اگرچه مطالعه حزب و تحزب در ایران معاصر آینه کامل و شفافی از جریان های سیاسی ارائه نمی دهد، فصل مهمی از جریان شناسی سیاسی را در بر دارد. علاوه بر اینکه بسیاری از جریانات سیاسی و فکری ایران معاصر در قالب احزاب بروز پیدا کرده اند، این مطالعه سبب شناخت بهتر سایر جریانات سیاسی غیرحزبی نیز می شوند. هرچند در کشوری چون ایران، مقوله های مدرنی مانند حزب فاقد بستر اجتماعی و زمینه های فکری و فرهنگی لازم بوده و در تضاد با زیرساخت های سنتی جامعه دچار هزارگونه کم وکاستی شده است، سیر تحزب در ایران را در مجموع نمی توان کاملاً منفی دانست؛ به گونه ای که در دوره هایی از تاریخ این کشور حزب گرایی و فعالیت حزبی به شدت جامعه را فراگرفته است. مفهوم و معنای واژهی «چپ»، چنان گسترش تاریخی و سیاسی و ایدئولوژیکی پیدا کرده که برای استحصال معنای آن میباید ارجاعات و توضیحات بسیاری در نظر گرفت و مطرح کرد. این اصطلاح، به صورت مجازی و کنایی، اشاره دارد به کلیّهی نیروهای مارکسیست یا رادیکالیست در عرصهی سیاست و تحزّب. بنابراین، خاستگاه تاریخی چپ را نیز میتوان در میان اپوزیسیون سراغ گرفت. اپوزیسیونی که تقریباً یک و نیم دهه بعد از پیدایش نخستین احزاب کمونیستی روسیه در ایران ظاهرشده و به تدریج خود صاحب سازمان و امکانات و تجارب و تئوریها و رهبران و هوادارانی شد. نخستین تشکّلهای چپ مارکسیستی در ایران، نخستین حزب کمونیست آسیایی نیز محسوب میشد. چندسالی پیش از حزب کمونیست چین و یک دهه پیش از کمونیستهای ویتنامی و هندی و دو دهه زودتر از کمونیستهای عرب در خاورمیانهی عربی. بنابراین میتوان فهمید که ریشههای این پدیدهی سیاسی و فرهنگی و اجتماعی، تا چه حد در ایران قدمت دارد. همچنین میتوان دانست که ایرانیان به دلیل فراستی که داشتهاند، چگونه سریعتر از بقیّهی آسیاییان وارد مهمترین بازیهای تاریخ شده و برای هضم و فهم آن کوشیدهاند. مساله بر سر صحیح یا غلط بودن یک راه یا ایده نیست، بلکه تجارب فراتر از قدرت انسانهاست که گاهی با هجوم خود به یک جامعه، وضع کلّی آن را دگرگون و مسیر تحقق جریان تاریخی را به گونهای خاص تعیین میکند. کمونیسم ایرانی، سرگذشت غریبی دارد و میتوان از دل آن عبرتهای بسیاری اندوخت و بهکار گرفت تا در آینده اشتباهات و سهوها و گناهان آنان متوّلد و مکرر نشود. این خطاها نه فقط به بهای نابودی بخش قابل توجهی از نیروهای آرمانگرا و جوان و تحصیل کردهی کشورمان رخ داده، بلکه هزینه و فرصت بسیاری را نیز روی دست ما نهاده و زمان مفید زیادی را از جامعهی ایران سلب کرده است. بنابراین ضرورت دارد که به دقت در این تاریخ ناپالوده و عجیب تفحص و تحقیق صورتگیرد، شاید زوایای پنهان آن به کلی آشکار شده و سهم و موقعیت هریک از بازیگران خیزش و جنبش کمونیستی در ایران مشخص گردد. خوشبختانه بسیاری از برجستگان و عناصر جریان چپ ایرانی در طول یک سدهی گذشته، لب گشوده و از منظر خاص خود، قصّهی چپ در ایران را بازگفتهاند، اسناد و مدارک بسیاری هم به چاپ رسیده است و برخی از موّرخان خبره و تحلیلگران جامعهشناسی هم آثاری دربارهی درک علل و نتایج نهضت چپ کمونیستی در ایران تحریر و منتشر کردهاند.... پانوف (با نام مستعار تانه ) ، از مبارزان نهضت مشروطیت ایران . از تاریخ تولد و مرگ و زندگی خصوصی او چیزی دانسته نیست . اصلاً ارمنی و از اهالی بلغارستان بود که به قولی تابعیت روسیه را داشت . پدرش در زندان عثمانی مرد و خواهر و برادرش به دست ترکان کشته شدند و خود او پیش از سفر به ایران ، در مقدونیه جزو دستت موزیک و کارمند ادارت مالیه و عضو حزب سوسیال دموکرات روسیه بود... پانف در واقعت باغ مدیریه در 16 محرم 1327 که به کشته شدن آقابالاخان سردار افخم ، حاکم مستبد گیلان ، منجر شد نقش بسزایی داشت و کمیتت ستار که برای انتظام امور و حمله به تهران تشکیل شده بود، کمیسیون مخفی جنگ را با عضویت ابراهیم خان منشی زاده ، معزالسلطان ، سیدعلی مرتضوی ، یپرم ، والیکو گرجی ، احمد صادقف (قازان چاپی ) و پانف تشکیل داد...
در روزهای شانزدهم و هفدهم بهمنماه 1351، یعنی حدود 47 سال قبل، در کتابخانة مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران بهمنظور تجلیل از خدمات میرزا تقیخان امیرکبیر، مجلسی برای بررسی افکار و احوال وی همراه با نمایشگاه عکس، کتاب و روزنامههای آن روزگاران تشکیل شد. در این مجلس 12 نفر از استادان دانشگاه و محققان عالیقدر، پیرامون شرح احوال زندگی امیر، وضعیت دارالفنون و چگونگی تأسیس آن، و سایر مطالب در همین ارتباط بیاناتی ایراد کردند که متن این سخنرانیها به سعی و تلاش آقای قدرتالله روشنی زعفرانلو تدوین و توسط «انتشارات کتابخانة مرکزی دانشگاه» در سال 1354 به زیور طبع آراسته شد. درباره امیرکبیر که زمان او را چه بسا بتوان از مهمترین و اثرگزارترین دورانهای تاریخی ایران گمان برد، کتابها و مقالات بسیاری تألیف شده و در دسترس پژوهندگان فارسی زبان قرار گرفته است. صد و شصت و سه سال پیش یکی از شایستهترین مردان نامآور تاریخ ایران، بر اثر توطئه بیگانگان کشته شد و دوره درخشانی که با صدارت او آغاز شده بود، رو به افول و خاموشی گذاشت. قتل میرزا تقیخان امیرکبیر بی گمان ضربهای بر پیکر تاریخ ایران بود. کسانی که با تاریخ ایران آشنایند میدانند که امیرکبیر دوران کودکی را در خانواده قائم مقام به شاگردی سپری کرد. داستان معروف فرا گرفتن درس هنگام خدمت به فرزندان قائم مقام، که بارها در منابع به آن اشاره شده، مربوط به همان ایامی است که به خانه شاگردی مشغول بوده است. «گویند که امیر در کودکی که ناهار اولاد قائم مقام را میآورد، در حجره معلمشان ایستاده، پای بازبردن ظروف، آنچه معلم به آنها میآموخت، او فرا میگرفت تا روزی قائم مقام به آزمایش پسرانش آمده، هر چه از آنها پرسید ندانستند. امیر جواب میداد. قائم مقام پرسید تقی تو کجا درس خواندهای؟ عرض نمود روزها که غذای آقازادهها را آورده، ایستاده، میشنیدم. قائم مقام انعامی به او داد. او نگرفت و گریه کرد. بدو فرمود چه میخواهی؟ عرض کرد: به معلم امر فرمایید درسی را که به آقازادهها میدهد به من هم بیاموزد. قائم مقام را دل سوخته، معلم را فرمود تا به او نیز میآموخت.» امیرکبیر دست پرورده قائم مقام بود و به سبب ویژگیهای برجسته شخصیتیاش در تاریخ دولتهای ایران خوش درخشید. «واتسون»، نویسنده انگلیسی، درباره امیر مطالبی گفته که برازنده اوست: «در میان همه رجال اخیر مشرق زمین و زمامدارن ایران، که نامشان ثبت تاریخ جدید است، میرزا تقیخان امیرنظام بیهمتاست، به حقیقت سزاوار است که به عنوان اشرف مخلوقات بهشمار آید، بزرگوار مردی بود.»
ر این کتاب که از سوی "اداره کل میراث فرهنگی استان تهران "انتشار یافته تلاش شده جغرافیای تاریخی و محوطههای باستانی و بناهای تاریخی فرهنگی شهرستان "شمیران "(یکی از فرمانداریهای نه گانه تهران)، شامل "لواسان " و "رودبار قصران "به تفصیل و همراه با عکس معرفی گردد .ابتدای کتاب شامل اطلاعاتی است درباره موقعیت و اهمیت جغرافیایی شمیران، تقسیمات کشوری و فرمانداری شمیران، جغرافیای تاریخی و وجه تسمیه رودبار قصران داخل، کوهها و رودها و راههای رودبار قصران، اقوام ساکن در طبرستان قبل از مهاجرت آریاییها، تاریخ رودبار قصران از دوره آشوریها و مادها و هخامنشیان تا دوره قاجار (به ویژه دوره علویان آل بویه، غزنویان، اسماعیلیان، مرعشیان، چلاویان، جلالیان، تیموریان و آل کیا) .سپس آثار باستانی و تاریخی فرهنگی "دشت لار"، "لواسان بزرگ "و "رودبار قصران"، به ترتیب و تفکیک شهرها و روستاهای آنها معرفی شدهاند که عموما شامل محوطههای باستانی، قلعهها، امامزادهها، کاروانسراها، قبرستانها، رباطها، تپههای باستانی، مساجد و حسینیهها، حمامها، کاخها، مناظر طبیعی، باغها و سایر بناهای باستانی تاریخی است . در پایان کتاب فهرست منابع و فهرست محوطهها و بناهای تاریخی فرهنگی شمیران (لواسان و رودبار قصران)، همچنین نقشه موقعیت جغرافیایی آثار یاد شده (نقشه باستان شناسی) آمده است