بلبل نامه اثر شاعری است به نام علی گیلانی که مثنوی خود را در اواسط قرن دهم سروده است. داستان بلبل نامه ساده است. در فصل بهار شاعر به باغ می‌رود و می‌بیند که بلبل عاشق گل شده است و با او سخن می‌گوید و گل هم به او پاسخ می‌دهد. پس از این گفتگوها بلبل از گل ناامید میشود و با آمدن فصل خزان عمر گل و دوران عاشقی بلبل هم به سر میرسد. در این میانه هیچ حادثه ای رخ نمی دهد. در داخل داستان اصلی هم هیچ داستان فرعی نیامده است اما در ضمن سخنان بلبل و گل مضامین گوناگون مانند کوتاهی عمر گل پایان سرنوشت او و افتادن وی در آتش گلابگر، همنشینی او با خار، جور و جفای او با بلبل، درد و هجران عاشق، یعنی بلبل، و صبر و شکیبایی او و سرانجام ناامیدشدنش از معشوق فانی از زبان دو شخصیت داستان بیان شده است و هر یک از این مضامین گاه چندبار به صورتهای گوناگون تکرار شده است. دیدگاه شاعر نیز به طور کلی عرفانی و صوفیانه است. به مضامین عرفانی مانند عهد الست و وفای به آن، لزوم داشتن پیر و مرشد در سیر و سلوک، بی توجهی به دنیا و تعلقات دنیوی و دل بستن به معشوق حقیقی و سرانجام دیدن یا رویت معشوق با چشم دل در دنیا اشاره کرده است. در این مضامین و نکات البته مطلب تازه ای نیست و اساسا بلبل نامه گیلانی منظومه ای نیست که با منظومه های شاعران معروف زبان فارسی قابل قیاس باشد. ولی از این حیث که یک اثر زبان حالی است و خود حلقه ای است در زنجیره یک نوع ادبی فرعی که از قرن هشتم به بعد در تاریخ ادبیات فارسی پدید آمده است قابل اعتناست و به همین دلیل هم نگارنده به مطالعه و تصحیح و چاپ آن مبادرت ورزیده است.

منابع مشابه بیشتر ...

6621445e5f91c.jpg

زوایا و مدارات

محمد حقوقی

فصل اول این کتاب، شامل دو غزل و یک مثنویست و چند شعری که تقریبا بهترین کارهای او در دوره های پس از دوره نخستین است که میشود به آن ها دوره های سرگردانی گفت. و آغازی برای ادوار بعد. و به همین لحاظ هریک از آنها حاصل یک دوره خاص شعری. هشتمین شعر این فصل از لحاظی برگزیده ایست از دوره سرگرمی با شعر آزاد و نهمین شعر، در بحبوحه بیگانگی و یگانگی با مردان و زنان خانه ای که از در و دیوار آن بوی نماز برمیخاست و گویی برگرد مرگ می گردید و لاله عباسی هایی که پیر میشدند و جوان می شدند و روزمرگ آنان را می شمردند. و شعرهای دیگر این فصل هر یک نمونه ای از دوره هایی کوتاه چند ماهه و سریع که شاید در هریک از آن دوره ها بیش از سه چهار شعر نوشته نشده است. فصل دوم شامل شعرهایی که بیشتر قطعه های کوتاهی است از دوره ای که می توان به ان نام "دوره تماشا" داد. نگاههایی گذرا و تصویرهایی شتاب آمیز: دریای توفانی، چراغهای رنگی، زنی با وحشت باد، وزنی که می رقصد. و در کنار باغ غروب نشستن و کلاغان بازگردانده را نگریستن. دوره ای با حدود بیست شعر که از میان آنها، سرانجام به همین هفت شعر اکتفا شد. فصل سوم شامل شعرهایی که در دوره ای بسیار آموزنده و سرشار به مرحله نوشتن رسید. دوره ای که نحوه نطفه بستن و شکل گرفتن شعر و رسیدن به امکانات دیگر "اگر چه ناقص" او را بیش از پیش به کار خویش دلبسته داشت. در همین دوره بود که کلمات اندک اندک با او مهربان شدند و در عین مهربانی، خشن تر و زبرتر. و همین مهربانی بود که آنها را در شعر راه داد. و نیز در همین دوره بود که با بازگشتی به تاریخ دور و نزدیک و مردانی و حوادثی که در فضای مبهم شعر او چهره نمودند. به مرحله لمس آن کلمات رسید و بخصوص از نظر مکالمات شعری و خط داستانی شعر تجربیاتی فراوان کسب کرد. فصل چهارم شامل دوره ای که دید او را نسبت به شعر به گونه ای محسوس تر از دوره قبل تغییر داد. و در برخی ازشعرها کم و بیش شبحی از فرمی را که بسیار دنبال آن گشته بود دید. اما در دنیاهایی مختلف و با حالاتی متفاوت: اندیشیدن به مفهوم زمان، و ساعتی که به اقتضا در پهنه کویر می ایستد سفری به روستا و آسیابی که خاکستر می شود، حرکتی در غرفه ها و خورندگان و نوشندگانی که به جبر مرگ تن در می دهند و شبها و روزهای مستی و خستگی و تحیر بازیچگان و تمسخر بازیگران. و همه اینها در قالب هایی که از دوره فصل سوم پیش بینی شده بود و اینکه تا یافتن راهی پیشرفته تر تنها راه ادامه کار اوست...

66211a4a16ca8.jpg

ترجمه دعای کمیل (در سیاق نثر-در رشته نظم)

نصیرالدین امیرصادقی

ترجمه دعای کمیل در سیاق نثر-دررشته نظم از نصیرالدین امیرصادقی در سال 1373 انجام شده است.