هست که به ظاهر با هم متضادند. «پیش» گاه دلالت بر قبل و گذشته دارد گاه به آینده ارجاع میدهد. این نوشتار در پی پاسخ به این پرسش است که چرا واژه «پیش» در حوزه معنایی زمان، دارای دو معنای کاملاً متضاد است. نگارندگان نشان میدهند که به کمک آموزههای معناشناسی شناختی و به طور خاص، به کمک «استعارههای مفهومی» و «طرحوارههای تصوری» پیشنهادی لیکاف میتوان این واقعیت زبانی را بهدرستی تبیین کرد.
موضوع اصلي در زبانشناسي رايانهاي پردازش زبان طبيعي است و هنگامي كه كارشناسان رايانه از پردازش زبان طبيعي سخن ميگويند اغلب مسايلي را عنوان ميكنند كه نشان ميدهند تمايز روشني ميان خط و زبان قايل نيستند. به سخن ديگر، در بسياري موارد، اين دو حوزه را در هم ميآميزند. بد نيست در آغاز به برخي از كاربردهاي رايانه در حوزه خط اشارهاي نماييم و سپس به نقش آن در حوزه زبان به ويژه ساخت واژه بپردازيم.1. حوزه خط، 1ـ1 غلطيابي املايي. يكي از ابزارهاي سودمندي كه واژهپردازها به تدريج از آن سود جستند، خطاياب يا غلط ياب املايي است. در نسخههاي جديد نرم افزار Word، براي متنهاي انگليسي، ميتوان از كاراييهاي بالاي غلط ياب آن بهره گرفت. از چند سال گذشته، برخي از شركتهاي سازنده نرم افزار واژه پرداز فارسي كوشيدند نمونههايي از چنين غلط يابهايي را براي فارسي به كار گيرند، از جمله پيشكار، زرنگار، گستره نگار و نقش.