رویآوری به ادبیات جدید، به تقریب از اوایل مشروطیت در ایران آغاز شده است، با کتابهایی نظیر سیاحتنامه ابراهیم بیگ زین العابدین مراغهای و مسالک المحسنین میرزا عبدالرحیم طالبوف که در واقع داستان به صورت معمول و شناخته شده امروز نبود، بلکه داستان - مقاله یا مقالهای رمانگونه بود که به قصد انتقاد از اوضاع اداری و اجتماعی روزگار نوشته شده بود. اساس این کتاب بر پنج بخش نگاشته شده است: قصه و قصههای عامیانه، داستان و داستان کوتاه، رمان، پیشکسوتهای داستان کوتاه، نگاهی کوتاه به داستاننویسی معاصر ایران.
کتاب هزار و یک حکایت یکی از تالیفات مرحوم خلیل خان ثقفی است. ایشان در پاریس به مطالعه کتب مختلفی از آثار نویسندگان عربی، مراکشی، الجزایری، فرانسوی، ژاپنی، چینی، انگلیسی، آلمانی که حکایات را نوشته بودند نمود و مصمم گردید که با اطلاعات شخصی حکایات مختلفی را بهم درآمیزد و اندک اندک آنرا تا پانصد حکایت درآورد ولی با فرصتی که در مدت یک سال بدست آورد و شور و ذوقی که پیوسته در تدوین کتاب از خود ابراز می نمود کم کم حکایات گردآورده او از یک هزار تجاوز نمود و نام آنرا هزار و یک حکایت نهاد و پس از بازگشت به میهن حک و اصلاح مختصری نمود و نام آنرا هزار و یک حکایت نهاد و منتشر نمود...
در این داستان پلیسی جنایی، احمد به همدستی سه نفر از دوستانش دست به آدمربایی مسلح میزند .آنان، سرمایهداری به نام پرویز پازوکی را میربایند .در این ماجرا احمد، راننده پازوکی را به قتل میرساند و در پی آن وقایعی رخ میدهد که داستان براساس آن شکل گرفته است.
از این شماره رشته تفسیرهایی با عنوان «زنان داستاننویس نسل سوم» در «رودکی» انتشار می یابد. از این داستاننویسان دست کم یک کتاب داستانی منتشر شده است و در واقع شناسنامه نویسندگی آنها صادر شده است. همان طور که مطلع هستید تاکنون سه نسل از داستاننویسان ما سیر تاریخی ادبیات داستانی ما را رقم زدهاند. نسل اول نویسندگان از آغاز داستاننویسی نوین (مدرن) تا کودتای 28 مرداد 1336 تنها یک نویسنده زن، سیمین دانشور را داشته است، نسل دوم از کودتا تا انقلاب 1357 پنج نویسنده شاخص: گلی ترقی، مهشید امیرشاهی، مهین بهرامی، شهرنوش پارسیپور و غزاله علیزاده را به جامعه ادبی معرفی کرده است. بعد از انقلاب به زنان داستاننویس بسیار افزوده شده است و مجموعه داستانها و رمانهایی از آنها انتشار یافته است و جایگاه معتبر و غیرقابل انکاری در میان داستاننویسان مرد بعد از انقلاب یافتهاند که میتوان حساب جداگانهای برای آنها در عرصه ادبیات داستانی ایران باز کرد. نیلوفر نیاورانی در سال 1348 در تهران به دنیا آمد. داستاننویس، منتقد ادبی، خبرنگار و مصاحبه گر است. داستان کوتاه «آسانسور شیشهای» از مجموعه داستانهایی به همین نام انتخاب شده است.