عارفان به عنوان یکی از شاخصترین طبقات فکری و فرهنگی در تبیین موضوعات عرفان و تصوف و در بیان تجارب درونی ـ ذوقی خود از شیوه بیان رمزی ـ در سطحی بسیار گسترده ـ بهره جستهاند. در این میان سلطان العاشقین ابن الفارض مصری در دیوان پرآوازه خود ـ که یکی از تأثیر گذارترین آثار عرفانی در شرق و غرب عالم است ـ این شیوه فاخر را به گونهای ممتاز و عمیق به کارگرفته است. هدف نویسنده در این مقاله آن است که ضمن نمودن گوشههایی از اسلوب رمزی ـ ذوقی این دیوان ـ با اختصار ـ بر موضوعاتی چون: سیر تحول رمز، چگونگی پیوستن آن به سمبولیسم، تراسل حواس و گونههای مختلف رمز در دیوان او پرتوی بیفکند.
فرهنگ اصطلاحات عرفان اسلامی نخستین مجلد از مجموعه ی فرهنگ های اصطلاحات علوم و معارف اسلامی است که در حوزه ی علوم عقلی شامل: عرفان، فلسفه، کلام، اخلاق و منطق و در حوزه ی علوم نقلی شامل: فقه، اصول فقه، تفسیر و علوم قرآنی، رجال، درایه و ادبیات عرب است. این فرهنگ به منظور فراهم آوردن بستر مناسب برای ارائه ی ترجمه های دقیق و رسا و با اسلوب سنگین ادبی از آثار جاویدان عرفان اسلامی تهیه گردیده و اولین قدم مهم در این زمینه به شمار می آید. کتاب حاضر عمده ی اصطلاحات عرفانی را در بر دارد و مدخل ها و معادل های آن ها به دقت گزینش شده و در تهیه آن از بسیاری از پر ارج ترین ترجمه های دهه های اخیر استفاده شده است. راقم این سطور یقین دارد که فرهنگ اصطلاحات عرفان اسلامی کمک بزرگی برای مترجمان ایرانی خواهد بود و سهم بسزایی در بهتر برگردانیدن گنجینه های معرفت فارسی به جهان خارج خواهد داشت و وسیله ای ارزنده خواهد بود برای تبدیل کردن زبان انگلیسی به یک زبان اسلامی؛ یعنی زبانی که در آن معارف و ارزش های اسلامی، که در قلب آن عرفان قرار گرفته، به سهولت قابل بیان است؛ علاوه بر این، کمک خواهد کرد تا مترجمان از تشتت و پراکندگی در برگرداندن متون عرفانی رهایی یابند.
«اصطلاحات الصوفیه» که به قلم «ابوالقاسم عبدالرزاق ابن ابی الفضایل جمالالدین کاشانی» از عرفای بزرگ قرن هفتم هجری به نگارش در آمده دربردانده شرح اصطلاحات عرفان به زبان عربی است. کتاب حاضر، با هدف بررسی شالوده و مبانی عرفان عبدالرزاق کاشانی در اصطلاحات الصوفیه به نگارش در آمده و مشتمل بر ترجمه فارسی کتاب، به همراه شرح و تفسیر اصطلاحات عرفانی مندرج در آن، در بیست و هفت باب است.
ابوالعلاء معری (363ـ 449 هـ) شاعر، فیلسوف، ادیب و زبان شناس یکی از نوابغ فکر بشری است. شخصیت ذو ابعاد او در ده قرن گذشته پیوسته یکی از موضوعات بحث برانگیز و دل نشین در میان صاحب نظران حوزههای فوق بوده است، اما درباره شخصیت فلسفی او اتفاق نظر وجود ندارد. بعضی او را حکیم و بعضی فیلسوف میدانند. استاد برجسته طه حسین در این مقاله کوشیده است تا از معری به عنوان یک فیلسوف دفاع کند. او در بحث خود از رشتهای ظریف سخن بمیان میآورد که فلسفه و هنر را به هم پیوند میدهد. از این رو فیلسوفان را هنرمند و هنرمندان را فیلسوف دانسته و در نهایت لقب شاعر فیلسوفان و فیلسوف شاعران را به معری ارزانی داشته است.
همراه با جستجوي درک عميق متون ادبي و فهم اهدافي که پديدآورندگان آنها دنبال کردهاند، بررسي متون ادبي با هدف افزايش شناخت عوامل موثر در شکلگيري آن (از جمله، عوامل اجتماعي، فرهنگي، سياسي، اقتصادي، بين شخصي و عوامل دروني يا روانشناختي)، به طور روزافزوني مورد توجه قرار گرفته است که مبين ارزش فزاينده آنهاست. بررسي روانپويشي آثار ادبي، مورد رغبت بسياري از محققان است. اما در ادبيات فارسي، شايد بيشترين بررسي از اين نوع، با استناد به آثار يونگ انجام گرفته است. در صورتي که بررسي روان تحليلي متون ادبي، به گستره بسيار وسيعتري از يافتههاي باليني روان شناسان تحليلگر اشاره دارد. پژوهش حاضر از زواياي ديگري به تحليل روان پويشي گلستان سعدي، به عنوان يک اثر معروف در ادبيات فارسي، پرداخته است. با توجه به دشواري قراردادن گستره وسيع تحليل اثر ادبي ظريف و پيچيدهاي مانند گلستان در يک مقاله، گزيدههايي از اين اثر به عنوان بخشهايي مهم، مورد بررسي قرار ميگيرند. حداقل، چهار مدل تفسيري براي گلستان قابل تامل است. اين مدلها، مستقيم، انعکاسي، مخاطب محور و ترکيبي هستند. ديدگاههاي روان تحليلي به گلستان نيز ميتوانند متمرکز بر محتواها يا فرايندهاي قابل دستيابي در آن باشد. همچنين، ميتوان هر يک از بابها را تحليل موضوعي کرد. دستيابي به تحليلهايي از کل کتاب، کار بسيار دشوار، اما ارزشمندي است. اساس گلستان بر چشمانداز به زندگي استوار است که حضور پديده مرگ در آن بسيار پررنگ است. به طور کلي، ميتوان مفاهيم مهمي مانند انحلال تعارضهاي روانشناختي يا تحول روانشناختي را از خلال اين کتاب دريافت.